گزارش سمینار «پسران و مردان و برابری جنسیتی» در اسلو
سوم مارس سال جاری بیش از ۱۳۰ کارشناس برابری زنان با مردان در کنفرانسی که در اسلو برگزار شد، شرکت کرده بودند. موضوع اصلی کنفرانس «پسران و مردان و برابری جنسیتی» بود. در سخنرانی افتتاحیه کنفرانس، وزیر رفاه خانواده نروژ بر نقش محوری پسران و مردان در خلق جامعه ای برابر در سطح ملی و بین المللی تأکید کرد. او گفت: “در بخشهای اساسی که به خانواده و کودکان مربوط است و در واحدهای مراقبتی، تنها ده درصد از مردان جذب شدهاند. ایشان در جذب بیشتر مردان در مهدکودکها و بخش بهداشت و سلامتی تأکید کرد. به باور او، بدون حضور مردان در کنار زنانن در چنین شغلهایی درک مردان و زنان از مفهومهای مشابه متفاوت خواهد بود.
یان مان تریکت، از سازمان برابری حقوق زنان با مردان در هلند ” MenEngage”، از منظر برابری برای هر دو جنس مرد و زن به موضوع کنفرانس نگاه کرد و افزود اکنون دستیابی به برابری جنسیتی تبدیل به آرمان هر دو جنس شده است؛ به همین خاطر باید به موارد مشترک بین دو جنس و واقعیتهای روزانه بیشتر توجه شود.
او افزود که سازمان MenEngage شامل ۶۰۰ نهاد در سراسر جهان است که همه در کنار سازمانها و نهادهای زنان برای رسیدن به جهانی برابر برای زنان و مردان همکاری میکنند. این نهاد در سازمان ملل هم در کنار زنان بسیار فعال است و تلاش میکند که کهنالگوهای جنسیتی را از ذهن مردان و زنان سنتی پاک کند و مردان را بیشتر به عرصهی جامعهای که شوربختانه به زنان اختصاص داده شده، بکشاند. در این معنا، مردان باید همهی جوانب انسانی خود را تقویت و بروز دهند، از نقش سنتی و ناپسند جنسیتی که به جامعه آسیب میزند، بیرون بیایند و در نهایت به جای نشان دادن قدرت بازو، به ظرافتهای عاشقانه، مهرورزانه و انسانی توجه کنند.
دستیابی به برابری جنسیتی نیازمند زمان است
یان لوموی، مدیر نهاد معتبر نوراد در نروژ سخنان خود را با نیاز به تغییر هنجارهای معمول، ارزشها و نقش جنسیتی شروع کرد. او گفت که این تغییرات نیازمند زمان است و باید با تغییر فرهنگ به مرور زمان فرهنگ همگانی شود. برای دستیابی به برابری زنان و مردان، نباید فقط به اندک کشورهایی که توانستهاند با موفقیت این ناممکن را ممکن کنند، بسنده کرد؛ کشورهای آسیایی و آفریقایی و حتا در آمریکا هنوز راه زیادی برای فرهنگ شدن برابری زنان با مردان، پیش رو دارند. او به نروژ اشاره کرد که چگونه کامیابی زنان در طی بیش از صد سال ممکن شده است. بدیهی است که برای تحول در جامعههایی که هنوز برابری زنان با مردان در راه برداشتن گام نخست هستند، میشود از تجربهی زنان نروژ و هر جای دیگر دنیا بهرهمند شد. میشود از پیکار بیامان زنان و مدیون بودن جامعهی مردان به مبارزات زنان در دههی هفتاد برای رسیدن به برابری حقوق زن و مرد، بهره گرفت و تجربهی مفید زنان و سرانجام فرهنگ شدن برابری زن و مرد را الگو قرار داد. الگو که میگویم، منظورم کپی برداری از هرآنچه زنان نروژ کردند نیست. باید با توجه به سطح فرهنگ و تحولات درونی و بیرونی هر جامعه، از تجربه دیگر زنان و مردان برای رسیدن به برابری جنسیتی استفاده شود. باید دید چگونه میشود ذهنیت سیاسی جامعه را برای تحول بزرگ جنسیتی آماده کرد. باید ارادهای به وجود بیاید که تغییر قانون و در نظر گرفتن تمهیدات لازم برای اجرا شدن قانون را ممکن کند. یادمان باشد، مبارزه لازم است اما همیشه مبارزات به پیروزی ختم نمیشوند. نگاهی به تهدیدهای نیروهای عقبمانده بکنید؛ حقوق زنان نادیده گرفته میشود، مالکیت بر تن زنان را انکار میکنند، سقط جنین را به خدا و دین نسبت میدهند و … همهی اینها برای این است که بتوانند با تهدید، کسانی که برای رسیدن به برابری جنسیتی تلاش میکنند را خاموش نمایند.
