در طول تاریخ و در عرض جغرافی وقتی سیاستمداران شاعرپیشه برکرسی ها تکیه می زنند و هارت و پورت آغاز می شود، اولین اتفاقی که می افتد این است که بی خیال خودی ها می شوند و پس از مدتی مانند آن بزرگوار می گویند “ما احتیاجی به این مغزها داشته نباشیم، بروند گم بشند اینها” و می چسبند به از مابهتران!
هفته گذشته بنگاه شادمانی تازه تاسیسی که سهامدارانش نام کنگره خارجیان تهرانتو بر تابلوی خود حک کرده اند وقتی دریافتند که با بامبول بازی نمی شود رای هموطنان خود را به دست بیاورند تصمیم گرفتند بروند به سراغ مه قامات کانادایی شاید فرجی حاصل شود و دری به تخته بخورد و کار بنگاه بگیرد. گویا این دیدار با حاشیه هایی نیز همراه بوده. نچکیده گزارش خبرنگار ما از این حواشی را با هم می خوانیم.
… درخبرها آمده بود که هفته گذشته تعدادی از نمایندگان کنگره خارجی های تهرانتو به همراه چند تن از آیات عظام با مه قامات کانادا ملاقات و قدری خوش و بش کرده و مشت محکمی به دهان استکبار و ایادی داخلی آن کوبیدند. این نمایندگان که با رای قاطع و علنی اکثریت رای دهندگان خاموش و مومن تهرانتو به این سمت انتخاب شده اند در ابتدای ورود با شعارهای کوبنده لرزه بر اندام استکبار جهانی انداختند. نمایندگان درحالی که شعار می دادند: فلانی و فلانی اعدام باید گردند و کنگره می رزمد، می لرزد، سازش نمی پذیرد! که اشاره به حرف و حدیث های بسیاری از خارجی های ساکن تهرانتو به نحوه انتخاب و شکل گیری کنگره بود، به استقبال مه قامات کانادایی رفتند و آنان که با اینگونه اقدامات انقلابی ابدا آشنایی نداشته، علیرغم میل قبلی مجبور شدند پشت مبل سنگر بگیرند که پس از توصیه کارشناسان فنی مبنی بر فرو نشستن گرد و خاک نمایندگان، در صحنه ظاهر گردیدند. در ابتدای این دیدار مه قامات به چند شغله بودن نمایندگان کنگره خارجیان تهرانتو اشاره کردند که یکی از نمایندگان، عضویت در کنگره را شغل ندانست و تاکید کرد که اکثر این نمایندگان محض رضای خدا و با تلاش افراد خیراندیش به این سمت انتخاب شده اند.
این ملاقات که به تعبیر ایرانیان بیشتر به شب نشینی شبیه بود با حاشیه هایی نیز همراه بود.
در ابتدای جلسه همسر یکی از وزرای کانادایی که برخلاف نمایندگان کنگره که با لباس پلوخوری در این شب نشینی سیاسی- عبادی غذایی شرکت کرده بودند، با لباسی معمولی به این شب نشینی با شکوه آمده بود در مقابل چشمان حیرت زده نمایندگان کنگره همسرش را مورد عتاب قرار داد که چرا به وی گفته که به میهمانی کنگره خارجی ها می رویم و با صراحت افزود اینها که خارجی نیستند! که جناب وزیر از سوء تفاهم پیش آمده به شدت عذرخواهی کرد و گفت خوب یا بد حالا خارجی به حساب می آیند و قضیه به خیرگذشت.
یکی از نمایندگان کنگره برای تلطیف فضای موجود از مه قامات کانادایی خواست تا منبعد به کنگره التفات بیشتری داشته باشد. که یکی از آنها نیز در پاسخ گفت: توکل بر خدا، چون ما فقط یک وسیله هستیم و روزی رسان خداست! و افزودند: بنده به شخصه معتقدم که جدیت و پافشاری شما و گردن ننهادن به خواسته های بیشمار مخالفان کنگره نشان از آن دارد که شماها در راه رسیده به اهداف تان بسیار جدی هستید و می خواهید به نان و نوایی برسید که این در نوع خود بی نظیر است.
