کولبر نامی است به کارگران مرزی اطلاق شده است که بر دوش خود بار حمل میکنند و آن را از طریق راههای صعب العبور و پرمخاطره عبور میدهند. چنین کاری از طرف دولت غیرقانونی محسوب شده است که همین امر باعث میشود تا مخاطرات کار بیش از پیش افزایش یابد؛ و کولبران توسط مرزبانان به دلیل غیرقانونی محسوب شدن مورد هدف گلوله قرار بگیرند.
کار کولبری یکی از معدود شغلهایی است که کارگر نه اینکه دارای هیچیک از مزایای حقوقی و قانونی نیست، بلکه او به دلیل انجام چنین کاری مجرم شناخته میشود. مجرمی که نیروهای هنگ مرزی شلیک مستقیم گلوله را بر آنها روا میدارند. این در شرایطی است که این دسته از انسانهای مرزنشین از حق شغل مناسب برخوردار نیستند و در همان حال آنها از حق بیمه بیکاری نیز محروم هستند. جدال آنها برای زنده ماندن با مرگ است. آنها حتی اگر از نیروهای هنگ مرزی جان سالم به در ببرند مین، سرما و کولاک یا اینکه فشار بار سنگین آنها را امان نمی دهد.
کاری طاقتفرسا با حقوقی ناچیز
کولبری را افراد مختلفی از گروه های سنی متفاوت ۱۵ تا ۷۵ ساله انتخاب میکنند. کارگران کولبر در مقابل حمل بارهای بسیار سنگین بر دوش خود مقدار ناچیزی حقوق دریافت میکنند.
«آزاد» کارگر کولبر۳۲ ساله به این سؤال مبنی بر اینکه چگونه و در ازای چه مبلغی بار را حمل میکنید جواب میدهد: «بار که به سختی گیر میآید و زمانی هم که به ما بار را تحویل میدهند باید وزن زیادی را حمل کنیم. اگر کمتر از ۱۰۰ کیلو حمل کنیم پول چندانی گیر ما نمیاد پس ما ناچاریم که بیش از این حمل کنیم چون ما باید تا رسیدن به اینور مرز و برگشتن هم هزینه هایی برای کرایه ماشین پرداخت کنیم. اگر حساب کنم چیزی حدود ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان برای من باقی میماند. تازه باید با این بارسنگین از کوه و کمر در سرما و گرما بگذریم و بعضی وقتها گشنگی و فشار زیاد بار جان را به لبمان میآورد.»
او در رابطه با اینکه این پول مایحتاج زندگی او را فراهم میکند می گوید: «پول ناچیزی که دریافت میکنیم به جایی نمیرسه. اجاره خونه و ماهانه گاز و آب و برق و هزینه های بچه و خوراک خیلی بیشتر از پولیه که ما میگیریم. به خاطر همین سعی میکنیم که بار زیادتر حمل کنیم و برای گیر اومدن بیشتر بار بجنگیم.»
کولبری شغل یا اجبار؟
مسئولان جمهوری اسلامی ضمن غیرقانونی بودن کار کولبری، کولبران را نیز قاچاقچی مینامد. این در حالی است که در مناطق مرزی شمال غرب کشور به دلیل نامطلوب بودن شرایط اقتصادی و عدم وجود مراکز تولیدی و صنعتی و ایجاد اشتغال زایی و سرمایه گزاری، بسیاری از مردم مناطق پیرانشهر، سردشت، بانه، مریوان و غیره به ناچار کار کولبری را انتخاب کرده اند.
در مورد انتخاب شغل کولبری کریم ۳۵ ساله اهل پیرانشهر اینگونه پاسخ میدهد: «من این شغل رو انتخاب نکردم. ناچار بودم برای اینکه کار دیگری در این شهر وجود نداره و برای زنده موندن و چرخوندن زندگی باید کاری بکنم که بهجز این چارهای دیگری هم ندارم. هرچند این کار خیلی سخته و خیلی هم خطرناکه ما نه از سرما در امان هستیم و نه از نیروهای هنگ مرزی که به ما شلیک میکنند و ما را میکشند. اگر هم آنها به ما شلیک نکنن باز هم خطراتی مثل برف و کولاک یا مین و پرتگاه وجود داره و همیشه یک خطری در کمینمان هست.»
این کارگر کولبر در ادامه میگوید: «ما بارهای سنگینی از وسایل الکتریکی، پوشاک، سیگار و غیره حمل میکنیم. برای اینکه پول بیشتری گیرمون بیاد ناچاریم بارهایی با وزن بیشتری حمل کنیم و همین باعث فشار زیاد جسمانی میشه.»
او میگوید: «منم بهعنوان یک شهروند آرزوی یک شغل بهتر و امنتری رو دارم، اما این برای من وجود نداره برای نمونه در پروژه سد سیلوه که نزدیک پیرانشهر هست ما درخواست استخدام کردیم، اما متأسفانه بیشتر غیربومیها رو استخدام کردن و این شامل حال ما نشد.»
بهروز جاویدتهرانی فعال حقوق بشر ساکن استرالیا در مورد کار کولبری چنین میگوید: «بیکاری در استانهای مرزی عامل رویآوری مرزنشینان به انجام چنین کار خطرناکی است. ماده ۲۳ منشور حقوق بشر که بر حق افراد بر داشتن شغل تأکید میکند را نقض میکند.»
