در خبر کوتاهی در تاریخ ١۴ اردیبهشت ۱۳۹۵، مدیرعامل هواپیمایی جمهوری اسلامی “هما” در گفت و گویی با خبرنگار ایلنا آگاهی داد که بخشی از سهام هما، از طریق بورس و یا بازار جهانی واگذار می شود.

این خبر به ظاهر کوتاه، ژرفای تاریخچه پسرفت صنایع هوایی ایران را پس از ٣٧ سال مدیریت جمهوری اسلامی نشان می‌دهد. هما روزگاری برای ایران، گل‌سرسبد تکنولوژی پیشرفته بود و در دنیا در لیست یکی از ایمن‌ترین شرکتهای هوایی قرار داشت و در میان نهادهای اقتصادی کشور، سمبل یک شرکت بازرگانی موفق ایرانی بود و حامل پرچم کشورش. فروش چنین شرکتی با این سابقه درخشان به شرکت‌های خارجی، از نظر علاقمندان داخلی این صنعت، یک تحقیر حرفه‌ای است مثل قرارداد ترکمن‌چای.

در حال حاضر، شرکت های هوایی ایران دارای وضع مالی نامساعدی هستند و علاوه بر فقدان مدیران لایق، دچار کمبود سرمایه هستند و میلیادرها تومان به شرکت فرودگاه های کشور و ناوبری هوایی بدهکارند. برای درک بهتر این موضوع، مثلا یک رقم بدهی این شرکت های هوایی، مبلغ ۹۰۰ میلیارد تومان به شرکت ملی پالایش و پخش فراورده‌های نفتی است که یک چهارم این مبلغ، بدهی ایران‌ایر است. به عبارت دیگر ایران‌ایر امروزی حتی توانایی پرداخت بنزین هواپیماهایش را هم ندارد.

کارنامه چندین ساله مدیران عامل “هما” بعد از انقلاب نشان می دهد که از همان اتاقی که تیمسار خادمی، اولین مدیر ایران‌ایر، آن را ذره ذره بنا کرد، آنها آن را ذره ذره خراب کردند.

iranair

مدیرعامل فعلی هما، با اشاره به مشکلات مالی و اداری، یکی از مقدمات این شراکت را با یک شرکت خارجی، نوسازی ناوگان هوایی و تعیین تکلیف صندوق بازنشستگی این شرکت قلمداد کرد که یک روند دو ساله است و در پاسخ به این که منظور از واگذاری در بازار خارجی چیست، افزود: “به این معنا که یک شرکت هواپیمایی خارجی یک درصدی از سهام ایران‌ایر را خریداری کند و می‌توان گفت در واقع شراکت است، اما به این معنا که آن شرکت یک آورده قابل‌قبولی را بیاورد و در دارایی ایران‌ایر شریک شود. این شرکت خارجی وقتی بخشی از سهام ایران‌ایر را بخرد، صاحب‌نظر در مجمع این شرکت می‌شود.”

معنی نهفته در سخنان سربسته مدیرعامل هما این است که ایران‌ایر، حداقل از پنج جنبه به یک شرکت خارجی نیاز دارد:

۱- مدیریت سازمان یافته یک شرکت خارجی ٢- بنیه مالی آن شرکت ٣- توان بازاریابی ۴- اعتبار بین‌المللی ۵- استفاده از فن آوری‌های جدید

یک روی زیرکانه این خواستار مدیریت هما، در حقیقت دو کلاس یکی کردن است. یعنی جهشی سریع برای ارتقاء به بالا، ولی نه به ‌اتکا خود، بلکه با استفاده از امکانات یک شرکت خارجی و دسترسی به بازار جهانی. و روی دیگر آن اقرار به فقدان موارد بالاست و شکست حرفه‌ای این نهاد اقتصادی.

شکی نیست که شراکت ایران‌ایر با یک شرکت صاحب‌نام، حضور هما را در بازارهای جهانی تسریع می‌کند. ولی دوکلاس یکی کردن در صورتی امکان‌پذیر است که ایران‌ایر خود بخشی از توانایی‌های بالا، بویژه سومی را و همچنین توان رقابت در بازار جهانی را داشته باشد.

اصل ۴۴ قانون اساسی ایران که ناظر به سیاست‌های خصوصی‌سازی شرکتهای دولتی است، در سال ١٣٨۵ اجازه  واگذاری ۴۰ درصد از سهام ایران‌ایر را به عموم صادر کرد. خصوصی‌سازی در شرایط امروز ایران می تواند برای هما ره‌گشا باشد و یک استقلال اداری را برای مدیران ایران‌ایر به ارمغان بیاورد، ولی باید توجه داشته باشیم که در آن زمان این تصمیم واگذاری سهام، از روی استیصال و به خاطر ورشکستگی روش های مدیران هما صورت گرفته بود و در نتیجه هیچکس حاضر نشد روی اسب بیماری شرط بندی کند که توانش را از دست داده و خطر این را هم دارد که سوارکارش را به زمین بزند، و نتیجتا هما به شکل سابق صددرصد دولتی ماند.