یکی از نمایندگان کنگره که دریافت هدیه از تورنتو خودرو را تکذیب می کرد، ضمن قدردانی از حمایت معنوی کانادایی ها خطاب به آنان گفت اول خدا بعد شما! و از ایشان خواستند که تنها به حمایت های معنوی اکتفا ننمایند. که یکی از مقامامات با خنده اظهار داشت: البته ما برخلاف خارجی ها ملزم به رعایت جوانب دیپلماتیک قضیه می باشیم و تاکید کرد که برای ما معنویات! مهم ترتر است. در این لحظه مشاور جناب پرید وسط حرف رئیس خود و گفت: معنویات به اضافه هزینه ایاب و ذهاب! در این لحظه خنده شیرینی بر لب برخی از حضار نشست.
یکی دیگر از نمایندگان کنگره خارجی ها که گویا پس از نوشتن توبه نامه به این سمت منصوب شده، ضمن اظهار ندامت از اعمال گذشته خود از کانادایی ها خواستند بزنند پس گردن معترضین به انتخابات و آنان را وادار نمایند تا به نتیجه انتخابات کنگره تمکین نمایند. در این هنگام یک وزیر به بغل دستی خود اشاره کرد و طرف که بعداً معلوم شد مشاور وزیر در امور گردن کلفتی است در حالی که سر خود را می خاراند گفت عرض به خدمت شما تشکیک در انتخابات در همه جای دنیا جرم محسوب می شود و اگر امت خداجو و همیشه در صحنه تهرانتو خواهش و تمنا بکنند قطعاً با معترضین به نتیجه انتخابات برخورد خواهد شد و آنان به سزای اعمالشان خواهند رسید، اما نباید فراموش کرد که خود شما مدعی هستید که در یک حرکت مدنی و با رای دمکراتیک به این سمت انتخاب شده اید و اگر با خشونت رفتار شود این شبهه پدید خواهد آمد که شاید ریگی به کفش تان است که اینقدر پیگیر و پاپیچ این افراد هستید.
در این موقع رئیس کنگره مداخله کرد و از طرفین خواست انتخابات کنگره را تمام شده تلقی کرده و منبعد حرفش را نزنند و برای نشان دادن جدی بودن سخنان خود یک آهنگ شاد گذاشتند و از حضار خواستند تا با همراهی با آهنگ، غم و غصه ناشی از زخم های انتخابات را به فراموشی بسپارند. و حاضران که به خاطر رعایت حرمت ماه ضیافت خدا نمی توانستند علناً بشکن بزنند با تکان دادن موزون سر و گردن نشان دادند که در حال فراموشی زخم های انتخابات کنگره هستند.
در خاتمه این دیدار سرنوشت ساز یک نفر از مه قامات بی آنکه منظور خاصی داشته باشد گفت: من شنیده ام درکامیونیتی خارجی های تهرانتو نشریات و رسانه های بسیاری حضور دارند و خبرنگاران فعالی هستند که مورد وثوق جامعه می باشند، پس چطور است که هیچیک از این خبرنگاران و یا دور از جان شما اصحاب این رسانه ها عضو کنگره نیستند؟! ناگهان ولوله افتاد وسط جمعیت. و اعضای کنگره که فکر می کردند همه چیز به خوبی و خوشی پیش می رود و عنقریب است مذاکرات به نتایجی برسد و طرفین امضای خود را بگذارند زیر قرارداد، نزدیک بود کیش و مات شوند که یکی داد زد: شام، نماز! و کنگره چی ها نفس راحتی کشیدند چون جمعیت به طرف میز شام هجوم بردند تا با خرما و خامه دهان خود را شیرین نمایند و اجازه ندهند شیرینی این دیدار ضایع شود. بعدا رئیس کنگره بیخ گوش وزیر مذکور و مشاورین گفت: راستش خبرنگاران خیلی دهن لق هستند و می خواهند از همه چیز سردربیاورند و این برخلاف ادا و اصول است. چرا که همانطور که مستحضرید و در”اثاث نامه” کنگره نیز آمده ما با جار و جنجال مخالفیم و فکر می کنیم باید بی سروصدا و زیرجلکی کارها را پیش برد.
