عملیات شاخه زیتون “نیروهای مسلح ترکیه” در بیستم ژانویه در منطقه عفرین شمال سوریه آغاز گردید. طبق گفته مقامات ترک، این عملیات نه یک عملیات موضعی که عملیاتی جبهه ای خواهد بود. بدین معنی که، عملیات نظامی در عفرین، تا مرز عراق و سوریه در شرق رودخانه فرات امتداد پیدا خواهد کرد. هدف عملیات، تامین امنیت مرزهای جنوبی ترکیه، و حفظ تمامیت ارضی سوریه است. هم چنانکه ژنرال بازنشسته، و فرمانده سابق نیروهای مسلح ترکیه “ایلکر باش بوغ” در یک مصاحبه تلویزیونی اظهار داشت،: “هدف نهایی عملیات شاخه زیتون، آمدن ارتش سوریه به مرزهای ترکیه است”. دولت سوریه، پیشتر، با نام بردن از “حزب اتحاد دمکراتیک” (پید – PYD) به عنوان “خائن وطن” (به علت همکاری با نیروهای اشغالگر آمریکا در سوریه) به عملیات شاخه زیتون ترکیه چراغ سبز نشان داده بود. (۱)
برای درک چرایی، و اهمیت عملیات شاخه زیتون، ضروری است که مروری کوتاه به واقعیت ها، و آنچه که در منطقه از بدو حمله نظامی آمریکا به عراق (۱۹۹۱) اتفاق افتاده است، داشته باشیم، زیرا بدون درک تاریخچه حضور، اهداف، و مقاصد آمریکا در منطقه، نمی توانیم سلسله حوادث و تحولات سیاسی متعاقب را ارزیابی کنیم.
۱) اشغال های نظامی آمریکا در منطقه
ــ آمریکا به بهانه حمله به برج های تجارتی نیویورک، افغانستان را اشغال کرد. (۲۰۰۱) جنگ هنوز در افغانستان ادامه دارد.
ــ آمریکا – انگلیس به بهانه وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق این کشور را اشغال کردند. (۲۰۰۳) آمریکا قبلا یک بار در سال ۱۹۹۱ در زمان بوش پدر اقدام به اشغال نظامی عراق کرده بود. جنگ هنوز به معنای کامل کلمه در عراق پایان نیافته است.
ــ آمریکا- فرانسه به بهانه مبارزه با دیکتاتوری، به وسیله نیروهای مورد حمایت خود (نیروهای نیابتی) معمر قذافی رهبر لیبی را سرنگون، و لیبی را اشغال کردند. جنگ داخلی هنوز هم در لیبی ادامه دارد، در حالی که تمامی منابع انرژی لیبی تحت کنترل شرکت های آمریکایی ـ فرانسوی درآمده است.
ــ سوریه نیز مانند لیبی در سال ۲۰۱۱ به شکل نیابتی از طرف آمریکا – عربستان سعودی، به وسیله سازمان های سلفی ـ جهادی مورد تهاجم قرار گرفت. ترکیه و قطر، مدت های طولانی در این طرح با آمریکا و عربستان همراه بودند. جنگ “داخلی” هنوز هم در سوریه با شدت تمام ادامه دارد.
ــ آمریکا ـ عربستان به بهانه جلوگیری از نفوذ ایران، یک جنگ تمام عیار داخلی در یمن به راه انداخته اند. نیروی اصلی پشت جنگ داخلی یمن آمریکا و عربستان هستند. نیروهای مورد حمایت آمریکا از زمین و عربستان از هوا مخالفان را مورد حمله قرار می دهند. بمباران های هوایی عربستان در مقابل چشم جهانیان میلیون ها نفر از اهالی یمن را در معرض نابودی قرار داده است.
آنچه که در بالا بدان اشاره شد، بدین معنی است که، افغانستان و عراق مستقیما و لیبی و سوریه و یمن نیابتاً اشغال شدند. پنج کشور فوق که مورد تهاجم آمریکا و متحدین اش قرار گرفتند، ۹۰ میلیون نفر جمعیت دارند و سرزمین های وسیعی از منطقه خاورمیانه را دربرمی گیرند. صورت حساب جنگ های تحمیلی بالا، بسیار سنگین است. کشورها ویران شده و از هم پاشیده اند. قربانیان جنگ های تحمیلی آمریکا به بیش از دو میلیون نفر و تعداد مصدومین و آوارگان به ده ها میلیون نفر می رسد. در حال حاضر ، تنها در کشورترکیه ۳.۵ میلیون پناهنده سوری زندگی می کنند.
