جشن های سه روزه بیست و ششمین سالگرد وحدت دو آلمان در روزهای شنبه اول تا دوشنبه سوم اکتبر امسال در شهر درسدن برگزار شد. در این مراسم گروه های راست افراطی و بیگانه ستیز با شعارهای “خائنین به خلق گم شوید” و “مرکل باید برود” از یوآخیم گاوک رئیس جمهور و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان استقبال کردند.

پلیس ایالتی هنگامی که به خاطر عدم جلوگیری از این حرکات توهین آمیز مورد پرسش قرار گرفت اعلام کرد که شعارها امنیت مراسم را تهدید نمی کرده و در چارچوب “آزادی عقیده” ارزیابی شده است.

در جنبش سال ۱۹۸۹ میلادی که سرانجام به ریزش دیوار برلین و وحدت آلمان شرقی و غربی در روز سوم اکتبر سال ۱۹۹۰ انجامید، مراسم عبادی روزهای دوشنبه این شهر شهرتی فراگیر یافت. مردم، هفته های متمادی در پی همایش مذهبی روز دوشنبه در یکی از کلیساهای بزرگ شهر، به خیابان ها می ریختند و فریاد سر می دادند: “ما خلق هستیم”. یا “ما می خواهیم از اینجا برویم”.

از آنچه در آن روزها رخ داد، در آلمان به عنوان “انقلاب صلح آمیز” نام برده می شود، زیرا دو آلمان پس از حدود سه دهه جدائی کامل، بدون آن که قطره ای خون از دماغ کسی سرازیر شود، دوباره به هم پیوستند.

اما مراسم وحدت دو آلمان، امسال، در شرایط غم انگیز و پر التهابی برگزار شد که دست کم برای بسیاری از حدود ۶ میلیون مسلمان این کشور زنده کننده اندیشه های ساموئل هانتینگتون در کتاب “جنگ تمدن ها” بود. هانتینگتون در آن کتاب پیش بینی می کرد که به زودی جهان درگیر جنگ پردامنه تمدن ها خواهد شد و این جنگ بویژه میان غرب و جهان اسلام دامن خواهد گسترد.

زمان انتشار کتاب هانتینگتون، همه خوانندگان و منتقدان آن بر این نظر بودند که اگر قرار بر راه افتادن جنگی میان اسلام و غرب باشد، این جنگ بیش از همه میان آمریکا و جهان عرب بروز خواهد کرد. حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس در سال ۱۹۹۰ به بهانه آزاد کردن کویت از اشغال صدام حسین، این نظر را بسیار تقویت کرد و هنگامی که آمریکا در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ به افغانستان و عراق لشگر کشید، دیگر مرزهای “جنگ تمدن ها” برای همگان تثبیت شد.

اما نه در آن زمان و نه در یک سال پیش، هیچکس نمی توانست تصور کند که آلمان، به عنوان کشوری که به خاطر کشتار بی رحمانه یهودیان در جریان جنگ جهانی دوم ظرف ۶۰ سال گذشته به ارزش هائی بزرگ در زمینه رواداری و انعطاف در برابر اقلیت های قومی و مذهبی دست یافته بود، یکباره ظرف یکسال به میدان اصلی “جنگ ادیان” تبدیل شود، تا آنجا که حزب ضداسلامی “آلترناتیو برای آلمان”، تنها دو سال پس از آغاز فعالیت، به مجالس ایالتی ۹ ایالت به اضافه پایتخت کشور راه یابد. اکثر ناظران اکنون پیش بینی می کنند که این حزب در انتخابات سراسری سال آینده همان موقعیتی را در مجلس فدرال آلمان خواهد یافت که حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان به رهبری آدولف هیتلر در سال ۱۹۳۳ به آن دست یافت.

ستیز با بنیادگرایان اسلامی یا با همه مسلمانان؟

ستیز میان بخشی از جامعه آلمان با اسلام، به مقابله با بنیادگرایان اسلامی ساکن این کشور محدود نمی شود. اگر چنین بود، شاید بسیاری از مسلمانان میانه روی این کشور که خود از فجایع بنیادگرایان بیزاری می جویند، مخالفتی با آن نداشتند. بیگانه ستیزان، به ظاهر با اسلام افراطی سر ستیز دارند، اما آماری که دولت آلمان به تازگی منتشر کرده، نشان می دهد که هدف تنها بنیادگرایان سلفی نیستند، بلکه فقط در سه ماهه دوم سال جاری میلادی، ۱۴ مسجد مسلمانان در سراسر آلمان مورد تعرض و حمله راستگرایان قرار گرفته است.

