خدا را شکر گرفتن همسر دوم بدون اجازه همسر اول، به تصویب کمیسیون قضائی مجلس رسید و اگر لایحه جنجالی حمایت از خانواده و این ماده مهم آن به تصویب نهائی مجلس برسد، یکی از مشکلات بزرگ ثروتمند ایران برطرف می شود.

گرچه برخی از جملات این لایحه طی چندین سال زدوخورد بین مدافعان حقوق زنان و مسئولان کمی جابجا شده است، اما خوشبختانه حق ازدواج مجدد و موقت برای مردان ثروتمند در این لایحه همچنان باقی است و کسی نتوانست این حق قانونی و انسانی را از میلیاردرهائی نظیر بنده! سلب کند.

آقا ما یک عمر زحمت کشیده ایم و یک خروار اسکناس جمع کرده ایم برای چی؟ اگر با اینهمه اسکناس نتوانیم یک دانه زن دیگر هم بگیریم که خاک بر سر این اسکناس ها!

یعنی پول ما اینقدر بی ارزش شده است؟

آنچه رئیس جمهورمان گفته اند کاغذ پاره ای بی ارزش است، دلار است نه ریال. بنابراین اگر با این پول با ارزش چهار تا زن هم نتوانیم بگیریم، مگر مرض داریم این در و آن در بزنیم و سر این و آن را کلاه بگذاریم  و پول جمع کنیم؟

البته بعضی از سازمان ها و زنان تنگ نظر با این لایحه مخالفند و مثلا خانم مینو مرتاضی از فعالان حوزه اجتماعی، این لایحه را “توزیع زنان مجرد بین مردان زن دار و پولدار” نامیده است که اگر این حرف درست هم باشد چه اشکالی دارد؟ وقتی جنسی تولید شد باید به موقع توزیع شود وگرنه می پوسد و فاسد می شود.

من دوستی دارم که در شهسوار باغ پرتقال دارد. این بابا پارسال درست در موقعی که باید پرتقال هایش را به بازار می فرستاد، سکته کرد و به بیمارستان افتاد. آقا خروارها پرتقال توزیع نشده از بین رفت و دوست من کلی ضررکرد!

یکی دیگر از معترضان به این لایحه که به زنان امکان می دهد در اجتماع نقشی مفید داشته باشند! گفته است اگر این لایحه به تصویب نهائی برسد، همسر دوم شدن برای زنان جوان و کم بضاعت به صورت شغل درمی آید. خب، گیریم که اینطور باشد. چه اشکالی دارد؟ مگر هدف دولت ایجاد اشتغال نیست؟

اشتغال، اشتغال است. چه فروش آدامس به وسیله کودکان خیابانی باشد، و چه همسر دوم شدن برای زنان مجرد و جوان.

همسران متعدد داشتن، یکی از خواست های رئیس جمهورمان را که افزایش جمعیت است نیز برآورده می کند.

همچنان که بشر هر چه سانتری فیوژ بیشتری داشته باشد می تواند اورانیوم بیشتری تولید کند، هرچه همسر بیشتری داشته باشد نیز، فرزند بیشتری تولید خواهد کرد. تازه تولید سانتری فیوژ اضافی باعث حرف و بحث و دردسر هم هست، ولی تولید فرزند بیشتر نه تنها دردسری ندارد، بلکه بابت هر فرزند جدید یک میلیون تومان هم به آدم دستخوش می دهند!

اصولا اجازه داشتن چهار همسر، خودش نشانه هوش و درایت ما مردم است. هم دختران جوانمان بیکار و بیعار در خانه نمی مانند و هم مردان ثروتمندمان سرمایه ای را که اندوخته اند در یک رشته تولیدی! به کار می اندازند.

خارجی ها که از این شعورها ندارند. دوست من که در آلمان زندگی می کند می گوید بعد از اسباب کشی رفتم تقاضای یک شماره تلفن جدید کردم. به جای یک شماره، بدون درخواست خودم، و بدون دریافت پول اضافی چهار شماره تلفن به من داده اند که نمی دانم با آنها چکارکنم و به کی زنگ بزنم. اگر خارجی ها شعور داشتند و به جای چهار تا شماره تلفن، اجازه می دادند مردها چهار تا همسر داشته باشند، اینقدر زن و دختر ترشیده توی خیابان هایشان از سروکول هم بالا نمی رفتند. یک روز غروب بروید توی یکی از خیابان های اصلی شهرهای بزرگ اروپا و ببینیدچه خبر است. آدم وحشت می کند بسکه زن و دختر جوان و زیبا و نیمه لخت می بیند!

