شهروند ـ همان گونه که می دانید یکشنبه ۲۲ اپریل  که در واقع روز زمین نامگذاری شده، ما شاهد یک راهپیمایی جهانی بودیم، که در این راهپیمایی شرکت کنندگان با پلاکاردهایی همچون علم را پاس بداریم به تظاهرات پرداختند. در همین پیوند طی یک گفت وگوی تلفنی از دکتر مهرداد حریری بنیان گذار و  رئیس مرکز سیاست گذاری علمی کانادا در مورد ایده ی این راهپیمایی و چگونگی شکل گیری و سازماندهی آن پرسیدیم که در زیر می خوانید.

با سپاس از دکتر حریری که در هنگام یک روز کاری پر مشغله پاسخگوی ما بودند:

راهپیمایی برای علم ایده اش از بقیه راهپیمایی ها مثل راهپیمایی برای زنان الگوبرداری شد و به سرعت در تمام جهان فراگیر شد و اولین جا هم در واشنگتن دی سی بود. این ایده به دلیل این بود که ریاست جمهوری ترامپ که آغاز شد چند وزیری که برای وزارتخانه هایش انتخاب کرد، و چند دستورالعملی که صادر کرد، و  نیز حرف هایی که در طول مبارزات انتخاباتی گفته شده بود، نشان از بی توجهی به علم و عدم دخالت علم در سیاست گذاری بود. به عنوان مثال در بودجه ای که ارائه دادند بودجه تحقیقاتی بسیاری از مؤسسات از جمله ان ای اچ  که بزرگترین مرکز تحقیقاتی علوم پزشکی است کاهش پیدا کرده است. یا این که آژانسی که قرار است از محیط زیست حمایت کند، کسی را در صدرش قرار داده که خودش منکر دخالت انسان در تغییرات آب و هوایی است و به نظر می رسد که  تیم مدیریت ترامپ به استفاده از مشورت های علمی در سیاست گذاری اعتقادی ندارد که اینها همه  باعث نگرانی های جدی جامعه ی علمی آمریکا شده است. این ایده ی راهپیمایی برای علوم از آنجا آغاز شد، ولی قرار نیست این حرکت علیه کسی باشد، قرار بوده با این راهپیمایی توجه مردم و جامعه به اهمیت علم جلب شود و اینکه چرا  حتما تحقیقات علمی باید در سیاستگذاری ها درنظر گرفته شود.

خوشبختانه ما در کانادا چنین مشکلی نداریم. بعد از انتخاب دولت لیبرال در سال ۲۰۱۵ تصمیم گیری براساس شواهد علمی یکی از اولویت های این دولت شده است. به همین دلیل هم آقای ترودو یک وزیر علوم را منصوب کرده است که ایشان به تصمیم گیری براساس شواهد علمی اعتقاد دارد. در کانادا حتی نام وزارت محیط زیست را  به  وزارت محیط زیست و تغییر شرایط جوی تغییر داد که  این یعنی که نه تنها ما منکر مسئله تغییرات جوی نیستیم، بلکه می خواهیم با آن مقابله کنیم.

مسئله ی سیاست گذاری براساس شواهد علمی مسئله ی این دولت یا آن دولت و این حزب یا آن حزب نیست، باید جامعه و کامیونیتی علمی همچنان روی همه ی دولت ها فشار بیاورند و درخواست هایشان را مکرر ارائه دهند و بر  اهمیت سیاستگذاری بر اساس علم تأکید کنند. سیاست گذاری بر مبنای شواهد علمی  باید به صورت یک فرهنگ در بیاید و نهادینه شود.

جلد شهروند ۱۶۴۴

اجازه بدهید با چند مثال اهمیت این مساله را روشن کنیم.

تا سی سال دیگر جمعیت کره ی زمین ۹ میلیارد نفر خواهد شد. چه جوری باید غذا و پروتئین این ۹ میلیارد  را تأمین  کنیم؟ این یک مسئله ی جدی بشریت است که چگونه باید سیاستگذاری کنیم تا بتوان برای ۹ میلیارد نفر تغذیه کافی داشته باشیم تنها پاسخ به این چالش، علم است.