شلیک مستقیم به کولبران
یکی از مخاطرات عمده کولبری شلیک مستقیم نیروهای هنگ مرزی به سوی کولبران است. به شیوه ای که هرماه چند گزارش از کشته شدن کولبران در مناطق مرزی توسط سازمانهای حقوق بشری منتشر میشود. بهروز جاوید تهرانی در ادامه صحبت هایش به نقض فاحش حقوق بشر در رابطه با شلیک به سوی کولبران میگوید: «قتل کوله بران یا کاسبکاران مرزی به ضرب گلوله نیروهای مسلح یک قتل فرا قضائی محسوب میشود و نقض فاحش حقوق بشر است. این عمل که بهراحتی میتوان جنایت قلمدادش کرد حق حیات و حق دسترسی به دادرسی عادلانه را آشکارا نقض میکند، ولی پیش از آنکه سعی کنیم چنین جنایات فجیعی را با مواد قانونی وزن کنیم بهتر است آنها را در ترازوی انسانی قرار دهیم و بپرسیم چرا حکومتی که وظیفه ایجاد شغل و رفاه برای همه مردم کشور را دارد ضعفها و کمکاریهای خود را با گلوله سرپوش میگذارد؟»
کشته شدن یا نقص عضو شدن در میدانهای مین
مسیرهایی که کولبران از آن عبور میکنند عمدتاً از میدانهای مین می گذرند که پاکسازی نشده اند یا اینکه بهصورت ناقص پاکسازی شده اند. هرساله میدانهای مین قربانیان زیادی را به خود میگیرد و یکی از عمدهترین دلایل آن نبود علائم یا تابلوهایی مبنی بر میدان مین بودن است.
عیسی بازیار متخصص پاکسازی مین میگوید: «در مناطق زیادی از مسیر رفتوآمد کولبران در شهرهای بانه، سردشت، پیرانشهر و مریوان و منطقه ثلاث باباجانی که بیشترین جمعیت کولبران را دارد مینهای زیاد و میادین مین وجود دارد که متأسفانه نه علائم بازدارنده دارند و نه سیمخاردار که مناطق آلوده را تفکیک کند.»
آقای بازیار در ادامه میگوید: «تعداد بسیار زیادی از کولبران به همین دلیل قربانی مین شده اند که تحت پوشش نهادهای حمایتی نیز به دلیل خروج از مرز قرار نمیگیرند. در خصوص پاکسازی این مناطق هم کار غیراصولی صورت گرفته و به درستی پاکسازی نشده است و همین عدم رعایت استانداردهای جهانی پاکسازی در عملیات پاکسازی باعث بیشتر شدن قربانی میشود چون مردم که شامل کولبران هم میشود با اعتماد به حرف دولت که منطقه را پاک اعلام میکند با خیال راحت به این مناطق رفته و متأسفانه قربانی مین میشوند.»
کولبران قربانی مین و عدم وجود حمایت دولتی
کارگران کولبری که به دلیل عدم وجود شغل ناچار دست به کار کولبری زده و توسط مین قربانی یا نقص عضو شده اند شامل هیچگونه حمایت دولتی نمی شوند. آقای بازیار در این رابطه چنین توضیح میدهد: «حجم زیادی از پرونده کولبران که قربانی انفجار مین شده اند در کمیسیون ماده دو استانداری که مسئول رسیدگی به قربانیان مین است با خط قرمزی روی پرونده به بایگانی سپرده میشوند و روی این پرونده ها نوشته میشود«کولبر.» بیشتر از ۹۰۰ پرونده در استان آذربایجان غربی و ۳۰۰ پرونده در استان کردستان و ۱۳۰ پرونده در استان کرمانشاه و ۱۷ پرونده در استان ایلام به دلیل کولبری و خروج از مرز قربانیان مین و حتی در دو مورد چوپانی و چرای گوسفندان در نقطه ممنوعه مرزی پرونده ها بایگانیشده و فرد قربانی مین از هیچ حمایت دولتی برخوردار نشده است.»
تغییرات آب و هوایی و بالا رفتن آمار تلفات کولبران
کولبران حتی از چنگ طبیعت نیز در امان نیستند و شرایط آب و هوایی بر روی جان و زندگی آنها تأثیر میگذارد. وزیدن باد به دلیل حجم زیاد و سنگینی بار موجب پرت شدن آنها از پرتگاه ها میشود که صدمات جدی جسمی به شخص وارد میکند یا اینکه باعث از دست رفتن جان فرد میشود. باران باعث میشود که راه رفتن در مسیرهای گلی را سختتر کند و برف نیز موجب گرفتن جان آنها میشود.
روز شنبه ۹ بهمنماه سال ۱۳۹۵ به دلیل برف و کولاک در مناطق آذربایجان غربی، شهرهای پیرانشهر و سردشت شاهد قربانی شدن کولبران در مناطق مرزی بودند. در نواحی مرزی سردشت تعداد ۱۶ نفر کولبر به دام بهمن افتادند و درنتیجه ۴ تن از ایشان جان خود را از دست دادند و ۱۲ نفر جان سالم به در برده و تحت مداوا قرار گرفتند. پس از گذشت سه روز در شهر پیرانشهر سه کولبر دیگر در ارتفاعات نواحی مرزی گیر افتاده و در نتیجه یک نفر از آنها که جوانی ۱۹ ساله بود جان خود را از دست داد و دو نفر دیگر نجات پیداکرده و تحت مداوا قرار گرفتند.
۳۱.۰۱.۲۰۱۷
زیرنویس عکس ها:
امید خضریان آذر ۱۹ ساله کارگر کولبر بر اثر ریزش بهمن در پیرانشهر جانش را از دست داد
بهروز جاوید تهرانی فعال حقوق بشر
علی انباهی کولبر قربانی مین در شهر پیرانشهر
عیسی بازیار متخصص پاکسازی میادین مین