با گذشت زمان نقش جنسیتی دگرگون میشود
پروفسور هاریت نیلسن مدیر مرکز پژوهشهای جنسیتی دانشگاه اسلو، یافتههای جالب خود را پس از سالها تحقیق در مدارس باز گفت: هر سال که میگذرد، شاهد بهتر شدن مناسبات جنسیتی در مدرسههای نروژ هستیم. در همکاری با سایر دانشگاههای جهان، همین شاخص در کشورهای غربی نشان داده شده است، اما با کمال تأسف در کشورهای آسیایی و بویژه خاورمیانه شرایط در چند سال اخیر نه تنها بهتر نشده که وضعیت به بیش از صد سال پیش برگشته است. ایشان ضمن اشاره به تحولات نقش جنسیتی بین کودکان هشت تا ده سال و بعدتر در بین نوجوانان، گفت: حضور کودکان و نوجوانانی از فرهنگها و باورهای دیگر در مدارس نتوانسته روند پیشرفت و همسان سازی نقش جنسیتی را کاهش دهد، اما تنش در خانوادههای مهاجر را بیشتر دامن زده است. پدر و مادرهای مهاجر در ادغام فرزندانشان در جامعه میزبان دشواری دارند. حفظ حجاب، انتخاب همسر برای دختر و پسرهایشان و گاه قتلهای ناموسی که خوشبختانه اکنون بسیار کم شده است، هنوز هم موجب برخورد دو فرهنگ سنتی و کلاسیک و مدرن در خانوادهها میشود.
اگر آموزشهای اجتماعی جای شعار دادن و انتقال شعار به زنان و مردان مهاجر را بگیرد، بی تردید، تنش درون خانوادههای مهاجر بسیار کاهش خواهد یافت. به باور پروفسور نیلسن، اکنون برخورد و برداشت از واژهی «جنسیت» همانی نیست که سی سال پیش. پسران و دختران بیش از سه دهه پیش به حقوق و تقسیم نقش جنسیتی آگاه هستند. بدیهی است که هنوز هم در مدارس تقسیم بندی پسرها و دخترها بر همان اساسی است که باورهای کلاسیک به مسئولین مدرسه آموخته است. به عنوان نمونه، در قرار دادن دانشآموزان در کلاس، آموزگاران هنوز هم از قرار دادن دانشآموزان دختر که به طور سنتی آرامتر هستند، در کنار دختر یا پسرهای شلوغتر برای حفظ تعادل و آرامش کلاس استفاده میکنند.
انقلاب نه تکامل
کریستی برگستو، نماینده پارلمان اروپا در سخنانی کوتاه گفت: مردانی که در کارزار برابری جنسیتی شرکت دارند، باید بتوانند پدیدهی شناخته شدهی فمنیسم را بپذیرند و همبستگی شمال و جنوب که منظورش همبستگی کشورهای غربی و آفریقایی و آسیایی است را هم همینطور. برای دستیابی به برابری جنسیتی نمیبایست به دنبال حداقل اشتراکات زنان و مردان بود. برای حقوق برابر بین زنان و مردان، برای این که این حق در سراسر جهان تبدیل به فرهنگ شود و برای این که نسلهای آینده بتوانند به طور برابر دوشادوش هم فرهنگ اجتماعی و انسانی را گسترش دهند، باید آموزش از درون خانواده شروع شود، باید به پسرها و دخترها آموخت که آبی و صورتی رنگهایی هستند مانند سیاه و سفید. اگر چنین شود، برابری جنسیتی به تدریج فرهنگ عمومی جامعه جهانی میشود. در کشورهایی مانند نروژ و سوئد، ارادهی سیاسی برای احقاق برابری زنان و مردان، بیش از این که به رشد تدریجی آن توجه داشته باشد، به انقلابی بودن آن توجه داشته است. برای جهانی شدن فرهنگ برابری جنسیتی، کشورهایی مانند نروژ و دانمارک و سوئد باید بیش از این نقش نوک پیکان پیکار را بازی کنند.