حمله به مسلمانان هم محدود نمی شود، بلکه همه خارجیان را، به ویژه پناهجویانی را هدف قرار می دهد که ظرف یک سال گذشته به خاطر جنگ سوریه و ناامنی حاکم بر عراق و افغانستان و بسیاری دیگر از کشورهای آسیائی و آفریقائی به آلمان پناه آورده اند.

دشمنی با خارجیان و بویژه مسلمانان از اکتبر سال پیش وسعت گرفت. در آن زمان ده ها هزار زن و مرد و کودک پناهجو در آستانه سرمای هوا پشت دروازه های آلمان و اتریش مانده بودند. صدراعظم آلمان و همتای اتریشی او دستور به گشوده شدن مرزهای کشور خود به روی این درماندگان دادند. در آلمان، پناهجویان با گل و شیرینی استقبال شدند. اما همان زمان روشن بود که این تب فروکش می کند و به دلیل هجوم بیش از یک میلیون پناهجو، بیگانه ستیزی بار دیگر در آلمان سر بر می کشد.

اکنون چنین شده است. آلمان روزهای ناخوشایندی را سپری می کند و روزهای سخت تر و خطرناک تری را انتظار می کشد. یکی از دموکرات ترین جوامع اروپائی، اگر چنین پیش رود، در آینده ای نه چندان دور برای خارجیان و خارجی تباران به همان جهنمی تبدیل خواهد شد که فاشیست ها در آستانه قدرت یافتن هیتلر برای یهودیان و دگراندیشان و دگرباشان ایجاد کردند.

merkel-germany-reunification
mosque-germany
protest-germany-1
protest-germany-2-pegida
protest-germany-3-pegida
refugee-camp-germany

چند خبر تکان دهنده در روزهای آستانه جشن وحدت

بسیاری از خوانندگان این نوشتار، آن را بدبینانه خواهند یافت. اما اگر تاریخچه سر برکشیدن نازی ها در سال های نخستین دهه ۱۹۳۰ میلادی را اندکی مرور کرده باشند، حتما با کنار هم چیدن چند خبری که در پی می آید، شباهت هایی جدی و هشدار دهنده میان آن روز و امروز خواهند یافت:

– روز ۲۷ سپتامبر امسال در یکی از کمپ های پناهندگی محله موآبیت برلین میان دو پناهجو درگیری ناموسی صورت می گیرد. هنگامی که پلیس می خواهد یکی از پناهجویان را به  مقر خود ببرد، طرف دیگر درگیری با چاقو به سوی او هجوم می برد.  چندین پلیس، همزمان با هم اسلحه می کشند و مهاجم ۲۹ ساله جوان را به رگبار می بندند و می کشند. هنوز روشن نیست که چرا آن ها برای خنثی کردن هجوم این مرد مثلا او را از ناحیه پا مصدوم نکرده اند؟

– آلمان تاکنون امن ترین کشور اروپا بوده است. اما شامگاه ۲۸ سپتامبر در محله “هوخدال” شهر کوچک “ارکراد” آلمان، ۱۵۰ لبنانی و حدود ۴۰ موتور سوار راک و انجلز که به شرارت شهرت دارند، به جان یکدیگر می افتند و صدها پلیس مجبور می شوند برای متفرق کردن آن ها وارد عمل شوند. تعدادی زخمی و تعدادی بازداشت می شوند. دلایل این درگیری روشن نیست. روزنامه ها می نویسند لبنانی ها، به دلیلی که هنوز فاش نشده، به کافه پاتوق راک ها و انجلز ها حمله کرده اند. در این درگیری ها چندین پلیس نیز مجروح شده اند.

– روز ۲۹ سپتامبر “یوآخیم کبشول” شهردار “اوئرزدورف” واقع در شهرستان “زگبرگ” آلمان به این دلیل که می کوشیده برای تعدادی پناهجو در شهر خود تأمین مسکن کند، از پشت سر با چماق مورد حمله قرار می گیرد و بیهوش نقش بر زمین می شود. او را به بیمارستان منتقل می کنند. روزنامه شهر کیل در شمال آلمان می نویسد که شهردار به خاطر پشتیبانی از اسکان پناهجویان در حوزه ماموریت خود، بارها مورد تهدید قرار گرفته بود.

– روز ۲۹ سپتامبر “لئیما کادور” اسلام شناس آلمانی سوری تبار و رئیس انجمن مسلمانان لیبرال آلمان در فیس بوک خود اعلام می کند که به خاطر تهدیدهای فراوانی که از سوی راستگرایان آلمان شده، تا تابستان سال آینده مرخصی می گیرد و از تدریس در مدرسه می پرهیزد. افراد ناشناس بارها او را تهدید به مرگ کرده اند. او در تازه ترین کتاب خود از موج نفرتی که در آلمان علیه بیگانگان به راه افتاده به عنوان “نفرت سازمان یافته” نام برده است. نویسنده سوری تبار در مصاحبه با رادیو “دویچلند فونک” گفته است که تهدیدها علیه جان او در ماه های اخیر بسیار شدت گرفته اند و بیم آن دارد که در راه مدرسه به قتل برسد.

