رجب طیب اردوغان از طریق خرابکاری در مناسبات ترکیه با اروپا منافع اقتصادی مردم ترکیه را به خطر انداخته است. در صورت موفقیت او در رفراندوم قانون اساسی، که روز ۱۶ آپریل برگزار می شود، ورود ترکیه به اتحادیه اروپا غیرممکن و انزوای سیاسی و اقتصادی این کشور کامل خواهد شد. در درازای هفتاد سال پس از جنگ جهانی دوم، آلمان همواره مهم ترین و نزدیک ترین شریک بازرگانی و پشتیبان ترکیه در اروپا بوده است.
حضور میلیون ها ترک در آلمان یکی از مهم ترین دلایل این نزدیکی است. در چارچوب قراردادی که در سال های نخست دهه ۶۰ قرن بیستم میلادی میان آلمان و ترکیه منعقد شد، صدها هزار کارگر ترک برای بازسازی آلمان به این کشور وارد شدند. آن ها قرار بود پس از ۵ سال کار به کشور خود بازگردند، اما در آلمان ماندند و با ازدواج و زاد و ولد بر تعداد خود به سرعت افزودند.
اهمیت روابط آلمان و ترکیه
تعداد ترک های ساکن آلمان اکنون بیش از سه میلیون و ۵۰۰ هزار نفر برآورد می شود. بخشی از این جمعیت را نسل دوم و سومی تشکیل می دهند که در آلمان به دنیا آمده، رشد کرده و بعضا مواضع کلیدی را در دیوانسالاری کشور میزبان به دست آورده اند. فقط به عنوان نمونه، یازده تن از نمایندگان مجلس فدرال آلمان را ترک تباران تشکیل می دهند و چم اوزدمیر در میان آن ها یکی از رهبران پرنفوذ حزب سبزهای آلمان است.
سهم ترک ها در تولید ناخالص ملی آلمان بیش از ۲۰ میلیارد یورو در سال برآورد شده است.
در میان کشورهای اروپائی، آلمان مهمترین شریک تجاری ترکیه است. حجم صادرات آلمان به ترکیه در سال ۲۰۱۶ نزدیک به ۲۲ میلیارد یورو بود. در همین سال ترکیه بیش از ۱۵ میلیارد یورو کالا به آلمان صادر کرد. اهمیت مناسبات بازرگانی آلمان و ترکیه زمانی برای ما روشن می شود که بدانیم حجم معاملات آلمان و ایران در همین سال کمی بیش از دو میلیارد یورو بوده است.
موضوع دیگری که آلمان و ترکیه را به هم پیوند زده افزایش شدید تعداد گردشگران آلمانی در ترکیه است. علاوه بر این حدود ۱۲۰ هزار آلمانی که بیشتر آن ها را بازنشستگان تشکیل می دهند ترکیه را به عنوان محل سکونت دائمی خود برگزیده اند.
در سال های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ تعداد گردشگران آلمانی که تعطیلات خود را در ترکیه سپری کردند، همواره بین ۴ میلیون تا چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تن بوده است. در سال ۲۰۱۶ تعداد کل گردشگرانی که به ترکیه سفر کردند حدود ۱۸ میلیون تن برآورد شد. به این ترتیب می توان گفت تقریبا از هر چهار گردشگری که به ترکیه سفر کرده اند، یک تن آلمانی بوده است.
اما منابع آلمانی هفته گذشته اعلام کردند که تعداد گردشگران آلمانی که امسال به ترکیه سفر خواهند کرد، نسبت به سال گذشته ۶۴ درصد کاهش می یابد. با توجه به سهم بسیار برجسته صنعت توریسم در اقتصاد ترکیه، طبیعی است که کاهش گردشگران پولدار آلمانی مشکلات بزرگی برای ترکیه به بار خواهد آورد. زندگی میلیون ها شهروند ترکیه به درآمدهای توریستی وابسته است.
شکاف در روابط اروپا و ترکیه
در نتیجه سیاست های تهاجمی رجب طیب اردوغان که سودای دست یازیدن به “قدرت مطلق” را در سر می پروراند، ترکیه از مهمترین پشتیبان و شریک اروپائی خود روز به روز بیشتر فاصله می گیرد. مناسبات این کشور، اکنون با هلند، اتریش، دانمارک و بسیاری دیگر از کشورهای اروپائی نیز دستخوش بحران شده است، اما هیچیک از آن ها جایگاه و اهمیت آلمان را در اقتصاد و سیاست ترکیه ندارند.