نگاهی به بالا با گردنی افراشته
ماریوس روکیل، مدیر سازمان جایگزین برای خشونت در سخنان خود گفت: اگر واقعن برای برابری جنسیتی دل میسوزانید و تن به دریای مبارزه زدهاید باید در گفتمانهایتان بیش از هر زمانی دقیق و جدیتر باشیم.
او در ادامه گفت: فردیت چیست، کار گروهی کدام است و سطح کار تشکیلاتی چگونه است؟ باید هر یک از مفاهیم را به دقت تعریف کنیم و در موردشان گفتمان داشته باشیم. مثلن، چرا با وجود ادعای برابری جنسیتی در کشوری مانند نروژ هنوز خشونتهای درون خانواده ادامه دارد و به جای کاهش خشونت در روابط بسیار نزدیک، هر روز شاهد بیشتر شدن آن هستیم؟
ایشان در ادامه گفت که باید ساختارهای جامعه و مفاهیم آنها را بشناسیم. من و شما به عنوان پدر، هنگام عمل، رفتارمان چگونه است؟ با کدام تعریف وظیفه پدری یا همسری را انجام میدهیم؟ اگر وظیفهی خودمان را به کارکنان مهدکودک، مدرسه یا واحدهای مددرسانی واگذار کنیم و توفع داشته باشیم برابری جنسیتی برقرار خواهد شد، پا به کژراهه گذاشتهایم. آیا کافی است که کارکنان مهدکودک فرصت رفتارهای ضداجتماعی برای پسران بیش از دخترها فراهم کنند؟
آیا بیتفاوتی و واکنش نشان ندادن در اختلاف درک و برداشت دخترها و پسرها از مضمون مفاهیم، زنگ هشدار برای تکتک ما نیست؟
برابری جنسیتی برای مردان باارزشتر است
گرته هلوفسن مدیر نهاد مردمنهاد بهداشت عمومی با پیشنهادهای زیر سخنان خود را پایان داد:
باید بهایی که پسران و مردان در تلاش خویش برای دستیابی به برابری جنسیتی متحمل میشوند را ضمن به رسمیت شناسیشان، هرگز دست کم نگیریم. نباید مزایایی که برابری جنسیتی واقعی برای مردان رقم میزند را فراموش کنیم، و میبایست در مشارکت زنان در تصمیمگیری های امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کوتاه نیاییم.
مخرج مشترک همهی کسانی که در این کنفرانس دو روزه سخن میگفتند، این بود که نباید در دام مبارزه علیه مردان اسیر شویم. همکاری بین سازمانهای زنان و نهادهای مردان که دستیابی به حقوق برابر در همهی امور دغدغهشان است، از ضروریات کمپین برابری جنسیتی است.
یکی از مدیران سمینار مزبور در پایان قول داد که گفتمان برابری جنسیتی را به دقت با نهادهای مردان در میان خواهد گذاشت و به هر قیمتی شده مانع درگیری بین نهادهای زنان و مردان خواهد شد. او گفت؛ به جای ستیز و درگیری باید در پی یافتن چرایی کمبودها در راه دستیابی به برابری حقوق زنان و مردان بود.
یکی دیگر از وجههای مشترک سخنرانان این بود که یافتن زبانی مشترک برای درک مشترک از مفاهیم، کلید جلوگیری به کژراهه رفتن است. باید جامعه را از تقسیم زن و مرد، به سوی انسان با تفاوتهای فیزیکی برد. باید از قید و بندهای حقوق زنان فراتر رفت و حقوق انسانی زن و مرد را به فراموشی نسپاریم. برای رسیدن به حقوق برابر و برابری جنسیتی، نباید مردان را سد راه قلمداد کرد. مردان کلید مشکلگشای این دشواری تاریخ تا امروز هستند. این مشکل در صورتی حل میشود که از دام جامعه زن- مرد بیرون بیاییم و دوشادوش هم برای ساختن جامعهای انسانی که ساختار برابری جنسیتی فرهنگ همهی ساکنانش است، کوشش کنیم.