Poppy-1

سرودی برای جانباختگان تابستان ۶۷

برمی خیزی

با خروشی عصیانی در آوندهایمان

با افق هایی روشن

در گستراکِ پهنه ی دیدی

که راه به دانایی مان دارد

با مشت هایی اُست و استوار

با مشت هایی اُست و ستم کوب

بر شقیقه ی بیداد

و لبخندی انسانی بر لب ـ

به آهنگی سرودواره

بر گوش های منتظر این قرن

تا رهایی را

چاوشانی باشیم

در هزاره ی بیداد

برمی خیزیم

سروگونه

سرافراز

از لاله خیزِ سرخ

– از خاوران –

از هاگ های زنده و بیدار

در زنده رودی از شعور و شکوفایی

با چراغ هایی روشنگرای راه

در دست هایمان

در شبانه ی تاریکی که فلاکت

منشور زندگیست

و گرده های رنج

باربرانی ساکت و ناگویا

در کاروان رضایت و تسلیم!

بر می خیزیم

به رستاخیزی عصیانی

و واک های شومِ نگفتن را

با سرانگشتانی سرخ

از ذهنِ سال های سترونِ خواب‌آلود

خط می زنیم

بر می خیزیم

و بر شاخه های ظلامت

بر کوچه های شب

چلچراغی از عشق

از رهایی

از فردا

می آویزیم!