مقام رهبری که از پیروزی ترامپ کیف می کرد و با دمش گردو می شکست، گفت: هیلاری از اولش با ترامپ اختلاف نظر داشت، اما نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیک تر است. اولا شنیده ایم ترامپ می خواهد ما را سرویس کند و برخلاف اوبامای ساده لوح، علاقه ای به مذاکره ندارد و بلکل با دیپلماسی بیگانه است و حتی تصمیم دارد برجام را آتش بزند و اینجانب حاضرم در اقدامی مشترک، برجام را بیندازم توی شومینه.
مقام رهبری که به پیشی گرفتن هیلاری در نظرسنجی ها می خندید، گفت: نوه ۳ ساله بنده نیز هر روز در منزل “پیشی” می گیرد، ولی به هیچ کجا نرسیده. بنابراین “پیشی” گرفتن دلیلی بر موفقیت نیست.
رهبری که برای اولین بار در زندگی از یک نفر خوشش آمده، در توجیه علاقه اش به ترامپ گفت علاوه بر این که قدرتش با قدرت هفتاد مرد برابری می کند، دو حسن بزرگ نیز دارد: اولندش«مردی صریح و صادق است.» و صداقت در آمریکا، برخلاف کشور ما، یک حسن بزرگ محسوب می شود. دومندش «ترامپ آمریکا را افشا کرده.» و ما امیدواریم در ۴ سال آینده نیز به افشاگری علیه آمریکا ادامه بدهد. چرا که افشاگری در آمریکا سیاه نمایی محسوب نمی شود.
مقام رهبری همچین گفت: خوشبختانه ترامپ “پول پولیست” و از حصر و حبس نمی ترسد و حرفش را می زند. و پول پولیست ها نشان داده اند که همیشه اهل معامله اند.
مقام رهبری در خاتمه گفت: برخلاف اوباما که باعث کسادی بازار شد، بنده اطمینان دارم جناب ترامپ شعار مرگ بر آمریکا را رونق خواهد بخشید و خون تازه ای در رگهای نیروهای مومن و انقلابی جوامع مسلمان منطقه جاری خواهد کرد. و البته امیدواریم فراموش نکند که دعای ما در پیروزی ایشان نقش زیادی داشت و از تحریک کردن و ضربه زدن به ما نیز غفلت نکند. و من الله توفیق الترامپ.
***
دلسوزی مقام رهبری
چند روز قبل مقام رهبری به صورت ناشناس زنگ می زند دفتر امامزاده صالح و می پرسد مظنّه قبر چند چنده عمو؟
متولی می پرسد می خواهی بخری یا می خواهی بفروشی؟
جواب می شنود که می خواهیم بخریم.
می پرسند: یک طبقه می خواهید یا دو طبقه؟ وسرانجام پس از چک و چانه بسیار معامله سر می گیرد و مقام رهبری یک قبر آکبند صفر کیلومتر قولنامه می کند.
همه با نگرانی از خود می پرسند مقام رهبری چندین قبر آکبند میلیاردی در نجف و کربلا و آستان قدس رضوی دارد؛ پس چرا در امامزاده صالح مظنّه قبر می کند؟
و وقتی کاشف به عمل می آید که مقام رهبری یکی از یاران شفیق را به تازگی از دست داده، خیال همه راحت می شود. و اهل و بیت آغا درمی یابند که مقام عظما، هوای رفیق را هم در زمان حیات دارد و هم وقتی طرف با کلنگ از دارفانی جدایش می کنند و می گذارند روی دنده خلاص و هل اش می دهند به سمت دیار باقی.
البته دار فانی اسمش بد دررفته والا آنقدرها هم که می گویند فانی نیست چون هیچکس به دلخواه ترکش نمی کند. از آن طرف دار باقی هم آش دهان سوزی نیست. چون همان کسانی که شب و روز تبلیغ اش می کنند چنان مثل کنه به دارفانی می چسند که عزراییل خیلی وقتها مجبور می شود با اره برقی آنها راجدا کند و به دیار باقی بفرستد.
یک روز پس از ارتحال جانگداز یکی از حوا ریونی که در جویدن خرخره استاد بود، حجت الاسلام محمدی گلپایگانی رئیس دفتر آغا طی تماسی با بیت جعفر شجونی، ضمن ابلاغ پیام تسلیت مقام معظم رهبری اعلام می کند: نظر رهبر معظم انقلاب بر دفن پیکر حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر شجونی در صحن امامزاده صالح(ع) است. و به خوش خیالان ثابت می کند که دغدغه مقام رهبری دامنه بسیار وسیعی دارد و فقط به دوچرخه سواری بانوان و اختلاط اردوهای آموزشی محدود نمی شود.
***
تلفات ایرانی ها در نبرد فیل و الاغ
نقل است که چه در دیسکوی پاتایا بمب منفجر شود، چه در مسجد سامره، ایرانی کشته می شود.
