نکته ها ۵۲

میون این همه گرفتاری ومرگ و میرناشی از کرونا وهشتگ ده میلیونی اعدام نکنید واین حرفا، دلارهم سرش را انداخته زیر وهمینجورمیره بالا …نه اجازه ای، نه ببخشیدی، نه اشتباه کردمی … نیم ساعت به نیم ساعت پرروپر، پررو نیگا می کنه تو چشم مردم وچند هزارتومن می کشه روی قیمت خودش.

یک دلار معادل ۲۶۰۰۰تومان تا اطلاع ثانوی!

آقامون هم که درمورد تمام مسائل مملکت دستور می فرمایند، یه تشر به این لعنتی نمیزنه که کجا …؟ مگه شهرهرته که مثل خرسرت را انداخته ای پائین وهی میری بالا؟!

نمی دونم بخاطراینه که نظرایشون یه زمانی به نظراحمدی نژاد نزدیک تربوده یا ملاحظه دیگری درکاره؟

احمدی نژاد یادش به خیر! دلاروقطعنامه های سازمان ملل را ورق پاره ای بیش نمی دانست ومی گفت اونها را هم میشه مثل یه تیکه  کاغذ پاره کرد.

فداتون بشم، شما که می فرمائین آمریکا هیچ غلطی نمی تونه بکنه، یه چیزی هم به دلارشون بگین شاید دیگه از این غلط ها نکنه!

اصلا چرا رئیس جمهورآمریکا را به خاطر گرانفروشی دلار به دادگاه بین المللی لاهه نمی کشانید وآبرویش را نمی برید؟

باید بیاد جلوی قاضی؛ یه لنگه پا وایسه وجواب بده که واسه چی یه تیکه کاغذ چند سانتی را میفروشه ۲۶ هزارتومن؟ مگه یک توپ کاغذ ویک قوطی رنگ چنده؟!

همین یه ذره کاغذ رنگی را اون وقت ها با ما هفت تومن حساب می کردند. چرا ؟ چون ازشاه مثل سگ می ترسیدند. دیکتاتور بود، خشن بود و اف ۱۴ و اف ۱۵ و اف ۱۶ داشت، مثل آب خوردن هم انگلیسی حرف می زد وهرچی می گفتند، چهارتا هم میذاشت روش وجوابشون را می داد.

نوبت به سران جمهوری اسلامی که رسیده به خاطر این که بیشتر اهل نماز وروزه هستند، با مادیات سروکاری ندارند و قیمت دست شان نیست، نه تنها هرچی دلشون میخواد حساب می کنند ، که روزبه روزو ساعت به ساعت هم می کشن روی قیمت جنس. همان جنسی که نه اندازه اش بزرگ ترشده، نه رنگش فرق کرده ونه عکسش!

بی انصاف ها ما هم اسکناس داریم، اسکناس هائی هم داریم خوش رنگ تر ازاسکناس های شما  و با وجود آنکه رقم های درشت تری روش نوشته شده و پراز صفره، از یک اسکناس ده دلاری شما که یه دونه صفربیشترنداره  ارزان ترحساب می کنیم. ارزون حساب می کنیم که مردم ببرند وخیرش را ببینند!

نکنید این کارها را، گرانفروشی آخروعاقبت ندارد. خسرالدنیا والاخره می شید ها … ازما گفتن بود… !

پول بدین و جلو نیائین!

نه که سرتاسرعمرش بیل زده وپول درآورده …!

!بغل خواب در “هم گناه” سانسور شد

کلمه زشت وتحریک کننده “بغل خواب” درسریال “هم گناه” سانسورشد. محسن چاووشی داشت یک شعر فولکوریک را  می خواند که رسید به کلمه بغل خواب. کلمه بغل که ازدهانش درآمد دیدند ای داد بیداد، الانه که مردم به یاد مسایل ناجوربیفتند و اختیار ازدست شان دربره . گفتند چه کنیم وچه نکنیم؟ به این نتیجه رسیدند که به جای  کلمه “خواب” ، صدای بوق بگذارند تا کسی با شنیدن کلمه بغل خواب تحریک نشود وبه گناه نیفتد! یاد شعر”برسردرکاروانسرای…” ایرج میرزا بخیرکه حتمن خوانده اید و می دانید:

درموقع ضبط یک ترانه

ناگاه صدای بوق آمد

همراه صدای بوق وشیپور
کلی دغل ودروغ آمد

خواننده قشنگ داشت می خواند
آوائی مث آروغ آمد!

