شهروند ـ ایرانه خانم که خالق او «تاریخ ایران به روایت موسیقی» نامش نهاده است، با حضور آفریننده ی اثر پیمان سلطانی در روز یکشنبه ششم ماه اگوست ۲۰۱۷ برابر با ۱۵ امرداد ۱۳۹۶ در حضور گروهی از هنرمندان و شخصیت های فرهنگی و اجتماعی ایرانی این شهر که برای این اجرای خصوصی دعوت شده بودند، شنیده شد. از نزدیک به سه ساعت کار بخش اعظم آن پخش و شنیده شد و همه ی حاضران به شدت تحت تاثیر ظرافت های موسیقیایی اثر قرار گرفتند. ایرانه خانم که نامش را از شعری از دکتر براهنی به وام گرفته، قرار بود در حضور ایشان اجرا و رونمایی شود، که به دلیل گرفتاری های آفریننده ی اثر از یک سو و بیماری براهنی از دیگر سو میسر نشد، به همین دلیل ابتدا دو اجرا از کار در تهران برگزار شد و اجرای سوم در تورنتوی کانادا باز بدون حضور براهنی.
اما ساناز صحتی همسر دکتر براهنی و ارسلان براهنی پسر هنرمند ایشان از سوی خانواده در اجرای تورنتو حضور یافتند. ازچهره های فرهنگی و اجتماعی، سرشناس ساکن تورنتو، استاد غلامحسین نامی، مهرانگیز کار، فریبا داوودی و بسیاری دیگر از هنرمندان و شاعران و نویسندگان و موسیقی دانان در میان حضار بودند و از کار لذت فراوان بردند.
پیمان سلطانی که کارنامه ی پرباری در امر آفرینش آثار جدی و موثر موسیقی درایران دارد، اثر سمفونیک ایرانه خانم را با ترکیبی از ساختمان موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی دستگاهی و محلی ایرانی و البته با تمرکز بر ریتم موسیقی عمومی ساخته است. با این وجود به زحمت می توان کار را در شکل ها و ژانرهای پیشین دانست. تازگی از لحظه لحظه ی کار می بارد و این امر در جان و جهان هنرپذیر اثر می کند.
کار در دوازده موومان برای ارکستر سمفونیک و ارکستر سازهای ملی و آواز نوشته شده و به همت ارکستر سمفونیک ملی چک و اسلواکی به رهبری علی رهبری ضبط و اجرا شده است. علاوه بر شعرهای دکتر براهنی به ضرورت از شعر شاعران دیگر ایران از جمله سعدی، مولوی، خیام، فردوسی، سُغدی، حافظ، نظامی و عشقی نیز سلطانی به درستی بهره برده است.
ساختن اثری به این مهمی و بزرگی از شعر شاعری که از زندگی در سرزمین مادری خویش محروم است، و نه در آنجا و نه در اینجا خانه دارد، و تنها چیزی که برایش از این جهان جور و ستم مانده همین ایرانه خانم زیباست، اجرای بندهایی از شعر با صدای مهمترین چهره های ادبی و فرهنگی ایران، مانند محمود دولت آبادی و سیمین بهبهانی، نشان از جان شریف و قدرشناسی دارد که گویی می خواهد باری گران از دین ما مردم به یکی از بزرگترین نویسندگان و شاعران این عصر ایران را به هر زحمتی هست بر دوش جوان و توانای خویش نهد تا شاید عبرتی بشود، برای آنانی که یاد و آثار بزرگان فرهنگ ایران را نه در تمامیت آنها و همه شمول که هر کدام رنگ و بو و جایی در پهنه ی گسترده ادب و فرهنگ ما دارند که سنجشی و گزینشی و از زاویه ی تنگ و باریک خود می بینند.
گرچه ندارم
خانه دراینجا
خانه درآنجا
با توام
ایرانه خانم زیبا…
نام تمامی پرنده هایی را که در خواب دیده ام
برای تو در اینجا نوشته ام
نام تمامی آنهایی را که دوست داشته ام
برای تو در اینجا نوشته ام
نام تمامی آنهایی را که دوست داشته ام
برای تو در اینجا نوشته ام…
کلام نه چندان آسان دست یافتنی براهنی، در رگ و پی موسیقی که هم دل اوست روان می شود و بر دل و جان هنر پذیر می نشیند، حادثه ای که در تورنتو و لابد تهران شهرهایی که کار برای شنوندگان ایرانی پخش شده بود رخ داد، نشان از آن دارد که پیمان سلطانی با استادی و ظرافت کارش را انجام داده و به نویسنده ای که بیش از بزرگان بسیار دیگر برای زبان و فرهنگ ایران زحمت کشیده و آثار ماندگاری آفریده است را می شناسد و حرمت می نهد.