نوجوانانی که سعی می کنند بیش از اندازه لاغر باشند

نوجوانان سعی می کنند وزن خود را در حد پایین نگه دارند و همیشه لاغر باشند. آنها تلاش می کنند با کنترل غذا و نخوردن آن همیشه لاغر بمانند. آنها از اینکه ممکن است چاق بشوند وحشت دارند. با این حال، برای آنها مهم نیست که چقدر کاهش وزن پیدا می کنند، آنچه برای آنها مهم است این است که لاغرتر باشند .با وجود اینکه وزن آنها کمتر از وزن طبیعی است، خودشان را چاق می دانند، و حتی با اینکه دیگران معتقدندکه آنها لاغر هستند، ولی خودشان فکر می کنند که بعضی از قسمت های بدنشان (شکم، صورت، ران ها) هنوز چاق است. آنها به طور مکرر از دیگران می پرسند که آیا لاغرند یا خیر. نوجوانانی که می خواهند لاغر باشند، اشتهای خود را از دست نمی دهند، ولی سعی می کنند آن را از بین ببرند. این نوجوانان بسیار ضعیف و نحیف بوده و دچار سوء تغذیه می شوند. نوجوانانی که سعی می کنند لاغر و نحیف باشند، بسیار بلند پروازند. آنها کمال گرا بوده و سعی می کنند در رسیدن به اهداف خود که همانا لاغر بودن است، هم چنان به تلاش خود ادامه دهند. بنابراین غذا خوردن برای آنها همراه با اضطراب و استرس است. این نوجوانان به طور قابل ملاحظه ای کسری وزن دارند و وزنشان پانزده درصد کمتر از وزن نوجوانان همسن و سال خود است. با وجود اینکه به طور واضح کمبود وزن دارند، با این حال به طور وحشتناکی از چاق شدن می ترسند. خود را بیش از آنچه هستند قوی و قدرتمند می دانند. در دختران دورۀ قاعدگی عقب می افتد. این علایم زمانی برای شما نگران کننده خواهد بود که نوجوان شما با وجود اینکه لاغر است، باز هم می خواهد لاغرتر شود و با اینکه وزنش نسبت به قدش بسیار پایین است، باز هم تلاش می کند که از وزنش بکاهد. این علایم نشانگر اختلال بی اشتهایی عصبی است. بی اشتهایی عصبی بسیار متفاوت از نگرانی های طبیعی یک نوجوان دربارۀ وزن بدن خود است. بی اشتهایی عصبی یکی از اختلال های بسیار ناتوان کننده و جدی است که منجر به گسترۀ عظیمی از بیماری ها و مشکلات جسمانی می شود. متاسفانه نوجوانان مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولاً قبول ندارند که مشکلاتی دارند. بنابراین، کمک کردن به این نوع نوجوانان که شدیداً به آن نیاز دارند، بسیار سخت و دشوار می شود.

شکل دیگری از اختلال تغذیه ای وجود دارد که به آن گرسنگی عصبی می گویند. فرد مبتلا به گرسنگی عصبی بیش از اندازه غذا می خورد و سپس برای خنثی کردن آن سعی می کند که بالا بیاورد. منظور از بیش از اندازه غذا خوردن این است که فرد در زمان بسیار محدود وکمتر، غذای بیش از اندازه ای را صرف می کند. افراد مبتلا به این اختلال می گویند که با وجود اینکه داریم می ترکیم، باز هم نمی توانیم جلوی خوردن خود را بگیریم. خوردن افراطی به صورت خود به خودی یا بی اختیاری انجام می شود. بعضی از این نوجوانان به رستوران ها و ساندویچ فروشی ها می روند و تا انجا که می توانند غذا می خورند. بعضی دیگر هم به رستوران هایی می روند که در آنها در مقابل مبلغ معینی می توانند هرچه می خواهند غذا بخورند و چند بار بشقاب خود را پر کرده و صرف می کنند و سپس احساس گناه کرده و سعی می کنند خود را وادار به استفراغ نمایند. چون فرد احساس می کند که هیچ کنترلی روی خود ندارد. با توجه به اینکه این نوجوانان از چاق شدن می ترسند، بعد از غذا خوردن افراطی دچار حملات وحشت (پنیک) می شوند. این نوجوانان برای جبران ناراحتی هایی که از این امر ناشی می شود، سعی می کنند با تخلیه کردن خود از این ناراحتی ها رهایی یابند. شناسایی نوجوانانی که پرخوری افراطی دارند و سعی می کنند رفتارهای مربوط به آن را مخفی کنند، بسیار مشکل است. با این حال پدر و مادرها می توانند با توجه کردن به موارد زیر به این امر پی ببرند: دیدن اینکه آنها به طور مرتب انگشت در دهان و گلوی خود فرو می برند.  صورت و گونه های آنها در نتیجۀ استفراغ های مکرر برآمده و پف کرده است. بوی استفراغ در تنفس و موهای آنها به مشام می رسد.  خشک بودن پوست لبها و اطراف دهان .

