پس از سی و هفت سال، سرانجام اپوزیسیون و جمهوری اسلامی به تفاهم و درک مشترکی از موضوع روز رسیدند و در اطلاعیه های جداگانه ای اعلام کردند اجتماع مردم در پاسارگاد از قبل سازماندهی شده بود. جمهوری اسلامی با صدای بلند گفت که ضدانقلاب به کمک اپوزیسیون خارج توانست جمعیت انبوه به پاسارگاد بیاورد. سخنگوی نظام نیز گفت: لعنت به ماکه نمی توانیم با ساندیس و کیک و اتوبوس و بوق مجانی بیش از چهل پنجاه هزار نفر بسیجی حقوق بگیر بسیج کنیم.
اپوزیسیون خارج از کشور نیز طی اطلاعیه ای با خط خوش، اطلاع داد که بعد از سی و هفت سال تلاش مستمر و چند میلیارد تحلیل و تفسیر، هنوز نتوانسته ایم هزار مخالف آکبند به صحنه بیاوریم؛ و این نکته ثابت می کند که این تظاهرات عظیم توسط حکومت سازماندهی شده بود.
آیت الله نوری همدانی هم که خوابیده بود گفت: به خاطر دهن کجی به بیداری اسلامی شعار می دادند کوروش آسوده بخواب، ما بیداریم. و این شعاری است که ما برای رهبر معظم انقلاب می‌دهیم. و از نیروی انتظامی پرسید: پس حق الناس چه می شود؟
نیروی انتظامی نیز بلافاصله از دستگیری خشایار و داریوش و کوروش و اردشیر به دلیل نقض قانون کپی رایت در پاسارگاد و وارد کردن خسارت های مادی و معنوی به مقام رهبری خبر داد.
اعدام های انبوه و بی کیفیت
مصطفی پور محمدی وزیر دادگستری و صاحب کمربند و عمامه مشکی در رشته اعدام، گفت: حجم مجازات اعدام در سال‌های اخیر کارآمد نبوده است.
خبرنگاران از استاد بزرگِ رشته اعدام پرسیدند: دلیلش چیست؟
طرح از مانا نیستانی
استاد پاسخ داد: چون مثل چینی ها به اعدام انبوه رو آورده ایم و بی خیال کیفیت شده ایم. البته از چینی ها در این زمینه جلوتریم چون توانسته ایم به مالزی و اندونزی و امارات و چند کشور دیگر، اعدامی صادر کنیم. اما باید بگویم اعدام ها در مجموع تاثیرات خود را از دست داده و دیگر مثل سابق کارایی ندارد. و آهی کشید و افزود: سابق کسانی اعدام می شدند که در عرصه سیاست واقعا یلی بودند و تا ساعت ها بعد از تیر خلاص زدن کسی جرأت نمی کرد به جسدشان نزدیک شود. اما حالا طرف، هر از بر تشخیص نمی دهد، چهار پنج تا حکم اعدام می گیرد. و به محض قرائت حکم اعدام، از خودش سلفی می گیرد و در شبکه های اجتماعی منتشر می کند و به ریش نظام می خندد. نهایتا کار به جایی می رسد که فک و فامیلش به در و همسایه پز می دهند و کلی خاطرخواه در میان جنس مخالف پیدا می کند و کاری می کنند که خرها هم به ریش نظام می خندند و آبرو برای نظام باقی نمی گذارند.
دادگاه سعید طوسی برگزار شد
طرح مانا نیستانی
سرانجام زیر فشار روحانیت مبارز، جهت شنیدن جزییات ماوقع، و موافقت ضمنی مقامات ذیصلاح و سیخونک مقامات «ذی سلاح »، دادگاه سعید طوسی با حضور وکیل مدافع ایشان برگزار شد. و در پایان، صدای آمریکا و شخص مهدی فلاحتی و مصاحبه شوندگان به دلیل سناریوی ساختگی، به قصد ضربه زدن به اسلام و بدنام کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی به اشد مجازات محکوم شدند. و حکم صادره جهت اجرا به اینترپل ابلاغ گردید.
وکیل سعید طوسی نیز به خاطر این که بعدا دادگاه و قوه قضاییه مورد استهزاء و ریشخند قرار نگیرد و به بی طرفی متهم نشود، گفت: البته چند نوجوان با لباس مبدل و به ظاهر تحت عنوان کارآموز قرآن در کلاس های شبانه جناب طوسی حضور بهم رسانده بودند و با وعده و وعید قصد فریب ایشان را داشتند، که خوشبختانه با هوشیاری و درایت سعید خان، موفق نشدند نقشه شوم خود را عملی کنند. دادگاه نیز ضمن اظهار همدردی، به سعید طوسی گوشزد کرد که در چنین مواردی سریعا به بقیه نیز خبر بدهد و از تک خوری پرهیز کند.
وکیل سعید طوسی در خاتمه از دادگاه خواست حساب نوجوانان خاطی برسد. رئیس دادگاه پاسخ داد: دادگاه جای این کارها نیست و از وکیل سعید طوسی خواست دندان روی جگر بگذارد تا ختم دادرسی اعلام شود. حاکم شرع نیز در حالی که می خندید خطاب به حاکم شهر گفت: خیــــــــــــــــــــــــــــــلی خوش گذشت.