جای لغت بد ” بغل خواب “
یک لحظه صدای بوق آمد

بوق آمد وبعد طبق معمول
اخبارپرازدروغ آمد

کاین شعرکمال بی حیائیست
یکباره بگو، فروغ آمد !

آنگاه رئیس ضبط آواز
یک نابغه با نبوغ آمد

یک آدم خیکی وبداخلاق
یک بد عنق شلوغ آمد

فرمود که واژه “بغل خواب “
زشت است ، مگر فروغ آمد ؟!

با فکروصلاحدید ایشان
آمیزه ای ازنبوغ آمد

آنگاه بجای واژه “خواب “
یکباره صدای بوق آمد !

انتشار موزیک ویدئو‌ی «الا دختر» محسن چاوشی که برای سریال «هم‌گناه» خوانده شده با حاشیه‌ی عجیبی روبرو شده است.

اینهم لینک خبروصدای چاووشی وبوق !

قرآن چه ربطی داره به چین ؟!

لطف اله دژکام، امام جمعه شیراز

امام جمعه شیراز حرفی زده که صدای روزنامه جمهوری اسلامی هم درآمده وتلویحأ پرسیده قرآن چه ربطی داره به چین؟
لطف اله دژکام، امام جمعه شیرازیکی دوروزپیش گفته بود روابط ایران وچین براساس دستورات خدا درقرآن است !
آقای امام جمعه وقتی دیده حاضران با دهان بازدارن نیگاش می کنند که یعنی این حرف را ازکجا درآوردی؟ توضیح داده :
خدا درسوره ممتحنه فرموده است با کافرانی که با شما نجنگیده اند می توان رابطه عادلانه داشت. چین هم که هیچوقت با ما نجنگیده ، قرارداد ۲۵ ساله که عادلانه است. اگرنوشته بودیم ۲۵۰ سال، می شد پرسید زیاد نیست؟!

میگن یکی ازحاضران ازش پرسیده اگرخدا غیرمستقم قراردادی را که آقای ظریف نوشته تائید کرده، لابد اسم اقای ظریف هم توی قرآن ذکرکرده؟!

وایشان با خنده جواب داده درسته که خدا اسم محمد جواد ظریف را صریحأ نبرده، ولی نکات ظریف توی قرآن فراوونه، بروید بخوانید !

توصیه های من …

خدا را شکر، هستند جمهوری هائی که به توصیه های من عمل کرده اند ومی کنند وگرنه نوشتن را می بوسیدم ومی گذاشتم کنار!
سالها پیش نوشته بودم وپیشنهاد کرده بودم که ریاست جمهوری را موروثی کنید وکشوررا ازیک مکافات بزرگ وهزینه سنگین خلاص کنید.

خواص این نوع جمهوری ! نوظهور را خیلی واضح وروشن شرح داده بودم که درکتاب آدم های زیادی هم چاپ شده است ومی توانید بروید وبخوانید ولذتش را ببرید.

امروزکه درخبرها خواندم درسوریه انتخابات پارلمانی برگزارشده، یاد آن نوشته وپیشنهاد خودم افتادم، چون یکی ازبچه های حرف شنو، وکشورهائی که به توصیه من عمل کرده است، سوریه است. اول حافظ اسد رئیس جمهور بود وبعد ریاست جمهوری به پسرخلفش بشار،ارث رسید!

روسای جمهوری روسیه وچین هم درهمین جاده زیبا مشغول قدم زدن هستند وما هم که دراین جاده پتوپهن کرده ایم ونشسته ایم .
اگرنوع عملکردمان فرق می کند واسمش را چیزدیگری گذاشته ایم، بخاطر جوری جنس، ویترینی متفاوت، وتنوع برای جذب مشتریست.

