در هر قرارداد بیمه وظایفی بر عهده طرفین قرارداد (بیمه گذار و شرکت بیمه) گذاشته شده که انجامش لازم الاجرا است. در بعضی از این موارد اگر خبط و خطایی صورت پذیرد کار با یک جریمه کوچک فیصله پیدا می کند، ولی در مواردی حتی منجر به عدم پرداخت تعهد می گردد. در بیمه مسئولیت مهمترین رکنی که روی آن تاکید می شود دو نکته است: اول آنکه بیمه گذار(خریدار بیمه) اگر مقاطعه کار است و قرار است با اتکاء به حرفه و تخصص خود کاری را برای اشخاص ثالث انجام دهد دارای پروانه کار مرتبط باشد و در ثانی اگر با توجه به اندازه کار قرار است که از تخصص و توان حرفه ای افراد دیگر به عنوان مقاطعه کاران جانبی استفاده کند آنها نیز در کار خود دارای پروانه کار بوده و حتما دارای بیمه نامه معتبر مسئولیت با سرمایه کافی باشند. دلیل حقوقی این موارد در چیست؟
۱- در چرخه تجارت هر فرد و بنگاه اقتصادی مسئولیت دارد تا در حیطه جواز و پروانه کار که متکی بر اطلاعات/ سواد و معلومات اوست فعالیت نماید. شرکت های بیمه با اتکاء بر علم آمار و مدیریت ریسک تمامی مواردی را که امکان دارد تحققش باعث ضرر و زیان شود، مطالعه کرده و در قالب یک کتاب جمع آوری کرده اند که به تعرفه معروف است. پس هر شغلی بنا به ریسک های خود دارای نرخ متفاوتی است. اگر سیم کشی ساختمان نرخش برای مثال ۱.۰۹ است در مقابل نصب کابینت آشپزخانه ممکن است نرخش ۱.۲۹ باشد چرا که تعدد کارهای انجام شده در کابینت سازی (برش- رنگ کاری و نصب ) بیشتر است.
عامل مهم دیگری که دخیل می شود خود فرد است که مسئولیت اجرای پروژه را دارد یا به عبارت دیگر سابقه شخصیتی /رفتاری و روحیه ای خود مقاطعه کار هم در نظر گرفته می شود. چون هر کدام از ما دارای روحیات و خلق و خوی متفاوتی هستیم و در شرایط مختلف با سوانح و حوادث به گونه های منحصر به فردی مواجه می شویم پس سابقه داشتن خسارت در کار هم عامل تعیین کننده ای در نرخ بیمه خواهد داشت.
۲- طبق قوانین ناظر بر تجارت هر مقاطعه کاری مسئولیت دارد اگر بر اثر خبط و خطایی ضرر و زیانی به اشخاص ثالث وارد نماید آن را کاملا جبران نماید و فرد را به شرایط قبل از حادثه از نظر مالی برساند. در موارد جانی و نقص عضو این موارد توسط دادگاه تعیین شده و با اتکاء به هر مورد معادل دلاری آن تعیین و به مصدوم یا ورثه وی پرداخت می شود.
نکته جالب توجه در مورد بیمه های مسئولیت در آن است که در یک پروژه واحد همه دست اندرکاران (مقاطعه کاران جانبی و اصلی) بایستی هر یک برای خود بیمه داشته باشند تا اگر بر اثر حادثه شخص ثالثی متضرر یا مصدوم شد بتوانند نسبت به پرداخت غرامت و خسارت کوشا باشند. در اینگونه موارد معمولا اعلام خسارت از مقاطعه کار اصلی صورت می پذیرد و بعد از پرداخت خسارت / شرکت بیمه با اتکاء به اصل جانشینی به مقصران حادثه که حالا می تواند یکی از مقاطعه کاران جانبی باشد مراجعه می نماید تا مراحل باز پس گیری خسارت را انجام دهد.
۳- در قراردادهایی که اصطلاحا به “عدم انتقال مسئولیت” بین دو طرف منعقد می شود بایستی بسیار مراقب بود که این نکته به نظر بروکر بیمه و به تبع آن شرکت بیمه برسد، چرا که حق جانشینی برای باز پس گیری خسارت از شرکت بیمه سلب می شود و در این حالت اگر شرکت بیمه در ابتدا این اصل را نداند متضرر شده و می تواند برای جبران خسارتی که به اشخاص ثالث پرداخته به خریدار بیمه یا بیمه گذار خود برگردد.
Hold Harmless Agreement بندی از قراردادی است که یک طرف قول می دهد و تعهد می کند که به هیچ عنوان برای باز پس گیری خسارت پیگیری نکند و این به مثابه آن است که حق شرکت بیمه را مقاطعه کار اصلی به مقاطعه کار جانبی بخشیده باشد.