حتی در آفریقای جنوبی که می گویند سرزمینی است عقب افتاده، اخیراً یک مرد همزمان با چهار تا دختر ازدواج کرد که عکس آنها را می بینید، آن وقت آلمانی ها با اینهمه ادعائی که در پیشرفت دارند، چهارتا چهارتا خط تلفن به آدم می دهند، ولی اجازه نمی دهند بیشتر از یک زن داشته باشد. یکی نیست از آنها بپرسد خط تلفن زیادی به چه درد آدمیزاد می خورد؟!

عزای عمومی درکازینوهای جهان!

سیل وحشتناک پاکستان نه تنها باعث مرگ بیش از۱۵۰۰ نفر از مردم این سرزمین شد و بیست میلیون نفر را بی خانمان کرد، بلکه باعث شد بسیاری از میلیاردرهای جهان نیز از غصه تب کنند!

یکی از میلیاردرهای مشهور که علاوه بر کشتی های نفتکش، ده ها کازینو دارد، در پاسخ سئوال خبرنگار ما که پرسید قربان شما برای سیلزدگان پاکستان چه کرده اید؟ در حالی که بغض گلویش را گرفته بود پاسخ داد هرکاری که از دستم برمی آمده انجام دادم و انجام خواهم داد.

خبرنگار ما که قانع نشده بود پرسید می توانید یکی از اقدامات خود را برای خوانندگان سایت شهروند بیان کنید؟ میلیاردر غمگین جواب داد من در تمام کازینوهای خود یک هفته عزای عمومی اعلام کرده ام و دستور داده ام تمام کسانی که برای بازی به کازینو می آیند لباس سیاه بپوشند، کراوات مشکی بزنند و با ژتون های سیاه بازی کنند.

میلیاردر۸۵ ساله ای که بعد از مدتها بیماری از بیمارستان مرخص شده بود نیز در پاسخ خبرنگار ما که پرسید جنابعالی برای سیلزدگان چه کرده اید ؟ مختصر و مفید جواب داد: تب!

و اضافه کرد می دانم که خیلی ها کمک مالی کرده اند ولی به نظر من از پول گذشتن کار ساده ایست، مرد آنست که از جان خود مایه بگذارد!

یکی از میلیاردرهای معروف ایران نیز در پاسخ خبرنگار ما که پرسید شما برای کمک به سیلزدگان پاکستان چه کرده اید؟ گفت، برای آن ۱۵۰۰ نفری که کشته شده اند ۱۵۰۰ رکعت نماز میت خوانده ام و برای بیست میلیون نفری که بی خانمان و آواره شده اند نیز بیست میلیون رکعت نماز حاجت خوانده ام که خدا خودش حاجت آنها را برآورده کند.

خبرنگار ما حیرت زده پرسید، حاج آقا بیست میلیون رکعت نماز، دیگر کمری برای آدم باقی نمی گذارد ولی شما ماشاالله هزارماشاالله خیلی قبراق و سرحال بالای برجی که در حال ساختمان دارید ایستاده اید.

حاج آقا فرمودند آقا شما چقدر از قافله تمدن عقبید. امروزه این جورکارها وسیله کامپیوتر انجام می شود. من به سکرترم دستور دادم جملاتی را که در نماز حاجت خوانده می شود در لپ تاپ شخصی من تایپ  و بعد آنرا ضربدر بیست میلیون کند.

خبرنگار ما پرسید و آنوقت خدا چنین نمازی را قبول می کند؟ حاج آقا فرمودند خدا مثل شما امل و عقب افتاده نیست و راضی نمی شود من و امثال من کار و زندگی مان را ول کنیم و الکی الکی دولا و راست شویم!

 

ممه را لولو برمی گرداند؟

 

روزی که آقای احمدی نژاد با ادبیات خاص خودشان به خارجی ها گفتند ممه را لولو برد ، آه از نهاد همه آنهائی که فکر می کردند ممه ای در کار است و امیدی به  حل مشکلات وجود دارد برآمد طوری که عده ای این تاسف را با خط درشت روی شیشه عقب ماشین هایشان هم نوشتند.