من و حضرت سلیمان …

حضرت سلیمان زبان حیوانات را می فهمید ومن زبان سکه ها سرم می شود! به همن دلیل هم امروزصبح کلی با یک سکه یک یوروئی، گفتگوکردم .

رفتم چرخ خرید بردارم وبرم توی فروشگاه، دیدم ژتون پلاستیکی که همیشه همراهم بود نیست. چرخ های فروشگاه ها را هم یا باید با ژتون آزاد کرد، یا با سکه یک یوروئی.  خوشبختانه یک یوروئی قاطی پول خرد هایم بود، وقتی درش آوردم که چرخ را آزاد کنم، یادم افتاد که قبل از بیرون آمدن دراینترنت خواندم که یورو حداقل ۲۶ هزارتومن شده. نگاهی به قیافه تروتمیزش کردم وبا لبخند ازش پرسیدم دلت می خواست الان ایران بودی؟

نگاهی به قیافه ام کرد و پرسید برای چی؟ گفتم بخاطرارزش واحترام بیشتر. اگرایران بودی الان ۲۶ هزارتومن قیمتت بود .
پرسید ۲۶ هزارتومن یعنی چقدر؟ دیدم چی بگم که حالیش بشه ….گفتم من اولین پیکان صفرکیلومترم را خریدم ۱۸ هزارتومن. با خوشحالی پرسید یعنی من الان توی ایران به اندازه یک ماشین صفرکیلومترارزش دارم؟ غش غش خندیدم و گفتم خواب دیدی خیر باشه، الان یه دونه آدامس هم نمیشه باهات خرید.

اخماش را کرد توی هم و گفت درآن صورت نه مرسی، همین جا، جام خوبه. اینجا باشم می تونی با من یک بسته نان “توست” بخری و دو روزشکم خودت وزنت را سیرکنی …یادت باشه خریدت را که کردی توی چرخ فراموشم نکنی …!

دیگ و ته دیگ!

فرمایش رئیس بانک مرکزی را خواندید؟ گفته اند صادر کنندگانی که ارزصادراتی را برنگردانند، احضارمی شوند.

این تهدید هراسناک! بازمن را یاد همان داستان دزد وحاکم انداخت که قبلا نوشته ام ولی چون می دانم شما هم مثل همه مردم ایران حافظه تاریخی تان ضعیف است و یادتان نیست، تکرارمی کنم !
حاکم وقتی چشمش افتاد به دزد که ایستاده بود وسبیل هایش را تاب می داد، فریاد زد دیگ بیاورید، دیگ …
فراش های حکومتی ضمن اینکه پی فرمان می دویدند، توی دل شان می گفتند ای داد وبیداد، الان باید چه صحنه دلخراشی را تماشا کنیم. حتمن دستورمی دهد دزد را بیندازیم توی دیگ، زیرش آتش روشن کنیم تا جزغاله شود …؟
دیگ را که آوردند، حاکم دستورداد آن را پشت ورو کردند وبه دزد که ایستاده بود ولبخند می زد گفت رویت مثل ته این دیگ سیاه شود اگردوباره دزدی کنی !

خانم ها یواش گریه کنید!

محرم داره نزدیک میشه، امام جمعه اصفهان هم که فرمودند مراسم عزاداری باید مثل همیشه با شکوه برگزاربشه که بدیهی است میشه. نکته ای را که خانم ها باید به آن توجه کنند را ازاستفتائاتی که ازآقا شده وجوابش درسایت شان هست کپی کرده ام که انشااله رعایت کنند . مرد ایرانی عزاداری مزاداری سرش نمیشه !
– :  اگر نامحرم صدای نوحه‌خوانی یا گریه یا ناله‌ زدن زنان را بشنود اشکال دارد؟
اگر موجب جلب توجه نامحرم باشد یا مفسده‌ای بر آن مترتب باشد اشکال دارد.

برمخترعش لعنت!

اگرپرده را اختراع نکرده بود،این همه زد وبند پشت پرده صورت نمی گرفت!