شهروند ـ لیلا تاتاری، ۶۹ ساله، مادری که برای دیدار از فرزندانش از ایران به مونترال آمده بود، به تنهایی به خیابان رفت و دیگر برنگشت.
او که ۲۰ اکتبر از ایران به مونترال آمد تا شاهد به دنیا آمدن نوه اش باشد، در خانه ی دخترش آیدا زندگی می کرد. آیدا تاتاری روز ۲۷ فوریه یادداشتی را در صفحه “هماهنگی کمک های ایرانیان مونترال” در فیسبوک منتشر کرد و از هموطنانش در یافتن مادر گمشده اش کمک خواست. در این پیام آیدا نوشته بود:
من آیدا تاتاری هستم، همانی که مادرش دو روز پیش – ٢۵ فوریه- از خانه بیرون رفته و باز نگشته. مادرم لیلا تاتاری حدود چهار ماه پیش در تاریخ ٢٠ اکتبر از ایران به مونترال آمد تا برای تولد دخترمان در کنار ما باشد. مادرم نزدیک به هفتاد سال دارد. نه فرانسه می داند نه انگلیسی، با کسی در مونترال در ارتباط نبوده، در این مدت فقط با ماشین بیرون رفتیم و مادرم هیچ وقت به تنهایی بیرون نبوده. قامتی متوسط دارد و آرام گام بر می دارد. ما شنبه برای خرید در حدود دو ساعت خانه را ترک کردیم (از حدود ١٣:۵٠ تا ١۵:۴٠) وقتی برگشتیم مادرم خانه نبود دوربین های ساختمان (راک هیل) نشان می دهند که مادرم ساعت١۴:٠١ از خانه بیرون رفته با یک پالتوی مشکی شال مشکی با راه های قهوه ای شلوار مشکی و کفش های طبی مشکی، هیچ چیز دیگری با خودش نبرده نه پول، نه آدرس، نه تلفن و نه حتی داروهایش را که به آنها احتیاج دارد. نمی دانیم چرا رفته و کجا رفته، به همه چیز فکر کرده ایم، هر کجا که به ذهنمان می رسید و نمی رسید را گشته ایم … در شرایط روحی مناسبی نیستم، مستاصل شده ام و عضو این گروه هم نیستم. همسرم هومن به دنبال مادرم است…
آیدا در ادامه ضمن تشکر از همه تقاضا کرده که در یافتن مادرش کمک کنند.
بعد از ۷۲ ساعت که از گم شدن این مادر گذشت، متاسفانه پلیس جسد او را در حیاط یک مدرسه خصوصی در وست مونت، در دو کیلومتری خانه ی دخترش پیدا کرد.
لیلا تاتاری قرار بود ماه آینده به ایران بازگردد.
امیرهومن سیاه منصوری، داماد قربانی، به خبرنگار مجله ای در مونترال گفته که به محض اینکه دیدیم مادر به خانه برنگشته به پلیس اطلاع دادیم و پلیس هم به سرعت اعلامیه ای مبنی بر گم شدن او صادر کرد.
اما در نهایت جستجوها به کشف جسد این مادر ختم شد که در پشت مجسمه ی سنگی مریم مقدس پناه گرفته بود.
به گفته ی پلیس نشانه ای از وقوع جرم و جنایت در صحنه دیده نمی شود و برای اطلاعات بیشتر باید منتظر کالبدشکافی ماند.
آقای سیاه منصوری که با همسرش دو سال پیش به مونترال آمده در حال حاضر در دانشگاه مونترال در رشته مطالعات فیلم و زبان فرانسه تحصیل می کند. او می گوید، زندگی در مونترال را دوست دارند، اما این فاجعه برایشان شوک آور بوده و برنامه های زندگی شان را تغییر داده است.