شیر پرولتاریای انتاریو رفت

 مردی که به گزارش پلیس جسدش صبح شنبه‌ ی هفته‌ ی گذشته در خانه ‌اش در شهرِ ولند پیدا شد، نماینده ‌ی شورای این شهر منطقه ‌ی نیاگارا بود. حالا شورای شهر باید انتخاباتی میان‌دوره ‌ای برگزار کند تا جای پیتر کورموسی که در سن ۶۰ سالگی درگذشت، پر کند.

اما این مرد تازه یک سال بود که به سیاست شهرداری بازگشته بود و بخش اعظم زندگی ‌اش  را، مدت ۲۳ سال، در کوئینزپارکِ تورنتو به عنوان نماینده‌ ی مجلس استانی انتاریو گذراند.

پیتر کورموس

با این حال پر بیراه نیست اگر او را بیش از همه با همان شهر ولند و منطقه‌ ی نیاگارا تداعی کنیم. چرا که نه تنها همین‌ جا به دنیا آمد و همین‌ جا بزرگ شد که در همین ‌جا آنقدر محبوب بود که حتی در سیاه‌ ترین دوران نیز او را به عنوان نماینده ‌ی خود به کوئینزپارک فرستادند. مهمتر آن‌که فلسفه ‌ی سیاسی این مبارز کارگری که روزنامه‌ ها به او لقب «شیر چپ» را داده بودند ارتباطی مستقیم با روحیه ‌ی پرولتری مردم و کارگران نیاگارا داشت. هر چه باشد او همان کورموسی بود که در صحن مجلس هم هیچوقت کراوات نمی ‌زد و همیشه با آن چکمه ‌های گاوچرانی و یقه ‌ی لباس ‌های مدل کارگری ‌اش شناخته می‌ شد.

پیتر کورموس در ۷ اکتبر ۱۹۵۲ در ولند به دنیا آمد. پدرش (مایکل) اسلواک‌ بود و مادرش (سیمون) بلژیکی. شواهد نشان می‌دهد که مذهب تولدش، کاتولیکِ شرقی بوده است اما آن مذهبی که واقعا با آن بزرگ شد و جوهره ‌ی زندگی ‌اش را تشکیل داد نه در کلیسا که در سالن اجتماعات اتحادیه‌ ی کارگران فولاد (استیل‌ورکرز)‌ یاد گرفت. پدرش از چکسلواکی به کانادا آمده بود و در جنبش کارگری فعال بود و پیترِ جوان را هم از کودکی با خود در رویدادهای آن سالن معروفِ شهر ولند همراه می‌کرد.

و این رنگ کارگری و ارتباط با جنبش کارگری همیشه بخشی از زندگی او بود. نوجوانی پیتر در سال های آخر دهه ‌ی ۶۰ بود: روزهایی که جهان در آتش شورش جنبش جوانان می‌ سوخت و کانادا نیز دست کمی از آن اوضاع نداشت. پیتر در دبیرستان شبیه شورشیان هیپی‌ وار آن روزها بود، اما همیشه ارتباط محکم خود با جنبش کارگری را حفظ کرد. پیتر رئیس شورای دبیرستان خود شد و اعتصابی یک‌ هفته ای علیه مدیریت، برای حقوق دانش ‌آموزان، سازمان داد که باعث شد موقتا اخراجش کنند و حتی به زندانش بیاندازند.

جیم بردلی، وزیر محیط زیست که از سال ۱۹۷۷ نماینده‌ ی لیبرال کوئینز پارک بوده و پدربزرگ مجلس حساب می‌ شود، به تورنتو استار از این گفت که چند سال پیش همکاری عکس روزنامه ‌ای که خبر از دستگیری‌ پیتر را می‌ داده پیدا کرده و در کوئینز پارک آن‌ را دست به دست می‌‌ کرده. بردلی گفت: «به او (پیتر) نشان دادم و زد زیر خنده. به آن عکس افتخار می‌ کرد. تمام زندگی ‌اش همین‌ گونه بود. تمام زندگی ‌اش معترض بود.»

کورموس تحصیلات خود را در کالج نیاگارا ادامه داد و سپس به تورنتو آمد تا در دانشگاه یورک و دانشکده ‌ی حقوق آن، آزگود هال، درس بخواند. در سال ۱۹۸۰ بود که پرونده‌ ی وکالت گرفت و مشغول به کار به عنوان وکیل جنایی در منطقه‌ ی نیاگارا شد.