در خاتمه ترتر این ضیافت الهی که مصادف بود با روزهای آخر ماه جنجالی، از آیات عظامی که پیشقدم و باعث و بانی تاسیس این بنگاه شادمانی بوده قدردانی به عمل آمده و جملگی اعضای کنگره با تاکید بر نقش پر رنگ این افراد در تاسیس و انتخاب اعضای کنگره متفق القول بودند که اگر تلاش های نام نبردگان نبود کنگره ای ایجاد نمی شد. و نایب آقا نیز ضمن تایید این سخنان بجا افزود که، حتی در انتخابات کنگره کاندیدا کم آوردیم چون با توجه به جوی که پیش آمده بود کسی حاضر نمی شد خود را کاندیدای عضویت درکنگره کند و این علمای اعلام با نهایت اخلاص و بی آنکه در انتخابات شرکت نمایند افراد خود را به عضویت کنگره درآوردند. به همین دلیل کنگره بر آن شد تا به آنان عضویت افتخاری اعطا کند و بدینوسیله اقدامات شایسته این افراد مظلوم را تلافی نماید.
پس از صرف شام و بزن و بکوب، نماز مغرب و عشا به امامت یکی از ائمه جمعه که عضو افتخاری کنگره است، اقامه گردید که طرف خیلی خوش درخشید و حرکات و وجنات وی بسیار مورد توجه قرارگرفت و ایشان نیز در پایان از حاضران خواست دعا کنند و برای مظلومیت کنگره اشک بریزند. و کنگره چیان از اینکه در میان اعضای کنگره پیشنماز نیز وجود دارد با کشیدن نفس عمیق، عمیق تر اظهار خرسندی کردند و آن را بشارتی در راستای قطع ید بیگانگان و تلاش در جهت رسیدن به خودکفایی دانستند.
آخرسرتر هم یکی از مه قامات کانادایی که بلند قامت تر از بقیه بود و به گفته خودش آمده بود تا ببیند خارجی ها چه شکلی هستند، با اعطای نشان شهروندی درجه دو به شرکت کنندگان قصد یادآوری این نکته را داشتند که خیلی احساس خودمانی بودن بهتان دست ندهد چون به هرحال شماها خارجی هستید. و براین نکته تاکید کردند که مهاجرت خوب است و ما از آن استقبال می کنیم اما مهاجرتی که با پول و پله و خرید پلازا و سوخت و سوز همراه باشد نه مهاجرت یک مشت پناهنده که جز دردسر عایدی دیگری ندارند!
وقت خداحافظی رسید. اعضای کنگره شادمان از اینکه توانسته اند دل کانادایی ها را به دست بیاورند یکی یکی می خندیدند. در همین هنگام یکی از برادران جان برکف محافظ چرت کنگره چیان را پاره کرد و گفت: شما خارجی ها همیشه به خارجی تر ها تکیه می کنید و از مردم خودتان غافل هستید چون خیال می کنید در موقع بحران می توانند به نجات تان بشتابند! و اعضای کنگره در حالی که خود را به آن راه زده بودند جملگی جوابش دادند:We don’t speak english
Dear Friend Saed
if you knew about ” Kongereh” in Iranian Community you will understand this article
thank you
ما که متوجه نشدیم ایشان چه نوشته است اگر شما فهمیدید برای ما به فارسی ترجمه کنید متوجه شویم
بی سرو ته بود- شهروند این مطالب را نمی خواند