۲) تحولات منطقه قبل از آغاز عملیات شاخه زیتون
قبل از آغاز عملیات شاخه زیتون پنج تحول عمده به دنبال هم در منطقه روی داد، که در واقع پیش درآمد عملیات شاخه زیتون محسوب می شوند. بدون وارد شدن به جزئیات این تحولات می توان آنها را به شکل زیر بیان کرد:
ــ سرکوب قیام پکک که با اشاره آمریکا شروع شده بود، به وسیله “عملیات خندق” نیروهای مسلح ترکیه آغاز شد. (۲۴.۷.۲۰۱۵)
ــ اقدام به کودتای “سازمان ترور فتح الله گولن” (گلادیوی آمریکا در ترکیه) سرکوب شد. (۱۵.۷.۲۰۱۶) پاکسازی گلادیوی آمریکا از نهادهای نظامی، امنیتی، اداری و قضایی هنوز هم ادامه دارد.
ــ کریدور آمریکا ـ اسرائیل در شمال سوریه با “عملیات سپر فرات” نیروهای مسلح ترکیه قطع شد. (۲۴.۸.۲۰۱۷)
ــ در عراق، ارتجاع وحشت آفرین و تحت کنترل آمریکا، داعش، پاکسازی شد. (اگوست ۲۰۱۷)
ــ رفراندوم استقلال بارزانی نهایتاً با شکست روبرو شد، و به دنبال آن، بارزانی بدون نشان دادن کوچکترین مقاومتی، از تمامی مناطق خارج از “منطقه خودمختار شمال عراق” عقب نشینی کرد.(۱۵.۱۰.۲۰۱۷) بارزانی امروز زیر ضرب کردهای منطقه خودمختار شمال عراق قرار گرفته و مشروعیت خود را نیز در نزد کردهای منطقه تماما از دست داده است.(۲)
در تمامی حوادث بالا، نیروی پشت سر، و حامی اصلی پکک، فتح الله گولن، بارزانی و داعش، آمریکا بود. در واقع، در منطقه ما، یعنی آسیای غربی، یک جبهه بندی آشکاری به وجود آمده است. در یک طرف این جبهه، آمریکا، اسرائیل، عربستان با ابزارهای شان، یعنی سازمان های ترور سلفی، جهادی و سازمان های کردی تحت کنترل و تحت امر آمریکا، و در جبهه مقابل، کشورهای ترکیه، ایران، عراق و سوریه که مورد حمایت روسیه هستند، قرار دارند.
در همه تحولات بالا، در مقابل تهدید جبهه آمریکا، اتحادی منطقه ای بین کشورهای ترکیه، ایران، عراق و سوریه به وجود آمده، که نه تنها توانسته حمایت وسیع دیگر کشورهای آسیا مانند چین، هند و پاکستان … را جلب کند، بلکه پشتیبانی همه کشورهای آفریقا و آمریکای لاتین را نیز جلب کرده است.
