گفت وگوی شهروند با آرمان نجم، کارگردان”ترور در برلین”
آرش عزیزی
“ما ایرانیها حافظه تاریخی ضعیفی داریم و همه چیز را زود فراموش میکنیم”.
حتما تا به حال این جمله را کم نشنیدهاید. بسیاری از ایرانیها این عبارت را تکرار میکنند، اما آرمان نجم، کارگردان جوان مقیم آلمان، تصمیم گرفت بر اساس آن دست به حرکت بزند.
او فیلمی راجع به یکی از رویدادهای مهم تاریخی ایران ساخته است؛ رویدادی که البته نه در ایران که در شهر محل زندگی او، برلین، اتفاق افتاده. منظور واقعه ترور رهبران حزب دموکرات کردستان در رستوران یونانی میکونوس در برلین است. واقعهای که در آن دکتر صادق شرفکندی، فتاح عبدلی، همایون اردلان و مترجم آنها، نوری دهکردی به قتل رسیدند.
آرمان نجم که از نزدیک با بعضی شخصیتهای آن واقعه آشنا بوده تصمیم گرفته فیلمی در این مورد بسازد و اینگونه بوده که “ترور در برلین” ساخته شده است.
خودش میگوید انگیزهی اصلیاش از ساختن فیلم این بوده که شخصیتهای آن حادثه را از نزدیک میشناخته است. آنها قهرمانان فیلم او هستند:”پرویز دستمالچی که در رستوران بوده و کشته نشده یا همسر نوری دهکردی و یا دختران قربانیان و کلا فعالان سیاسی احزاب کرد.” آرمان میگوید:”میخواستم کاری برای آنها کرده باشم”.
او در مورد اهمیت واقعه میکونوس میگوید:”این ادامه قتلهایی بود که جمهوری اسلامی همیشه در خارج از کشور تدارک دیده است. اولین آنها شهریار شفیق بود که در پاریس ترور شد و در جاهای مختلف اروپا کسانی اینگونه کشته شدند(ترکیه، سوئیس، یونان و…)، اما اهمیت میکونوس این است که برای اولین بار دادگاهی حاضر شد خامنهای، رفسنجانی، ولایتی و فلاحیان (به ترتیب رهبر، رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و وزیر اطلاعات وقت) و دستاندرکاران سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات را محکوم کند.” او تعریف میکند که چطور پس از بحران دیپلماتیکی که در پی این ترورها پیش آمده، دولتهای اروپایی جمهوری اسلامی را واداشتهاند دست از این ترورها در کشورهای اروپایی بردارد و همین اتفاق هم افتاده است.
“خوبی درست کردن چنین فیلمهایی این است که به صورت سند تاریخی باقی میمانند و اجازه نمیدهند فجایعی را که در خارج از کشور در رابطه با اپوزیسیون اتفاق افتاده فراموش شوند. آن هم از سوی رژیمی که امروز مردم عادی را هم در کف خیابان به تیر میبندد و با وحشیانهترین اعمال سرکوب میکشد و دستگیر و شکنجه میکند و در زندانهای قرونوسطاییاش مردم را مورد تجاوز قرار میدهد”.
آرمان متولد تهران است. سنش را به دلایل امنیتی برایم نمیگوید، اما تعریف میکند دو سال قبل از انقلاب از ایران خارج شده و به فرانسه رفته است:”برای تحصیل رفتم فرانسه و در رشته تئاتر و دراماتورگی لیسانس گرفتم. مدت کوتاهی کارهای تجربی در تئاتر کردم و بعد وارد مدرسه فیلم شدم و در رشته کارگردانی فیلم تحصیلاتم را تمام کردم.” او سپس در سال ۱۹۹۵ برای کار برای تلویزیونی فرانسوی که شعبهای در برلین داشت به آلمان رفت، اما در طول دو سال آلمان اینقدر او را جذب کرد که تصمیم گرفت در این کشور بماند و به زندگی خود در همانجا ادامه داد.
آرمان میگوید چهار پنج سالی به فکر ساختن این فیلم بوده تا اینکه سال قبل بالاخره آنرا عملی کرده است:”در اول کار امکانات تولید نداشتم، یا شخصیتهای فیلم هنوز به اندازه کافی به من اعتماد نمیکردند و اگر هم اعتماد داشتند، رابطه آنجوری که باید برقرار نشده بود”.
این فیلم به همت سکولارهای سبز در تورنتو به نمایش درمی آید. کارگردان خودش هم “عضو شبکه جهانی سکولارهای سبز ایران” در برلین است. از او میپرسم که فیلمش چه هدف سیاسی را دنبال میکند:” اولا من ایرانی هستم و سالها در تبعید زندگی میکنم و در واقع ایرانی تبعیدی هستم. برای وطنم خواهان حکومتی دموکراتیک و سکولار هستم. چون تجربیات ۳۰ سال گذشته به ما نشان داده وقتی مذهب در حوزه سیاست فعال میشود چه فجایعی به بار میآورد و خوشبختانه مردم ایران هم متوجه شدهاند و فکر می کنم امروز ۸۰ درصدشان حکومت سکولار و دموکراتیک میخواهند.”
“ترور در برلین” روز یکشنبه ۱۹ سپتامبر، در سالگرد ۱۸ سالگی این ترور از ساعت ۴ تا ۷ در سالن سیتی پلیهاوس که در شماره ۱۰۰۰ خیابان نیو وستمینیستر درایو در شهر وان واقع شده است نمایش داده میشود.