یا مشکل تغییر  شرایط جوی را همه می دانند. زمین دارد دستخوش تغییرات جدی می شود و اگر جلوی آن را نگیریم رو به نابودی می رویم. این خیلی مهم است. زیست ما در خطر است. این که چگونه در استفاده از منابع کره زمین کیفیت زندگی  را تامین کنیم و در این حال بتوان محیط زیست را حفظ کرد، پاسخ این مسئله  در علوم است،  حال  به همین دلیل سیاستگذاری بر اساس علم و  برای حفظ محیط زیست بسیار اهمیت دارد.

science-rally-2
science-rally-1
science-rally
Science-march-S

و یا در مورد آموزش کودکان، باید دانسته شود که در چه سنی شرایط مغز برای چه نوع فراگیری آماده ترین است که بتوان  سیستم آموزشی  را بر آن اساس ایجاد کرد که کودک بهترین بهره را از سیستم آموزشی بگیرید. خب این علم است که به ما چنین اطلاعاتی می دهد. منظورم این است که در هر عرصه ای که بخواهید کار کنید مجبورید به شواهد علمی تکیه کنید.

این راهپیمایی برای این بود که دولت ها و جامعه متوجه باشند که رابطه ی علم با سیاستگذاری بسیار مهم است و نباید به آن بی توجهی کرد.

این راهپیمایی جهانی که در بیش از ۶۰۰ شهر جهان به طور همزمان برگزار شد. در بعضی شهرها سازمان هایی بودند که سازماندهی راهپیمایی را برعهده داشتند، ولی بعضی از شهرها واقعا سازماندهی نداشتند و می شود گفت خودجوش بوده. در تورنتو یک گروه از افراد دور هم جمع شدند و راهپیمایی را برگزار کردند. البته باید گفت در برگزاری آن کاستی هایی هم بوده است.  ظاهرا آن طور که باید در برنامه ریزی دقت لازم نشده بود. قرار نبود این راهپیمایی، راهپیمایی دانشمندان باشد، ولی متاسفانه این پیام درست به جامعه انتقال داده نشد. در واقع قرار بود راهپیمایی باشد از طرف جامعه برای جامعه و هدفش اهمیت دادن به علم در صحنه ی سیاستگذاری ها.

یکی از مباحث بسیار مهم در درون جامعه ی علمی این است که باید جامعه علمی رابطه اش را با بدنه ی جامعه تغییر بدهد تا بتواند با آنها ارتباط برقرار کند. جامعه علمی نتایج تحقیقاتش را در مجلات تخصصی منتشر می کند، که باید هم همینطور باشد ولی ما باید کانال هایی داشته باشیم که نتایج این تحقیقات را جامعه بزرگتر و عموم مردم هم ببینند و آنها را بفهمند.

بحث دیگری هم هست، این که جامعه را در پروسه ی تحقیقات علمی دخالت و شرکت بدهیم که به آن می گویند شهروند ـ دانشمند Citizen Scientist .

آن چه می توان نتیجه گرفت که به دلیل پیچیدگی های جامعه و در هم تنیدگی تمامی عرصه های زندگی اجتمای با علوم، رابطه علم و جامعه در حال تغییر است، و علم دیگر تنها در لابراتوارها نقش بازی نمی کند، بلکه در مرکز جامعه امروزی در تماس مداوم با بدنه جامعه و نیز در رابطه ی تنگاتنگ با سیاست و سیاست گذاری است. هم جامعه علمی و نیز شهروندان باید سیاست گذاران و دولت ها را که مسئول سیاست گذاری هستند در قبال استفاده از نتایج تحقیقات علمی در سیاست گذاری هایشان مسئول و پاسخگو بدانند. چرا که بی توجهی بدانها نتایج جبران ناپذیری بر کیفیت زندگی ما، آموزش و پرورش، محیط زیست و بهداشت و خلاصه بر همه ی عرصه های زندگی  خواهد داشت.