از خوانندگان

ما باز شکستیم سبوی کهن امشب

رندانه نشستیم به طرف چمن امشب

چون بوته خریدیم به جان گرمی آتش

تب پنجده فکنده ست کنون بر بدن امشب

از بهر تفأل سر هر کوی نشستیم

شاید دل شیدا شنود یک سخن امشب

خواندیم ز حافظ غزلی از سر شادی

افسرده نبینیم دل هموطن امشب

آئین بهی را ز نیاکان بگرفتیم

نقل است و نبات و گل و می در دهن امشب

هر ساله جهان رنگ نویی می کند آغاز

ما باز شکستیم سبوی کهن امشب