نوجوانانی که به طور عمدی استفراغ می کنند، برای این کار قوانین و اصول خاصی را مراعات می کنند. بعضی از آنها قبل از خوردن افراطی، آشامیدنی های رنگی مثل آب پرتقال، آب انگور و غیره می خورند تا وقتی که استفراغ می کنند، استفراغ آنها رنگی باشد و می فهمند که شکم شان خالی شده است. بعضی دیگر آنقدر به استفراغ ادامه می دهند که لکه های خون در آن دیده می شود.

عوامل مخرب مربوط به تغذیه و رفتارهای مربوط به کنترل وزن که در اختلال های بی اشتهایی عصبی و گرسنگی عصبی دیده می شود، بسیار خطرناک هستند. هر چقدر اختلال های تغذیه ای بیشتر ادامه داشته باشد، به همان نسبت از لحاظ سلامتی و درمان مشکلات بیشتر و جدی تری به وجود خواهد آمد. با توجه به اینکه دورۀ نوجوانی دورۀ رشد و بلوغ است، کمبود مواد غذایی و مقوی در دورۀ حساس باعث عقب افتادگی جریان بلوغ، رشد و ضعیف و ناتوان شدن استخوان ها می شود. همچنین اندام های اساسی و مهم بدن از قبیل قلب نیز آسیب دیده و باعث افزایش فشار خون، نامنظم شدن ضربان قلب و حتی سکتۀ قلبی می شود. اختلال های تغذیه ای روی هورمون های مختلف نیز تاثیر می گذارد و در نتیجه، دورۀ قاعدگی در دختران ممکن است به طور کلی از بین برود یا به تاخیر بیفتد. در اختلال های تغذیه ای دل درد، ورم شکم و یبوست بسیار رایج است. بی اشتهایی عصبی و گرسنگی عصبی از اختلال های بسیار پیچیده ای هستند که در اثر عوامل مختلفی به وجود می آیند. به محض اینکه این اختلال ها به وجود آمدند، به صورت دور معیوب و به طور منفی روی تمام جنبه های زندگی نوجوان تأثیر می گذارند. عوامل ژنتیکی و ارثی نقش مهمی در به وجود آمدن این اختلال ها بازی می کنند. با این حال عوامل اجتماعی هستند که زمینه های ارثی و زیستی این نوع اختلال ها را شعله ور می سازند.

در حالیکه نود درصد از اختلال های بی اشتهایی و گرسنگی عصبی مربوط به دخترهاست، با این حال، پسرها هم به این اختلال ها مبتلا می شوند. متاسفانه پسران مبتلا به این اختلال ها کمتر شناخته می شوند و در نتیجه کمتر کمک دریافت می کنند. این نوع اختلال ها در تمام نژادها و کشورها  اتفاق می افتند.

 

چگونه می توانید به نوجوانان مبتلا به اختلال های تغذیه ای کمک کنید؟

به نوجوانان خود بفهمانید که وزن، وضع ظاهر و اندام فرد تا حدودی ارثی و ژنتیکی بوده و قسمتی هم مربوط به تغذیه و عادات ورزشی است. در مورد تغییر جنبه های قابل تغییر، نه تنها باید با متخصصان تغذیه تماس گرفت، بلکه از روش های جدید تمرینات ورزشی نیز استفاده کرد.  به نوجوانان دختر خود بفهمانید که افزایش وزن تا حدود ۹ تا ۱۰کیلو گرم در دوران بلوغ، امری طبیعی است. اگر نوجوان شما در مورد وزن بدن خود نگران است و می خواهد کاهش وزن داشته باشد، او را تشویق کنید که با متخصصان تغذیه و بهداشت روانی مشاوره کند.

به هیچ وجه اندام، وزن و وضع ظاهر او را مورد انتقاد و تمسخر قرار ندهید و چنانچه او از اندام، وزن و وضع ظاهر خود شکایت و انتقاد می کند، با دقت به صحبت هایش گوش دهید و سعی کنید نگرانی های او را درک کنید. به هیچ وجه نگرانی و ناراحتی های او را کوچک و بی اهمیت قلمداد نکنید.

 

* سیاوش جمالفر، روان شناس و عضو جامعه روانکاوی انگلستان است.