می گویند از آلمانی پرسیدند دلیل خلقت شما چیست؟ گفتند خدا ما را آفرید تا چیزهایی که بشر ندارد اختراع کنیم.
از ژاپنی ها سئوال کردند دلیل خلقت شما چیست؟ گفتند ما خلق شده ایم تا آسایش آدمیزاد را فراهم کنیم.
از چینی پرسیدند شما چرا خلق شده اید؟ جواب دادند ما خلق شده ایم تا جنس بنجل تقدیم بشر بکنیم.
از ایرانی پرسیدند دلیل خلقت شما چیست؟ ایرانی پاسخ داد: خدا وقتی مشغول خلقت آدمیان بود، گفت که اشرف مخلوقات به یک غمخوار حرفه ای نیاز دارد. کی حاضر است غمخوار بشر باشد. هیچکس دست بلند نکرد و به رگ غیرت ما برخورد و دست مان را بلند کردیم و باعث خشنودی خدا شدیم و از آن روز یک پای دعوا در منظومه شمسی شده ایم. چه انتخابات آمریکا باشد، چه جنگ یمن، و چه زدوخورد در سوریه و نیجریه و کودتای شیلی باشد یا رقابت فوتبالی بین مسی و رونالدو!
معمولا وقتی در همه جای دنیا دعوا می شود، چند تا مشت و فحش رد و بدل می کنند و خون از دماغ کسی نمی آید و می روند پی کارشان. در مملکت ما چهل نفر این یکی را می گیرند. شصت نفر آن یکی را. و پنجاه نفر هم برای ختم عائله صلوات می فرستند آخر سر هم چهار پنج نفر کشته می شوند. از قدیم الایام در ینگه دنیا الاغ و فیل با هم رقابت دارند. گاهی الاغ جفتک می زند و فیل ناک اوت می شود. زمانی هم فیل الاغ را با خرطوم بر زمین می کوبد. نه یک آمریکایی به فیل می گوید نکن و نه به الاغ می گوید برو پی کارت سربسر فیل نگذار. ولی خون ایرانی به جوش می آید یک عده به طرفداری از الاغ زیر یه خم فیل را می گیرند و لت وپار می شوند، و عده دیگری نیز فیل شان یاد هندوستان می کند و با الاغ سرشاخ می شوند و با جفتک الاغ از هستی می افتند!
حسن آقا: فَساد را بزرگ نکنید
گزارش شده حسن آقا که سال ۹۳ گفته بود: باید با فُساد برخورد شود و اگر در این دولت نیز فسادی وجود داشت، باید در کمال صراحت و بی‌دغدغه با آن مقابله کرد؛ یکدفعه به مرض مسری در جمهوری اسلامی یعنی آلزایمر درجه ۲ دچار می شود و خطاب به مم صادق که مشغول الاکلنگ با فساد بوده، می گوید: بعضی‌ها مثل این که بالا و پایین کردن فساد برایشان لذت بخش است. اگر دستگاهی وامی داده و آن پول شده بدهی معوق، نمی دانم بعضی چرا خوششان می‌آید که بدهی معوق را بگویند اختلاس. اگر فسادی هست باید با آن مبارزه کنیم نه این که آن را بزرگ کنیم.
قضیه ازاین قرار است که ۸۰۰۰ هزار میلیارد ناقابل صندوق ذخیره فرهنگیان هپل هپو شده است. قوه قضاییه نیز که مبارزه با فساد در خونش است و شوخی ناموسی با کسی ندارد، رگ غیرتش به جوش آمده و بدون فوت وقت و قبل از این که اختلاس کنندگان در اثر داوری نظافت فوت کنند، موتور تحقیقات را روشن می کند و درمی یابد که ای دل غافل، کل پولها خرج سریال شهرزاد شده.
گویا سازندگان سریال شهرزاد برای ساخت قسمت دوم سریال به خنسی خورده اند و گفته اند چکار بکنیم چکار نکنیم، که ناگهان چشمشان می افتد به صندوق ذخیره فرهنگیان و خیره می شوند به صندوق بی صاحب.
مسئولان صندوق نیز وقتی می بینند تهیه کنندگان بدبخت بیچاره مثل گداها به صندوق ذخیره خیره شده اند، در صندوق را باز می کنند و می گویند، بین خودتان قسمت کنید ضمنا سهم ما را هم بدهید. و نفری ۲۶۶ میلیارد ناقابل برمی دارند و صلوات جلیل ختم می کنند و می روند پی کارشان. حسن آقا هم که فقط مسئول قوه مجریه است و گویا در این قضیه نیز به نحو احسن بر اجرای کار نظارت دقیق نداشته، می گوید: وام است دیگر، وام را کی داده کی گرفته. بخصوص وام معوقه که ممکن است تا قیامت هم معوق بماند.
* اسد مذنبی طنزنویس و از همکاران تحریریه شهروند است. مطالب طنز او علاوه بر شهروند، در سایت های گوناگون اینترنتی نیز منتشر می شود. اسد مذنبی تاکنون دو کتاب طنز منتشر کرده است.