جیمز لاکی ‌یر، از فعالان ان دی پی که در تورنتو وکیل جنایی است، به استار می‌گوید کورموس «مردی حقیقتا با اصول بود که وقتی سیاستمدار شد هم اصولش را حفظ کرد. وقتی او به آرمانی باور داشت، آن ‌را تشویق می‌کرد، چه محبوب بود و چه نه. در دفاع جنایی هم همین‌گونه عمل می‌کرد. ایکاش کسان بیشتری مثل او پیدا می ‌شدند.»

کورموس در دادگاه به عنوان وکیل می ‌درخشید اما طولی نکشید که به سیاست روی آورد. ابتدا به عنوان نماینده‌ ی شورای شهر ولند انتخاب شد و بالاخره در سال ۱۹۸۸ بود که با پرچم ان دی پی وارد مجلس شد. مل سوارت، نماینده‌ ی دیرینِ ولند، تصمیم گرفته بود به دلیل زوال سلامتش استعفا دهد و کورموس از طرف ان دی پی در انتخابات میان ‌دوره ‌ای پیروز شد.

سوارت از قهرمانان تاریخی ان دی پی بود که از سال ۱۹۷۵ مردم این حوزه ‌ی کارگری را نمایندگی کرده بود. این حوزه سابقه‌ ی سیاستمدارانی را داشت که با وجنات پوپولیستی، کارگران محل را نمایندگی می‌ کردند و این همیشه محدود به چپ نبود. پیش از سوارت، الیس مورنینگ ‌استارِ محافظه‌ کار همین کار را کرده بود. کورموس نیز سیاستمداری دقیقا از همین جنس بود و این سنت را ادامه داد.

اما هنوز دو سال از انتخاب کورموس نگذشته بود که ان دی پیِ انتاریو وارد یکی از تاریخی‌ ترین و در عین حال فاجعه ‌بارترین فصل ‌های خود شد: به قدرت رسیدن.

در سال ۱۹۹۰، برای اولین بار در تاریخ استان، ان دی پی به رهبری باب ری به قدرت رسید و دولت تشکیل داد. کورموسی که یک عمر سابقه‌ ی شورش و شرکت در جنبش ‌های خیابانی و کارگری را داشت اکنون توسط ری به وزارت گماشته شد. او در ۱ اکتبر ۱۹۹۰ به وزارت مصرف‌کنندگان و روابط تجاری و، به طور همزمان، وزارت نهادهای مالی گماشته شد.

اما دولت ری در شرایطی به قدرت رسیده بود که تحت فشارهای وارده از سوی شرکت ‌های بزرگ دست به سازش و کنار گذاشتن یک به یک خواسته ‌های انتخاباتی خود زد. این برای سوسیالیست دوآتشه ‌ای مثل کورموس قابل قبول نبود. او حاضر نبود صدای خود را تنها به این خاطر که اکنون وزیر کابینه شده بود خاموش کند. وقتی دولت ری تصمیم گرفت یکی از مهم ‌ترین وعده‌ های حزب خود، برقراری بیمه ‌ی عمومی اتومبیل، را عملی نکند، کورموس در صدر مخالفان آتشی آن بود. سوارت و مارک مارو، نماینده‌ ی «ونتورت شرقی»، از حومه ‌های کارگرنشین همیلتون، نیز در این راه با او همراه شدند.

کار به جایی رسید که ری چاره ‌ای به جز کنار زدن کورموس نداشت. بهانه‌ ی این کار وقتی به دست او رسید که کورموس در تصمیمی عجیب، با لباس کامل در صفحه‌ ی «پسر آفتابیِ» روزنامه ‌ی تورنتو سان ظاهر شد که معمولا عکس ‌هایی از دختران را با لباس‌ شنا به عنوان «دختر آفتابی» چاپ می‌کرد. ری از این بهانه استفاده کرد و مهم ‌ترین صدای چپ در حزب را در ۱۸ مارس ۱۹۹۱ از کابینه برکنار کرد.

این البته به هیچ وجه کورموس را آرام نکرد. او به مخالفت ‌های خود ادامه داد و تا آخرین لحظه‌ ی حضورش در مجلس، از بلندترین صداهای اپوزیسیون چپ درون ان دی پی بود.

دولت ری تا سال ۱۹۹۵ سر کار بود و هیچ وقت از دست کورموس و انتقادهای تندش در امان نبود. برای این نماینده‌ ی حقیقی کارگری عار داشت که ببیند حزبش چگونه دارد به آرمانِ پایگاه ‌های خود خیانت می ‌کند. کورموس از عیار دیگری بود. نماد این رویکرد او را شاید بتوان در خاطره ‌ای دانست که خیلی ‌ها تعریف می‌کنند: روزی که دولت قشلاقِ آنچنانی ‌ای برای استراحت نمایندگان نیودموکرات در هتلی پنج ستاره ترتیب دیده بود. کورموس با همان لباس ‌های همیشگی‌ اش از راه رسید، در حالی که ناهار خود را در همان بسته‌ های قهوه ‌ای‌ رنگ معمول پیچیده بود و با خود آورده بود.