ترکیه تاکنون به دلیل وفاداری به سنت های سکولاریستی و مدرن باقی مانده از آتاتورک از دید غربی ها در میان همه کشورهای اسلامی از جایگاهی ممتاز و استثنائی برخوردار بوده است. اما نگاهی به خبرهای چند روز اخیر نشان می دهد که رجب طیب ارودغان و حزب اسلامگرای عدالت و توسعه این کشور را به انزوای مطلق می کشانند:
پس از آن که آلمان و هلند از سخنرانی های تبلیغاتی چند وزیر دولت ترکیه در خاک خود جلوگیری کردند، رجب طیب اردوغان رهبران سیاسی دو کشور و حتی اروپائی ها را در چند سخنرانی به در پیش گرفتن رفتاری شبیه رفتار نازی ها در جریان جنگ جهانی دوم متهم کرد. چنین تشبیهی به ویژه برای آلمانی ها که جنایات نازی ها همچنان وجدان جمعی آن ها را آزار می دهد، بسیار توهین آمیز ارزیابی شد.
بسیاری از سیاستمداران آلمان از اردوغان و نزدیکان او خواستند که چنین توهینی را تکرار نکنند. اما اردوغان چند روز پیش آنگلا مرکل صدراعظم آلمان را به طور مشخص مورد اهانت قرار داد و ضمن تشبیه مجدد رفتار او با نازی ها، خطاب به او گفت “خانم خجالت بکشید!”
در واکنش به این سخنان، صدراعظم آلمان تهدید کرد که اگر این توهین ها تکرار شود، سخنرانی مقامات ترک را در خاک آلمان به کلی ممنوع خواهد کرد. یک روز بعد، سخنگوی حزب عدالت و توسعه ترکیه اعلام کرد که کلیه سخنرانی ها در آلمان لغو شده است و مقامات آلمانی از این موضوع ابراز خرسندی کردند.
دلیل پرخاشگری تازه اردوغان این بود که آلمان روز یکشنبه ۱۹ مارس به ۳۰ هزار کرد ساکن این کشور اجازه داد در شهر فرانکفورت دست به یک تظاهرات اعتراضی بزرگ بزنند. آن ها به سرکوب شهرهای کردنشین ترکیه، دستگیری رهبران حزب دموکراتیک خلق ها و فشار دولت برای تحمیل طرح اصلاح قانون اساسی اعتراض داشتند.
اقدامات ضدقانونی وابستگان آنکارا در آلمان
مخالفت دولت آلمان با سخنرانی های تبلیغاتی سیاستمداران ترک درخاک آلمان بی دلیل نیست.
ترک ها از زمان کودتای نافرجام و مشکوک ژوئن سال گذشته، در خاک آلمان دست به اقداماتی زده اند که با قوانین این کشور در تضاد آشکار بوده اند.
آن ها مانع بازدید نمایندگان مجلس آلمان از نیروهای این کشور در پایگاه نظامی اینجرلیک شده اند، یازده نماینده ترک تبار مجلس فدرال آلمان را بارها تهدید به مرگ کرده اند، هواداران جنبش فتح الله گولن را تحت تعقیب قرار داده اند، کودکان ترک را به جاسوسی علیه معلمان خود در مدارس ترغیب کرده اند و برپایه تازه ترین گزارش ها، حتی کنسولگری های ترکیه گذرنامه های برخی از مراجعان خود را که حدس می زده اند مخالف سیاست های اردوغان هستند، ضبط کرده اند.
این رفتار ها، در آلمان و اروپا فضائی ایجاد کرده است که می رود تا ترکیه را به کام انزوای مطلق بکشاند و از نظر اقتصادی فلج کند. در هفته های اخیر، وزیر افتصاد ترکیه بسیار کوشید آلمان را به گسترش مناسبات اقتصادی با کشور خود ترغیب کند، اما واکنش وزیر دارائی آلمان بسیار سرد و غیر دوستانه بود. ولفگانگ شویبله وزیر دارائی آلمان در این مورد گفت: “در شرایط گریه آوری که فعلا بر ترکیه حاکم است، صحبت کردن از گسترش مناسبات موردی ندارد”.
انتشار یک خبر دیگر در روز سه شنبه ۲۱ مارس امسال نشان داد که مناسبت آلمان و ترکیه بسیار بیش از آن آسیب دیده است که به آگاهی افکار عمومی می رسد.
در کنار کاهش ۶۴ درصدی تعداد گردشگران آلمانی و خویشتن داری آلمان از گسترش همکاری اقتصادی با ترکیه، دولت آلمان ظرف سه ماه اخیر در یازده مورد درخواست های صدور تجهیزات جنگی به ترکیه را رد کرده است. دلیل رد این درخواست ها، احتمال استفاده از جنگ افزارها برای سرکوب مردم ترکیه اعلام شده است.
نمونه های این سرکوب ها را در تصاویر شهرهای کردنشین دیده ایم. میان شهرهای ترکیه که به وسیله ارتش اردوغان با خاک یکسان شده اند، با شهرهای سوریه که به وسیله جنگنده های سوری و روسی بمباران شده اند، تفاوت چندانی وجود ندارد.
