یکشنبه شب سالن باشکوه روی تامسون هال را ایرانیانی پر کرده بودند تا با تشویقی شایسته از استاد بزرگ موسیقی ایران استقبال کنند.

الن دیویس از سوی کمپانی Small World Music  در معرفی برنامه گفت: این ششمین بار است که ما میزبان استاد موسیقی ایران محمدرضا شجریان هستیم، ولی این بار به واسطه ی وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران و اظهارات صریح و غیر محافظه کارانه ی استاد شجریان در این خصوص، باعث شد که مردم استقبال بیشتری از این کنسرت بکنند به طوری که سریعا بلیت ها به فروش رفت.

وقتی استاد شجریان به همراه گروه شهناز به سرپرستی استاد مجید درخشانی به روی صحنه آمدند با تشویق شدید حاضران مواجه شدند. نیازی نبود که استاد شجریان با کلام از این استقبال سپاسگزاری کند زیرا که شیوه ی ارتباط غیرکلامی او در مواجهه با جمعیت خود نشانگر این بود که می داند چقدر مورد احترام و پذیرش هموطنانش در کشوری که هزاران کیلومتر از خانه شان، ایران، به دور هستند، واقع شده است.

سیزده هنرمند عضو گروه شهناز که عمدتا جوانان آن را تشکیل می دادند به سرپرستی استاد مجید درخشانی آنچه در توان داشتند، برای همراهی با استاد موسیقی ایران عرضه کردند.

این کنسرت به دلیل تعداد پرشمار نوازنده، جوان بودن اکثر نوازندگان، وجود سازهای جدید ساخته ی استاد شجریان، رنگارنگی و زیبایی لباس ها،  به راستی دیدنی و شنیدنی شده بود.

انتخاب اشعار از حافظ و مولانا و سعدی و جواد آذر و … با حال و روز امروز کشورمان هماهنگ بود و همین تشویق های پیاپی جمعیت را به همراه داشت.

کار استاد درخشانی در سرپرستی گروه، تکنوازی هنرمندان، خوانندگی مژگان شجریان دختر استاد در همراهی با پدر با صدایی بسیار زیبا  همه و همه از نقاط قوت این کنسرت بود.

“همراه شو عزیز، همراه شو عزیز، تنها نمان به درد/ کین درد مشترک/ هرگز جدا جدا درمان نمی شود” اینجا بود که جمعیت یک پارچه شعار می داد: استاد دوستت داریم/ استاد دوستت داریم.

من که برای چهارمین بار در کنسرت استاد شجریان در تورنتو حضور داشتم، برای اولین بار بود که می دیدم، یک انرژی دو طرفه از صحنه به جمعیت و به عکس در جریان است. هنرمندان روی صحنه از جمعیت انرژی می گرفتند و حتی در پایان کنسرت گویی پرانرژی تر می نواختند و می خواندند، و جمعیت نیز در پایان خسته نبود و دلش می خواست که ادامه پیدا کند برای همین هم دوباره هنرمندان نشستند و این بار مرغ سحر را ندا دادند که نغمه سر کند. “ای خدا، ای فلک، ای طبیعت/ شام تاریک ما را سحر کن.”

در حاشیه

ـ بسیاری از هنرمندان و نویسندگان بنام ایرانی ساکن تورنتو در میان جمعیت حضور داشتند که این نیز نشان از قدر نهادن به هنرمندی دیگر در عرصه ی دیگری از هنر و ادب کشورمان بود.

ـ پس از کنسرت با تعدادی از شرکت کنندگان گفت وگو کردم و در مورد کنسرت پرسیدم، همه فقط یک کلمه می گفتند: عالی. و البته در ادامه در مورد سازهای جدید و صدای مژگان و انتخاب آهنگ ها هم نظر می دادند.

ـ هفته های پیش از برگزاری کنسرت، وقتی برای مصاحبه با آقای درخشانی و همچنین اطلاع رسانی در مورد کنسرت به دنبال عکس کنسرت های استرالیا و آمریکا می گشتم، دیدم که اکثر آنها صحنه را به طریقی تزئین کرده بودند و حال و هوای ایرانی به آن داده بودند حالا یا با پرده اشعار خطاطی شده، یا فرش و گلیم ایرانی و یا شمع و گل، ولی متاسفانه  برگزارکنندگان  تورنتو از این موضوع غافل شده بودند که امیدواریم برای آینده چنین نکاتی را هم مدنظر داشته باشند تا صحنه ای چشم نوازتر به جمعیت مشتاق ارائه کنند.

ـ یک انتقاد هم به برخی از شرکت کنندگان در کنسرت وارد است و آن اینکه هم بنا به رسم معمول کنسرت های اینجا (خارج از ایران) نبایستی که در حین کنسرت عکس گرفت و هم در آغاز کنسرت گفته شد که از عکس گرفتن خودداری کنید، ولی همچنان تا پایان کنسرت از گوشه و کنار برق فلاش ها در کار بود و محافظان سالن مرتب در رفت و آمد تا به کسی که دوربین در دست دارد، اخطار دهند. به نظر من این صحنه ی خوشایندی نیست که وقتی از جمعیت خواسته شده عملی را انجام ندهند، آنها بی توجه به این درخواست ادامه دهند و این نافرمانی را به عنوان فرهنگ ایرانیان کنسرت رو در ذهن ها جا بیندازند.