نتیجه انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا، انگیزه گفت وگوها و اظهارنظرات بیشماری شده که در مجموع و متاسفانه به تنها امری که در این گفت و گوها پرداخته نمی شود، هتک حرمت و کرامت انسانی از سوی هر دو نفری بود که در این کمپین سیاسی و به اصطلاح دمکراتیک به هدف ریاست جمهوری شرکت داشتند. همین امر باعث شده که نویسنده این سطور با خود بیاندیشد، شاید اگر مردم می آموختند که همیشه این قبیل سئوال ها که در ادامه می آید را از خود بپرسند، در سپردن سرنوشت کشور خود به دست نامزدان ریاست جمهوری، دقت بیشتری می کردند:

clinton-trump

ـ فلسفه سیاست چیست؟

ـ چگونه جوامع در جستجوی آزادی و امنیت به شاخه هایی از علوم سیاسی روی آوردند؟

ـ از زمان افلاطون تاکنون مهمترین مشغله ذهنی بشر متفکر چه بوده است جز پیدا کردن راهی برای تحقق آزادی و صلح یا حفظ حرمت انسانی؟

ـ انسان در چه نیازهایی با حیوانات مشترک و هم سطح و در چه نیازهایی برتر از آنها قرار می گیرد؟

ـ فلسفه فرستادن کودکان به مدارس چه باید باشد به جز آن که از آنها انسان هایی برتر از حیوانات ساخته شود؟

ـ ارزش اخلاق در جوامع انسانی چیست و این ارزش ها بر چه ستون هایی استوار هستند؟

ـ سیستم آموزشی مملکت کمر همت به تربیت چه نوع انسان هایی با چه خلقیات و منش هایی بسته؟

ـ انسان چه قابلیت هایی دارد؟

ـ سیستم آموزشی وظیفه اش پرورش و تربیت کدام قابلیت ها و تصحیح کدام خصلت های بشری است؟

ـ انسان مدرن امروزی که آزادی و مسئولیت را لازم و ملزوم یکدیگر می داند، در انتخاب کسانی که مسئولیت سرنوشت ساز رهبری را باید به عهده شان گذاشت، چه اندازه در این وظیفه که ظاهراً آزادانه است، باید به فکر پذیرفتن مسئولیت در قبال پیامدهای ناشی از آن نیز باشد؟

ـ و بالاخره ماهیت رویای آمریکایی American Dream چه بوده/هست یا باید باشد!؟

ـ در گفت وگو و مباحث لفظی (کمپین سیاسی) به چه مجوزی، حرمت “فرد” که تنها به خاطر “انسان” بودنش باید به رسمیت شناخته شود، فراموش می شود؟ آیا در این فراموشی آنها که در جایگاه تماشاگران و انتخاب کنندگان بودند، با عدم اعتراض به این فراموشی، مجوز مذکور را برای این نامزدان صادر نکردند؟

و سئوال مهم دیگر این که چه اشکالی در سیستم آموزشی و دانشگاه های گران قیمت و صاحب نام این مملکت هست که استادانی که مدام وظیفه خود می دانند که درباره ارزش های انسانی، آزادی و حرمت فرد بنویسند و صحبت کنند، و گوشزد کنند که: “رعایت حرمت انسانی اساس همه حقوق دیگر انسانی است”*، ولی مهمترین بخش توجه خود را به آزادی های جنسی اختصاص می دادند و عملاً در تمام طول مدت زمانی که نامزدهای انتخاباتی در زیر پا گذاشتن حرمت انسانی یکدیگر پا را از حریم احترام و شایستگی و شایسته سالاری، بیرون می گذاشتند، خود را و رقیب خود را آگاهانه و ناآگاهانه به نالایقی و خطاکاری و بی ارزشی منتسب می کردند، بدون آن که اهمیتی به این واقعیت بدهند که یکی از آنها بزودی عنوان ریاست جمهوری مملکت را به دنبال اسمش یدک خواهد کشید. و در همه ی این احوال، از حق دمکراتیک خود که آزادی بیان و اعتراض عملی و دامنه دار به این روال پوچ و منفی بود، استفاده نکردند؟

آنها که کتاب ها در تشریح آزادگی و اخلاق و سلامت فکری نوشته بودند، نتوانستند مانع فاجعه اخلاقی بشوند که در اثر آن کودکان و نوجوانان این درس نادرست را بگیرند که:

رسیدن به مقام ریاست جمهوری به هر قیمتی اخلاقاً و قانوناً مجاز است: حتی اگر این ریاست جمهوری فقط مسئول نگهداری و پرورش بخش حیوانی انسان (غذا، مسکن، نیازهای جنسی و … ) باشد!

* “Human dignity is the foundation of all human rights.”

نگاه کنید به:

http://benkleycenter.georgetown.edu