در سال ۱۹۹۳، کورموس به همراه مارو، دنیس درین ‌ویل (نماینده ‌ی مجلس و کشیش چپ‌ گرای انگلیکن) و کارن هسلام، وزیر سابق کابینه، تنها نمایندگان نیودموکراتی بودند که به لایحه‌ ی «قرارداد اجتماعیِ» ری رای منفی دادند. این همان لایحه ‌ای بود که دستمزد کارگران دولتی را یک روز تمام قطع کرد و بزرگ ‌ترین حمله ‌ی دولت علیه کارگران به حساب می ‌آمد.

جیسون بینز، از فعالان رادیکال ان دی پی در آن سال ‌ها، به شهروند می‌گوید آن‌چه کورموس را از بسیاری از سایر سیاستمداران متمایز می‌کرد این بود که همیشه می‌ شد او را در صف تظاهرکنندگان و معترضان در خیابان یافت و این برای او با هیچ تناقضی همراه نبود.

بینز می‌گوید: «کورموس مبارز طبقاتی واقعی برای کارگران بود.»‌

بینز تاکید می ‌کند که کورموس نقش مهمی در بازسازی سازمان جوانان ان دی پی (که در نسل پیش از او به خاطر نفوذ تروتسکیست ‌ها در آن توسط بوروکراسی مرکزی حزب تعطیل شده بود) داشته است. او می‌گوید:‌ «در کنوانسیون سازمان جوانان حزب در سال ۱۹۹۱ کورموس آمد و از زاویه ‌ی صریح سوسیالیستی سخنرانی کرد. این کمک بزرگی برای من بود که موفق شدم با برنامه‌ ی سوسیالیستی خود به عنوان یکی از دو رئیس سازمان انتخاب شوم.»

بینز از فعالان گروه «میلیتانت کارگری»‌ بود که بخش مارکسیستی ان دی پی به حساب می‌ آمد. بینز می‌ گوید کورموس ابایی از خرید منظم نشریه ‌ی آن‌ ها و صحبت در جلساتی که این گروه برگزار می‌کرد نداشت. او گفت: «در کنوانسیون استانی حزب در سال ۱۹۹۴ در همیلتون، کورموس در جلسه ‌ای که ما سازمان داده بودیم در کنار خود من و تامی شریدان سخنرانی کرد.» تامی شریدان، از رهبران گرایش مارکسیستیِ «میلیتانت» درون حزب کارگرِ بریتانیا، در آن هنگام نماینده‌ ی مارکسیستِ شورای شهر گلاسگو بود و به دعوت «میلیتانت کارگری» به کانادا آمده بود. بینز تاکید می‌کند که کورموس در جلسات سایر گروه ‌های به اصطلاح «چپ افراطی» نیز شرکت می‌کرد.

حمایت او از جوانان چپ ‌گرای حزب تا آخرین سال ‌های زندگی ‌اش ادامه یافت. سال‌ ها بعد، در سال ۲۰۱۰، این بار باشگاه جوانان ان دی پی در تورنتو بود که توسط بخشی از بوروکراسی مرکزی حزب با خطر اخراج مواجه شده بود. جنی ارنی‌ واین، فعال گروه مارکسیستی «فایت‌بک» و رئیس وقت آن باشگاه، در گفتگو با شهروند یادآوری می ‌کند که این کورموس بود که جنی را در جلسه‌ ی شورای استانی حزب در تورنتو پای میکروفن برد و اجازه داد او با نمایندگان شورا صحبت کند. باشگاه جوانان در نهایت به خاطر مخالفت کورموس و سایر نمایندگان چپ همچون شری دی ‌نوا و مایکل پرو در حزب باقی ماند.

خاطرات این چنینی فعالان چپ از کورموس کم نیست و خبر از رابطه ‌ی گسترده‌ ی او با فعالان روی زمین می‌دهد. نکته ‌ای که در مورد کمتر نماینده ‌ای از نمایندگان امروز ان دی پی در مجلس صدق می‌کند.

پابلو ویوانکو، از فعالان گروه آمریکای لاتینیِ «باریو نوئوو» در گفتگو با شهروند از کورموس به عنوان «رفیق» یاد می‌کند و می‌گوید: «در سال ۲۰۰۸ بود که با گروهی از فعالان محلی ونزوئلایی از کوئینز پارک دیدار کردیم. روزاریو مارکزی [نماینده‌ ی غرب تورنتو] که گروه را به مجلس معرفی کرد، پیتر کورموس رو به بالا به ما نگاه کرد و مشت بسته ‌اش را به نشانه‌ ی همبستگی بالا آورد.»