خود من هم هنوز باورم نمی شود که  ممه را لولو برای همیشه برده باشد. یعنی لولو اینقدر بی معرفت است؟ یا مثلا با صدور یک قطعنامه دیگر، یک تحریم دیگر و یک تماس محرمانه دیگر آن را پس می آورد؟!

 

عکس العمل جهانی

 

آقای احمدی نژاد در یکی از آخرین سخنرانی های خود (ماشاالله ایشان از بس که سخنرانی می کنند، آدم نمی دونه کدوم سخنرانی آخرین سخنرانی بوده) فرمودند که اگر آمریکا به تاسیسات اتمی ایران حمله کند ما در تمام کره زمین عکس العمل نشان خواهیم داد.

یکی از خبرنگاران خیره سری که در این سخنرانی حضور داشت پرسید قربان مثلا چیکار می کنین؟ ایشان طبق معمول سئوال خبرنگار را با سئوال دیگری پاسخ دادند و فرمودند بپرس چیکار نمی کنیم. و اضافه کردند بلافاصله بعد از حمله یک نفر را می فرستیم بره توی میدان فردوسی چین فریاد بزنه مرگ بر آمریکا ، یک نفر را می فرستیم توی میدان توپخانه برزیل همین فریاد را سر بدهد، یک نفر را می فرستیم به میدان سیداسماعیل بلژیک، یک نفر را می فرستیم به میدان هفت حوض اسپانیا…یک نفر را می فرستیم به میدان توحید مسکو، یک نفر را… خبرنگار مورد بحث پرسید اونوقت چی میشه قربان؟ رئیس جمهورمان فرمودند وقتی به این طریق فریاد مرگ بر آمریکا در تمام کره زمین طنین انداز شود، آمریکا می فهمد که در دنیا طرفداری ندارد بنابر این دمش را می گذارد روی کولش و برمی گردد به همان خراب شده خودش…!

اثرات مثبت تحریم ها …

روزی که رئیس جمهور محبوبمان فرمودند ما از تحریم ها استقبال هم می کنیم چون خودکفا خواهیم شد، خیلی ها خندیدند و گفتند مگر می شود در قرن بیست و یکم با دنیا قطع رابطه کرد و با اقتصاد قبیله ای زندگی کرد؟

از جمله این افراد ساده لوح، روسای بیمه لویدز بودند که خیال کردند اگر از بیمه کشتی های ما سر باز زنند، دنیا کن فیکون می شود، ما رو به قبله دراز می کشیم یا بیمه دیگری در جهان پیدا نمی شود که بارهای ما را بیمه کند.

این عده خبر از ابتکارات ما مردم نداشتند و نمی دانستند ما خودمان بیمه تعیین می کنیم. ما هزاران سال خودمان را با “اسپند و اسپند دونه، اسپند صد و سی دونه” بیمه کرده ایم و بارمان را سالم به مقصد رسانده ایم!

آمریکای جهانخوار هنوز هم خیال می کند اگر فروش بنزین را به ایران تحریم کند ما از حرکت باز می مانیم.

آقا ما وسیله نقلیه ای داریم که با یک “هین” و یک “سیخونک” ساده غرب تا شرق ایران را می پیماید و اگر یک کمی نشادر هم به این وسیله نقلیه تزریق کنیم که دیگر جمبوجت هم به گردش نمی رسد.

کاش یکی پیدا می شد و نوشته های روی عکس فوق را برای اوباما ترجمه می کرد و روی این آدم را کم می کرد!

فوتبال با کت و شلوار

 

تیم فوتبال دختران ایران به تیم فوتبال گینه بیسائو باخت و به بازی های سنگاپور راه نیافت. تلفنی به یکی از بازیکنان گفتم اگر یک کمی بیشتر تلاش کرده بودین…حرفم را قطع کرد وگفت حاج آقا هروقت شما با عبا و عمامه در مسابقات قهرمانی شنا و شیرجه شرکت کردید و برنده شدید، ما هم در مسابقات فوتبال با کت و شلوار برنده می شیم!