مفهوم لغت “ملی” در “هواپیمایی ملی ایران” یک واژه حقوقی‌ست و در قانون تجارت ایران این گونه معنی شده بود که مانند “شرکت ملی نفت ایران” مستقل از بودجه کشور است. این استقلال به آن امکان خودکفایی مالی را می‌‌داد و به همین ترتیب، تصمیم‌گیری هیئت مدیره از دولت و یا تصویب مجلس مستقل بود. با درایتی که تیمسار خادمی در اداره این نهاد اقتصادی نوپا از خود نشان داد، شرایطی را به وجود آورد که مدیران و کارکنان هما، آن را متعلق به خود می‌دانستند و در طول ۱۷ سال با یک همکاری بهم‌پیوسته، توانستند ساختاری خودکفا  بنا کنند که تا یک دهه پس از انقلاب، هنور کارآمد بود.

امروزیرا‌ایر

 صنعت هوایی ایران با وجود این که جمعیت کشور دو برابر شده، ناوگانشان افزایش نیافته و هواپیماهایش از فرسوده‌ترین ناوگان‌های هوایی دنیاست. و هم اکنون در ایران بحث بر سر هواپیماهای زمین‌گیری‎ست که فضای فرودگاه‌های کشور را اشغال کرده و نمی‌دانند با آنها چه کنند. اسعدی سامانی، دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی بیان کرده که هزینه جابجایی این هواپیماها به خارج از فرودگاه‌ها مثلا برای اهداف گردش‌گری و یا رستوران، بسیار گزاف‌ست و در نهایت چاره‌ای نمی‌ماند بجز اینکه آنها را در محل اسقاط کنند.

انتظارات شرکت های خارجی

ببینیم شرکت های خارجی در چه صورتی تمایل به خرید سهام ایران‌ایر خواهند داشت و انتظاراتشان چگونه است؟

سرمایه‌گذاری در ایران‌ایر برای یک شرکت هواپیمایی خارجی، تفاوتی با سرمایه‌گذاری در بخش های دیگر اقتصادی ایران ندارد.

اولین نگاه یک شرکت خارجی برای سرمایه‌گذاری در ایران به ساختار حکومتی ایران و قانونمندی و قانونمداری آنست.  سرمایه‌گذاران احتیاج به فضایی امن برای سرمایه‌شان دارند و در ملاقات‌های پسابرجام به مقامات ایرانی در تهران به روشنی اعلام کرده‌اند که انتظار دارند قراردادها دارای تضمین اجرایی باشد. روشها و مسیرهای سرمایه‌گذاری شفاف‌سازی شود و فساد اداری برچیده شود.

پس از برجام، رهبر ایران بدون تأمل اعلام کرد که ما قصد مراوده سیاسی با آمریکا را نداریم. ایشان در سفر اخیرشان به مشهد بدون توجه به تأثیرات ناشی از اظهار نظرشان، اعتراض کردند که چرا خلبان‌ها با برج مراقبت به انگلیسی صحبت می‌کنند. و در هشدار دیگری زبان انگلیسی را ابزار اشاعه فرهنگ غرب به ایران قلمداد کرد. در حالی که زبان بین‌المللی صنعت هوایی طبق قرارداد ایکائو در شیکاگو در سال ١٩۴٩، زبان انگلیسی است و تمام نوشتارهای فنی هواپیماها نیز به همین زبان است. این نمونه‌ای از اظهار نظرهای شخصی در موارد تخصصی‌ست، که بدون مشاوره با متخصصان آن حرفه صورت می‌گیرد که می‌تواند امنیت یک حرفه‌ را به خطر بیاندازد و سرمایه‌گذاران به این ناامنی‌های نابهنگام توجه دارند.

آقای روحانی چند روز پیش در مصاحبه‌ای اعلام کرد که  انقلاب ما اسلامی‌ست نه اسلام ما انقلابی. این نوع لفاظی‌های گنک و بی‌ثمر برای سرمایه‌دار خارجی گیج کننده است و تا زمانی که رییس جمهورش هنوز انقلابی بودن حکومت را تایید می‌کند، چه اسلامش انقلابی باشد و یا انقلابش اسلامی، به مفهوم این است که در این حکومت ثباتی وجود ندارد و حکومت در صورت لزوم می‌تواند به قوانین موضوعه پای‌بند نباشد و انقلابی عمل کند. از طرف دیگر، پایه‌های اساسی نظام سرمایه‌داری، پس از تحولات تاریخی از زمان مرکان‌تیلیست‌ها تا به امروز بر مبنای آزادی‌های شخصی تحول پیدا کرده و عدم دخالت دولت. سرمایه‌دار از شرایط ناپایدار حذر می‌کند. اگر چه خود سرمایه‌دارها برای سودآوری به قول مارکس، همه قوانین را در هم می‌شکنند، ولی به هرحال، هیچ شرکت خارجی در شرایط نابسامان حاضر به این ریسک نیست که سرمایه‌اش را در ایران به خطر بیندازد. سرمایه، خواهان ثبات، آزادی و احترام به حق مالکیت است.