دوتابعیتی ها را پیدا کنید و جایزه بگیرید
آسید محمود علوی وزیر اطلاعات، در پاسخ به این سئوال که با ده ها مدیر دو تابعیتی چه باید کرد، اظهارداشت: ما خودمان برای پیدا کردن دوتابعیتی ها جایزه تعیین کرده ایم و به همه هم گفته ایم هرکس دوتابعیتی سراغ دارد معرفی کند و جایزه بگیرد.
وزیر اطلاعات افزود: در حال حاضر مدیر سه تابعیتی داریم ولی دوتابعیتی نداریم. بجز چند نفر که خیلی خرشان می رود و توانسته ایم آنها را راضی کنیم که کار نکنند و سر برج بیایند حقوقشان را بگیرند. و این را نیز اضافه کنم که دو سه تابعیتی ها موجودات عجیب و غریبی نیستند، آنها هم مثل بنده و شما آدمیزادند، نماز می خوانند و روزه می گیرند و بیشترشان حتی جای مهر نیز بر پیشانی دارند. و درست مثل بقیه حقوق های نجومی می گیرند و اختلاس می کنند اما خدا با آنها بوده و گیر نیفتاده اند. و از پشت میزشان همانطور که آنلاین دنبال صیغه خانه های پنج ستاره می گردند، از کشورهای ثالث هم تقاضای تابعیت دوم و سوم کرده اند. بعدش هم رفته اند پاسپورت آنجا را گرفته اند و برگشته اند پشت میزشان و کماکان در خدمت نظام و مردم هستند. حالا اگر برای گرفتن تابعیت مضاعف به سرِ مبارک ملکه یا پاگون خدابیامرز لینکلن قسم جلاله خورده اند، جرمی مرتکب نشده اند. تازه در دین ما به صراحت تاکید شده که در مواقع اجباری می توان تقیه کرد و دروغ گفت. ما خودمان هم خیلی وقت ها به خاطر مصلحت مملکت دروغ می گوییم.
سرطان سینه یا پستان
هفته گذشته خواننده خوش ذوقی به یکی از مقالات مربوط به بیمه در شهروند ایراد می گرفت که اگر شهروند در داخل منتشر می شد و به خاطر عدم تحریک مردان خدا، به جای سرطان پستان می نوشت سرطان سینه حرفی نبود ولی اینجا چرا چنین چیزی می نویسند؟
گفتم با این اوضاع شیرتوشیر و بمب گذاری های انتحاری باید سخت چسپید به عفت عمومی. مثلا به جای پستانداران بهتر است بگوییم سینه داران. چون بعید نیست یک سَلفی انتحاری بغل دست آدم توی خیابان ایستاده و با شنیدن کلمه پستانداران تحریک شود و یاد حوریان بهشتی بیفتد و کلی موجود زنده به کشتن بدهد. حالا بعدش هر چقدر هم قسم بخوری که منظور گاو و خر و گوسفند بوده، فایده ای ندارد. بنابراین باید از خواجه حافظ شیرازی یاد گرفت که هفتصد سال قبل به خاطر اینکه مردان خدا تحریک نشوند، بجای اینکه بگوید پستان مالامال درد است؛ می گفت: سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی…
نظارت بر نمایندگان مجلس
طرح مانا نیستانی
بر اساس تفسیر بندِ یک ابلاغیه مقام رهبری در مورد سیاست های کلی انتخابات، اگر نماینده ای در طول دوران نمایندگی، صلاحیت و شایستگی نمایندگی را از دست بدهد، می توان مقام نمایندگی را از وی سلب کرد.
شورای نگهبان هم لطف کرده و این بند را به خاطر این که در نرود به بند تنبان آیت الله جنتی گره زده و آن را این طور تفسیر کرده که آدمیزاد قابل تغییر است و امروز ممکن است به رهبری بگوید مخلصیم، اما فردا که وارد مجلس شد، جوگیر بشود و بگوید مقام رهبری کیلویی چند است و قبل از دستور نطق بکند. و نظارت مستمر جهت گوشزد به نمایندگان است تا یادشان نرود که آنها مباشر مقام رهبری در مجلس هستند نه نماینده حوزه انتخابیه شان. چون مقام رهبری همیشه هست ولی حوزه انتخابیه ممکن است امروز باشد و دو روز بعد نباشد. و وظیفه اصلی شورای نگهبان نیز مواظبت از صیانت و سیادت مقام رهبری است.
جناب روحانی نیز که همیشه بیرون باغ قدم می زند، فرمودند: «ببینید چگونه با هم صحبت می‌کنند. چطور به هم تهمت می‌زنند و همدیگر را به سخره می‌گیرند. آیا ما چنین دموکراسی‌ای در کشور خود می‌خواهیم؟ آیا ما چنین انتخاباتی را در کشور خود لازم داریم؟»
جنتی پاسخ داده: بخند، روز ثبت نام ریاست جمهوری بهم می رسیم. روحانی با خنده جواب داده: اخوی منظورم انتخابات آمریکا بود که مضحکه دنیا شده. و دو نفری بلند بلند به ریش انتخابات آمریکا خندیدند.
