آرش عزیزی
طبق خبری که در آخرین ساعات چاپ شهروند دو گروه مدافع آزادی بیان کانادایی به کندین پرس مخابره کردهاند، حسین درخشان، وبلاگنویس شهیر ایرانی که میتوان او را از بنیانگذاران اصلی وبلاگنویسی در ایران دانست، در معرض خطر اعدام توسط جمهوری اسلامی قرار دارد.
حسین درخشان، که شهروندی ایران و کانادا را دارد، ماجراهای پرتلاطمی را از سر گذرانده و از جمله از اول نوامبر ۲۰۰۸ در زندان اوین به سر میبرد و دادگاهش به تازگی آغاز شده. او در دادگاه به همراهی با دولتهای دشمن و توهین به مقدسات مذهبی محکوم شده است.
انجمن روزنامهنگاران مدافع آزادی بیان کانادا (سی جی اف ئی) و انجمن قلم کانادا میگویند خانواده درخشان به آنها گفته که دادستان خواهان اعدام درخشان شده است.
آرنولد امبر رئیس سی جی اف ئی در مصاحبه با کندین پرس گفته است باید سریعاً برای آزادی او دست به کار شد. او گفته:”ما میدانیم که دولت ایران به صداهای بیرون گوش میدهد و حیاتی است که همین امروز صدایمان را بشنوند. ما بسیار نگران هستیم.”
از سوی دیگر مادر حسین درخشان در مصاحبه ای که در سایت “کمترین” آمده، در مورد وضعیت او گفته است: خیلی به نظرم افسرده می آید. از بلاتکلیفی، زندان و تنهایی بعد از دو سال خیلی خسته شده و این طور که به ما می گه اکثر روز می خوابه. بیشتر از یک ساله که به صورت مرتب هفته ای یکبار باهاش ملاقات داریم.
مادر حسین درخشان در پاسخ به این پرسش که آیا حسین به دعوت دولت به ایران آمده بود؟، گفت:”راستش، حسین برای کار در دفتر پرستیوی در تهران با آنها صحبتهایی کرده بود. حتی روزهای اول قبل از دستگیریش برای اینکه ما اینترنت پرسرعت نداشتیم بعضی وقتها به دفتر پرستیوی می رفت. قبل از بازگشتش به ایران، «شورای ایرانیان خارج از کشور» به حسین وعده داده بود که سفرش بدون مشکل خواهد بود. با این شورا که خوب دولتی هستند و با وزارت اطلاعات هم در رابطه اند هماهنگ کرده بود. برای همین هم بود که حسین با اینکه میدونست واسه سئوال و جواب سراغش میان، اصلا آمادگی دستگیری رو نداشت و اصلا به ما نگفته بود که مثلا در صورت دستگیریش چه کار باید بکنیم. نماینده آن شورا بعد از دستگیری حسین به ما گفت که ما از طرف شورا پیگیری کردیم ولی متاسفانه دیگه از دست ما کاری بر نمیاد. اصلا چرا باید همچین دو دستگی هایی در سازمان های امنیتی کشور باشه؟
مادر حسین درخشان درخصوص حکم پسرش می گوید:”مدعیالعموم تقاضای اشد مجازات برای تنبیه حسین و عبرت برای دیگران کرده. من به عنوان مادر حسین نه به عنوان کسی که خانوادهاش برای انقلاب هزینه زیادی داده است میپرسم چرا برای عبرت مردم از اینکه حسین نادم شده و برای خدمت به کشورش برگشته و حاضره عقاید و عملکرد گذشته خودش رو نقد کنه الگو نمی سازید؟ آیا برای عبرت مردم می خواهید ثابت کنید ندامت فایده نداره؟ که حمایت از این نظام این است نتیجه اش؟ همه این خانواده همه این سالهای سخت حامی نظام بوده اند. حسین هم از ماست. این انصاف نیست که اون رو برای صداقت روایت تجربه زندگی اش در این سالها، همچین مجازات سنگینی کنین.
مادر حسین در پاسخ به این سئوال که “در صورت آزادی حسین از ایران خواهد رفت؟” گفت:”حسین از زندگی در خارج خیلی خسته شده بود و الان هم برای دلداری به ما میگه که من دو سال در ایران زندان بودم و چند سال قبلش در خارج زندان بودم.”