مساله دوم این که در یک رقابت تنگاتنگ با شرکت های هوایی منطقه‌ای و جهانی، جلب رضایت مسافر برای مسافرت با شرکتی که سوابق ایمنی پروازش مخدوش است، زیاد مطلوب نیست.

مدیر موسسه تحقیقاتی “کاپا” که تخصصش بررسی صنایع هواپیمایی است، تاکید کرده که ایران در صدد است که تهران را مانند گذشته به مرکز حمل و نقل هوایی مبدل کند. این اتاق فکری خاطرنشان کرده که با توجه به آزادی مسافران و کارکنان هواپیمایی، مانند خلبان‌ها و مهمانداران در دبی و قطر در مقایسه با محدودیت‌های لباس و مشروب در ایران، به قول فرهاد پرورش، رقابتی‌ می‌طلبد نفس‌گیر. مدیرعامل ایران‌ایر همینطور به راه‌اندازی پرواز مستقیم به تورنتو که میزبان بیش از ۵٠٠٠٠ ایرانی تبار است اشاره کرده که عملی شدن آن هم بستگی به راه‌اندازی سفارت کانادا در ایران و پرواز متقابل هواپیمایی ایرکانادا به تهران دارد.

سوم این که از نظر سرمایه‌گذاران خارجی، همین قوانین اجباری در داخل هواپیما مانند حجاب و ممنوعیت مشروب، ایران‌ایر را در موقعیتی قرار می‌دهد که مسافران تمایل به مسافرت با آن را ندارند و ترجیح می‌دهند با شرکت های هوایی دیگر مسافرت کنند.

ولی برای یک سرمایه‌دار، حجاب یا مشروب کمتر اهمیت دارد تا اجباری که در پشت آن قرار دارد. از نگاه یک سرمایه‌دار این تحمیل افکار، مبین ویژگی ذهنی و فرهنگی حاکم بر کشور است که بالقوه می‌تواند به امور اقتصادی نیز قابل تعمیم باشد و وی آن را بر نمی‌تابد.

در همین شرایط حساس که مدیران شرکتها مسائل سیاسی و اقتصادی ایران را زیر ذره‌بین دارند،  حضور غافل‌گیرانه ٧٠٠٠ مامور نامحسوس که ظاهرا رییس‌جمهور کشور نیز از آن آگاهی نداشت خبری ترغیب کننده نیست. بودجه اجرایی این پروژه معلوم نیست از کدام منبعی پرداخت می‌شود. معلوم نیست که این افراد را چه کسی استخدام کرده و هزینه‌های آن از کجا تامین می‌شود. این پروژه نابهنگام از یک طرف دلیلی بر ناامنی شخصی برای شهروندها و افراد حاضر در کشورست، و از سوی دیگر مبین یک حکومت قدرتمند، موازی با دولت منتخب مردم است. و همچنین دلیل دیگری بر ضعف تصمیم‌گیری و قدرت اجرایی در دولت قانونی که سرمایه‌گذاران خارجی را دعوت به شرکت در نهادهای اقتصادی کشور می‌کند ولی اهرم‌هایی که چرخ و دنده‌های آن را به حرکت می‌آورد در دست دیگری‌ست. وجود چنین نهادی از چشم سرمایه‌گذاران خارجی پنهان نمی‌ماند و مسلما باعث تردید بیشتر آنها در سرمایه‌گذاری در ایران می‌شود.

نمونه‌ای از نگاه تیزبین غرب به رفتار حکومت ایران با شهروندانش در نیویورک تایمز و بی‌بی‌سی در تاریخ ١۴ ماه می درج شده است. آنها از دستگیری ٨­ نفر مدل خبر دادند که یکی از آنها الهام عرب نام دارد که با عکسی در لباس عروسی در تارنما ظاهر شده بود. این دستگیری‌ها که به نام پروژه عنکبوت ٢ برای تارنمای اینستاگرام به وجود آمده در واقع دنباله دستگیری‌های اخیر هنرمندان و ژورنالیست‌ها و فیلمسازان و نویسندگانی است که در یک میهمانی خصوصی دستگیر شدند. این دو نشریه در مقاله‌هایشان به شناسایی١٧٠ نفر که در این رسانه‌های مجازی فعالیت داشته‌اند، اشاره کرده‌اند. اتهام این افراد اشاعه فرهنگ غیراسلامی و غیراخلاقی بوده است.‌