– روز ۳۰ سپتامبر دولت آلمان در پاسخ به یک پرسش فراکسیون حزب چپ ها گزارش می دهد که در سال جاری حمله به مراکز مسلمانان در آلمان به صورتی غیرمنتظره شدت گرفته است. برپایه این گزارش در سه ماهه دوم سال جاری دست کم به ۱۴ مسجد مسلمانان حمله و تعرض شده است. این مساجد، الزاما محل رفت و آمد و همایش بنیادگرایان اسلامی نیستند، بلکه بیشتر مسلمانان عادی که به قوانین آلمان احترام می گذارند و با بنیادگرایان سنخیتی ندارند، از آن ها استفاده می کنند.

– جمعه شب این هفته، در حالی که جشن های بیست و ششمین سالگرد وحدت دو آلمان در شهر درسدن برگزار می شد، در میدان مرکزی شهر شورین مرکز ایالت شرقی ملکنبورگ فورپومرن حدود ۳۰ آلمانی ناگهان به سوی حدود ۱۰ پناهجو هجوم برده و قصد کتک زدن آن ها را داشتند، اما پلیس که در محل حضور داشت، مانع این تهاجم شد.

میدان مرکزی شهر شورین از هفته ها پیش بارها شاهد درگیری شدید میان بومیان و پناهجویان بوده است. به این دلیل پلیس همواره در اطراف این میدان حضور دارد.

– روز دوم اکتبر، در شب برگزاری جشن وحدت دو آلمان، بیگانه ستیزان با آویختن سر بریده یک خوک بر دیوار مسجد الفاروق در شهر پستدام، واقع در نزدیکی برلین، پیام تهدیدآمیزی برای مسلمانان این شهر فرستادند.

در همان روز “ولفگانگ شویبله” وزیر دارائی آلمان اعلام کرد که از ترویج “اسلامی هماهنگ با جامعه آلمان” پشتیبانی خواهد کرد. وی از مبتکران ایجاد “کنفرانس اسلامی” در آلمان است که ظرف ده سال گذشته نشست های متعددی در برلین برگزار کرده و برای ایجاد تفاهم میان مسلمانان و مسیحیان آلمان می کوشد، اما تاکنون در عمل ثمری به بار نیاورده است.

شرق آلمان، سنگر اصلی بیگانه ستیزان

بیگانه ستیزان آلمان در ایالت های شرقی حضور چشمگیرتری دارند. این ۵ ایالت تا سال ۱۹۹۰ و پیش از وحدت دو آلمان خاک آلمان شرقی را تشکیل می دادند که به وسیله حزب واحد سوسیالیستی اداره می شود. در این ایالت ها، ظرف یک سال گذشته، تعداد زیادی از اقامتگاه های پناهجویان و ساختمان هایی که برای استقرار آن ها آماده می شد، به آتش کشیده شده است. شعارهایی که کمونیست های راستگرا شده در این ایالت ها می دهند، بی شباهت به شعارهای گروه های ضربت حزب ناسیونال سوسیالیست در دهه های ۳۰ و ۴۰ نیست. فقط آن ها علیه یهودیان شعار می دادند و اینان مسلمانان را دشمن خود می شناسند.

بر اساس تازه ترین برآوردها، تعداد مسلمانان مقیم آلمان اکنون به ۵ میلیون رسیده که بیش از ۶ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند. برآوردهای بنیاد کنراد آدناور پیش بینی می کند که آلمان تا چند سال آینده صاحب بزرگترین جمعیت مسلمان در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا  شود. در حال حاضر فرانسه با ده درصد مسلمان این جایگاه را دارد.

ساموئل هانتینگتون در سال ۲۰۰۸ میلادی مرد. اگر زنده بود حتما این روزها باید به آلمان سفر می کرد تا دریابد میدان اصلی “نبرد تمدن ها” که پیش از مرگ خود پیش بینی کرده بود، دیگر نه آمریکا، که آلمان فدرال است.

*جواد طالعی، شاعر، نویسنده و روزنامه نگار آزاد با بیش از ۴۰ سال سابقه روزنامه نگاری حرفه ای از سال ۲۰۰۰ میلادی به این سو مسئولیت دفتر اروپائی شهروند را به عهده دارد. او همزمان با رسانه های فارسی زبان دیگر مثل بی بی سی، رادیو فرانسه، دویچه وله و سایت های اینترنتی متعدد همکاری داشته است.