جوردی کامینگز و تایلر شیپلی، از فعالان و رهبران اعتصاب کارگران دانشگاه یورک  در سال ۲۰۰۸، در گفتگو با شهروند یادآوری می‌ کنند که سخنرانی کورموس و دفاع او از کارگران در صحن مجلس انتاریو در مقابل دولت لیبرالِ مک‌ گینتی که آن ‌ها را با لایحه ‌ای غیردموکراتیک به پایان اعتصاب مجبور کرده بود، تاثیر بسیار مثبتی بر روحیه ‌شان داشت.

به خاطر همین نوع محبوبیت ‌ها بود که وقتی دولت باب ری در انتخابات ۱۹۹۵ یکی از سهمگین ‌ترین شکست ‌های تاریخ را خورد، کورموس جزو آن معدود نمایندگانی بود که بدون مشکل خاصی مجددا در حوزه‌ ی خود انتخاب شد و به کوئینز پارک بازگشت.

سال ۱۹۹۶ که رسید، حزب باید رهبر جدیدی انتخاب می‌ کرد و کورموس خود را نامزد این سمت کرد. او کمپینی بسیار چپ‌گرایانه در مقابل فرانسیس لانکین، نامزد باب ری ‌ای ها و هوارد همپتون، که نامزد ارتدوکس ‌تر حزب بود، علم کرد. بینز که از حامیان وقت کارزارِ کورموس بود یادآوری می‌کند: «او در کنوانسیون خواهان اعتصاب عمومی برای مقابله با دولت هریس شد. با این‌که سوم شد کمپین بسیار خوبی بود. بخصوص با توجه به شرایط جهانی و محلی در آن زمان. از یک طرف همه‌ جا صحبت «پایان تاریخ» بود و از یک طرف پیروزی مایک هریس [نخست ‌وزیر وقت محافظه ‌کار] باعث دلزدگی چپ در انتاریو شده بود.» در آخر کورموس، سوم شد و همپتون انتخاب شد. کورموس از همپتونِ پیروز حمایت نکرده بود اما به احتمال بسیار از شکست خوردن لنکینِ بلریست خوشحال شده بود.

کورموس از سال ۲۰۰۱ رئیس گروه نمایندگان حزب در مجلس بود و این سمت را تا سال ۲۰۱۱ که از مجلس استعفا داد حفظ کرد. او سمت‌های دیگری نیز در کابینه ‌ی سایه‌ی ان دی پی داشت از جمله وزارت سایه‌ ی دادگستری، روابط با بومیان، امنیت محلی و خدمات تأدیبی، خدمات مصرف ‌کنندگان و شرکت ‌ها، کار و احیای دموکراتیک.

رابطه‌ ی احترام و دوستی با کورموس به چپ‌ های «افراطی»‌ ختم نمی شود.

بسیاری از همکاران او در کوئینز پارک، حتی از احزاب مخالف، احترام بی ‌شائبه ‌ای برایش قائل بودند. مثلا بردلی به استار می‌گوید: «او واقعا لایحه ‌ها را از اول تا آخر می‌ خواند. من می ‌توانم کسانی که واقعا این کار را می‌ کردند با انگشتان یک دست بشمرم. اما او همیشه می ‌خواست ببیند که روند سیاسی درست پیش می ‌رود.»

در سال ‌های آخر عمر، مبتلا شدن به فلج بل باعث شد موقتا صورتش از کار بیافتد و قادر به سخن گفتن نباشد. کمردردهای طولانی ‌اش، شاید حاصل یک عمر کار سخت و شبانه ‌روزی، باعث شده بود ماه‌ ها از کوئینز پارک غیبت کند. این بود که در سال ۲۰۱۱ تصمیم گرفت نامزد مجلس نشود و در عوض پس از ۲۳ سال به شورای شهر ولند بازگشت. او در واقع نماینده ‌ی این شهر در شورای منطقه ‌ای نیاگارا هم بود. جای او در کوئینز پارک را سیندی فارستر، شهردار سابق ولند، پر کرد و جای فارستر در شورای شهر را، کورموس. با این حساب او تا آخر عمر فعالانه درگیر سیاست بود.

این هفته روزنامه ‌های استان پر از ذکر خاطرات در مورد او خواهند بود، اما جای خالی ‌اش بخصوص در مبارزات بسیاری که پیش رو است خالی خواهد بود.