جنبه دیگر شراکت یک شرکت خارجی با ایران‌ایر مساله ایدئو‌لوژی است. همانطور که از قول فرهاد پرورش مدیرعامل ایران‌ایر در بالا بیان شد، شرکتی که سهام ایران‌ایر را خریداری کند، در مجمع مدیران هما صاحب‌نظر است. ما می‌دانیم که  شرکت های خارجی فقط به نیت سودآوری فعالیت می‌کنند و مدیران آن اکثرا هیچ ایدئولوژی سیاسی، اخلاقی و یا مذهبی ندارند. بر این اساس، آیا مدیران ایران‌ایر حاضر به سازش و گذشتن از مرزهای مذهبی‌شان در مجامع مدیریت هستند؟ عکس‌العمل اصولگراها که توان‌شان از دولت مرکزی بسیار بیشتر است، در این مورد چگونه خواهد بودا‌ا؟

یک مساله اساسی دیگر مربوط به برنامه‌ ی جامع ‌اقدام ‌مشترک، برجام است. بانک‌های غربی هنوز در مورد ایجاد روابط مالی با بانک‌های ایرانی دچار تردید هستند. بانک‌های بزرگ اروپایی با تأملی سنگین قدم برمی دارند و بانک‌های آمریکایی به علت اینکه ایران هنوز در لیست وزارت خارجه آمریکا، یکی از کشورهایی‌ست که حامی تروریسم بین‌المللی است، اگر هم بخواهند نمی‌توانند به طور قانونی با ایران معاملات بانکی داشته باشند. دولت کانادا هم برای برقراری مجدد ارتباط سیاسی با دولت ایران، دچار همین مشکل است، چون دولت هارپر ایران را از طریق پارلمان در لیست کشورهای حامی تروریسم قرار داد و تا زمانی که دولت ترودو نتواند ایران را از این لیست خارج کند، امکان بازگشایی سفارت کانادا در تهران و بالعکس مقدور نخواهد بود.

در ملاقات اخیر وزیر خارجه آمریکا با بانک های اروپایی در لندن، علی‌رغم اطمینان‌خاطری که کری سعی کرد در مدیران این بانک‌ها به وجود آورد، نتیجه مثبت نگرفت. بانک‌ها در پایان اظهار کردند که به علت این که آمریکا دو دوزه بازی می‌کند به حرف های وزیر خارجه آمریکا اعتمادی ندارند تا وارد مبادلات مالی با ایران بشوند. چرا؟ چون در سال ٢٠١٢ به علت دور زدن تحریم‌های ایران بانک استاندارد‌چارترد مبلغ۴٠٠ میلیون دلار و بانک بی‌ان‌پی پاریباس مبلغی بیش از ۵ میلیارد دلار جریمه به آمریکا پرداختند. رسانه‌های اصولگراها در ایران به نقل از منابع مطلع در تهران نوشتند که برخی از بانک‌های اروپایی به دولت ایران گفته‌اند اگر دولت ایران تضمین کند که جریمه‌های احتمالی میلیارد دلاری دولت آمریکا را بپردازد، با ایران مبادلات بانکی برقرار می‌کنند.

چکیده مطالب بالا این که اگر هم ایران همه ی مشکلات فرهنگی‌ و سیاسی‌ای را که در بالا عنوان شد از پیش‌پا بردارد، برای خروج از انزوای چندین ساله اقتصادی و ورود به دنیای سرمایه‌داری غرب، با توجه به بینش مشکوکی که به ایران وجود دارد و سنگ‌اندازی‌های جناح طرفدار اسراییل در آمریکا و دولت عربستان، به زمانی طولانی  نیاز دارد که از یک دهه کمتر نخواهد بود و اگر صنعت هوایی ایران مشکلات خودساخته ناشی از دیدگاه‌های سیاسی و یا مذهبی را که در سر راه تعامل با دنیای غرب است برطرف نکند، صنایع هوایی ایران شانس موفقیت‌آمیزی برای حضور جهانی در عرصه اقتصادی نخواهد داشت.

راه حل درست ایران برای خروج از این تنگنا، استفاده و اتکا به نیروی انسانی متخصص و کاردان ایرانی ا‌ست که توان بازسازی دوباره هما را دارد و نیازی به شرکت‌های خارجی که تعهدشان فقط به سودآوری خودشان است، نیست. ولی این راه حل، دیدگاه و فرهنگ متفاوتی را می‌طلبد که جمهوری اسلامی نشان داده فاقد آن است.