در سیاهچال خودکامگی شرعی
دولت ترکیه مصمم است روز شانزدهم آپریل امسال رفراندوم قانون اساسی را برگزار کند. اگر اکثریت شهروندان ترکیه به تغییر قانون اساسی رای بدهند، نظام حکومتی این کشور از “جمهوری پارلمانی” به “جمهوری ریاستی” تبدیل خواهد شد.
چنین تغییری دست رجب طیب اردوغان را برای انتصاب قضات دیوانعالی کشور، عزل و نصب وزیران دولت، انحلال مجلس و صدور فرامین لازم الاجرا باز می گذارد.
به این ترتیب تنها کشور اسلامی به ظاهر دموکراتیک جهان هم، به سیاهچال خودکامگی فردی و شرعی سقوط خواهد کرد.
این همان چیزی است که هیچ تناسبی با ارزش های بنیادین اتحادیه اروپا ندارد. به این دلیل، عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا نیز برای همیشه از دستور کار خارج خواهد شد. در نتیجه، ترکیه امروز چند گام بیشتر با انزوای مطلق فاصله ندارد. پس تلاش های اردوغان برای نزدیکی با بدیل روسی خود “ولادیمیر پوتین” هم بی دلیل نیست.
با درود خدمت جناب آقای طالعی و عرض شادباش بمناسبت عید سعید باستانی نوروز .
در خصوص مقاله جنابعالی مواردی برایم پیش آمد میخواستم با شما در میان بگذارم :
۱ – با توجه باینکه اکثریت نیروهای سکولار و وفادار به آتا تورک در پی کودتای نا فرجام به بهانه های مختلف دستگیر شده اند و اینکه این دستگیریها ادامه دارد ، آیا امیدوار به یک کودتای دیگر بمنظور نجات ترکیه هستید ؟
۲ – با توجه باینکه اردوغان در پی استمرار حکومت خودکامه خود بر ترکیه میباشد و به همین منظور در صدد تغییر قانون اساسی کشور طبق خواسته خود ، آیا امکان دارد که این رفراندوم بنوعی با شکست یا عدم رای گیری مواجه شود ؟
۳ – در خصوص اتفاقات پیش آمده اخیر بین ترکیه ( عموما اردوغان ) و اروپا ، و تنش میان این دو ، آیا امکان دارد که اروپا بکلی ترکیه را رها کند یا روابط را به حداقل برساند ؟
۴ – در صورت قطع روابط بین ترکیه و اروپا یا به حداقل رساندن ارتباطات دیپلماتیک و تجاری ، آیا اروپا شریک بسیار خوبی را در منطقه ، با توجه به وضع کنونی خاورمیانه ، را از دست میدهد ؟ آیا این سیاست اروپا بیش از این به ضرر خود اروپا نمیباشد ؟
۵ – در صورت تنش میان ترکیه و اروپا ، احتمال خروج ترکیه از آتلانتیک شمالی ( ناتو ) پیش بینی میشود ؟
۶ – در صورت این تنشها و در نهایت به حداقل رسیدن روابط دیپلماتیک ، سیاسی و تجاری بین اروپا و ترکیه ، آیا ترکیه به سمت روسیه کشیده نمیشود ؟ در صورت چنین اتفاقی آیا روسیه در این بین به منافع بیشتری نمیرسد ؟
۷ – سمت و سوی روابط خارجی ترکیه بعد از این اتفاقات به کدام کشورها کشیده خواهد شد ؟
۸ – با توجه به شرایط حساس منطقه بخصوص خاور میانه ، آیا این تنشها به سود یا به زیان منطقه میباشد ؟ در صورت گرایش ترکیه بسمت روسها ، نقش آمریکا در این میان چیست ؟ آیا آمریکا در خصوص رفع مشکلات بین ترکیه و اروپا نقش آفرینی خواهد کرد ؟ آیا ناتو چنین نقشی را میتواند در بهبود مسئله داشته باشد ؟
۹ – آیا ایران از اختلاف میان اروپا و ترکیه زیان میبیند یا سود ؟ آیا گرایش ترکیه بسمت روسها ، برای منافع ایران خوبست یا خیر ؟
۱۰ – در حالیکه ناتو در حال تنگ کردن شرایط برای روسها مییباشد و بمرور زمان سعی بر نفوذ بیشتر در اروپای شرقی دارد ، آیا امکان جدایی ترکیه از ناتو وجود دارد یا خیر ؟
با عرض پوزش از سوالات بیشماری که از جنابعالی پرسیده ام . بسیار سپاس گذار میشوم که نسبت به پاسخ آن اقدام نمائید . در نهایت از وقتی که گذاشته اید بسیار سپاسگذارم .