۳) عملیات شاخه زیتون
عملیات شاخه زیتون، در واقع چیزی نیست جزء دنباله و ادامه رو در رویی دو جبهه. چنان که امروز هم در عفرین، نیروی اصلی پشت سر پکک / پید/ داعش، آمریکاست. این نیروها با هر پیشوند و پسوندی که به نام اصلی خود ببندند، در تحلیل نهایی نیروهایی هستند که آمریکا در چارچوب استراتژی منطقه ای خود (با دادن وعده هایی) آنها را به جبهه جنگ توسعه طلبانه خود رانده است. جبهه مقابل، اتحادی از کشورهای منطقه به وجود آورده،که حمایت وسیع کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین را پشت سر دارد.(۳)
عملیات شاخه زیتون، نه جنگ بین ترک ـ کرد، و نه جنگ بین ترکیه علیه کردها ست. چیزی که ماشین جنگ روانی ـ تبلیغاتی غرب از ابتدا روی آن سرمایه گذاری کرده است. عملیات شاخه زیتون، پاکسازی “پیاده نظام آمریکا در منطقه” است. (۴)
حقیقت فوق را به شکل روشنی از زبان “مصطفی باللی” مسئول روابط رسانه ای”نیروهای دموکراتیک سوریه” (SDG) بشنویم:
“ما شریک و متحد آمریکا هستیم. برای سال ۲۰۱۸ طرح هایی داریم. یکی از طرح های مان، افزایش نیروهای نظامی مان به ۳۰ هزار نفر است. ۳۰ هزار نیرو، امنیت مرزهای دولت فدراتیو شمال سوریه را تامین خواهد کرد. آمریکا نسبت به فدرالیسم نظر مثبتی دارد. این نیروی نظامی نه تنها مرزهای عراق و ترکیه، بلکه از مرزهای مان با رژیم سوریه نیز حفاظت خواهد کرد”. (اسپوتنیک ۱۷ ژانویه)
“محمد بدری گولتکین” تحلیل گر سیاسی ترک، واقعیت فوق را به شکل دیگری بیان می کند:
“بعد از ۲۴ جولای ۲۰۱۵ (اشاره به آغاز سرکوب پکک در ترکیه) ما در حقیقت با آمریکا می جنگیم. امروز، جنگ عفرین، جنگ ترکیه ـ آمریکاست. بزرگترین مزیت در جنگ، دیدن دشمن و تشخیص درست آن است. ترکیه اکنون دشمن خود را می بیند، و تدابیر خود را نسبت به آن اتخاذ می کند. اکثریت قریب به اتفاق ملت مان، آمریکا را به عنوان دشمن، می بینند. حتی آن بخش از اقشار اجتماعی که تا دیروز به سیاست همکاری با آمریکا متکی بودند، امروز به شکل پرحرارتی علیه آمریکا هستند”.
“الکساندر دوگین” تحلیلگر روس، و رهبر جنبش “اوروآسیا” در تحلیل خود از عملیات شاخه زیتون می گوید:
“عملیات عفرین (شاخه زیتون) نباید عملیاتی علیه کردها تلقی گردد. ما این عملیات را علیه آمریکا، علیه هژمونی آمریکا تلقی می کنیم”.
در عملیات سپر فرات و عملیات شاخه زیتون دو کلمه و یا دو مفهوم نقش کلیدی ایفا کردند: “اتحاد”(اتحاد مستقیم و یا ضمنی کشورهای منطقه)، و “سلاح” (نشان دادن عزم و اراده سیاسی در، دست بردن به سلاح علیه تهدید مشترک). این دو مفهوم کلیدی، طرح تجزیه شمال عراق با منابع نفتی موصل – کرکوک را که زیر پرده “استقلال خلق کرد” پیش برده می شد با شکست روبرو کرد. و اکنون طرح تجزیه شمال سوریه را که پشت پرده مفاهیم فریبنده ای مانند، “فدرالیسم دموکراتیک” و “کنفدرالیسم دموکراتیک” پنهان شده است، نقش برآب می کند. PKK/PYD/YPG/SDG ، داعش و سازمان های ترور ریز و درشت سلفی ـ جهادی، همه نیروهایی هستند که نیابتاً برای آمریکا می جنگند. از این رو، عملیات شاخه زیتون، عملیاتی محقانه، مشروع و به لحاظ طبیعت خود جنگی است عادلانه علیه آمریکا در جهت حفظ استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهای منطقه در مقابل تهدید ویرانی، تجزیه و فروپاشی کشورهای منطقه.(۵)
توضیحات:
(۱) اشغال “منبج” از طرف آمریکا زمانی روی داد که ترکیه درگیر تسویه حساب با کودتای آمریکایی فتح الله گولن بود. آمریکا اشغال منبج را با مبارزه علیه داعش توجیه می کرد، و به ترکیه قول داده بود که بعد از پاکسازی داعش از شمال سوریه منبج را ترک خواهد کرد. امروز داعش تماما از شمال سوریه پاکسازی شده ولی آمریکا به بهانه احتمال بازگشت داعش از ترک منبج خودداری می کند. آمریکا نه به دعوت دولت سوریه که سر خود و به بهانه مبارزه با داعش در منبج بیش از ۵ هزار نیروی ویژه مستقر و ۱۴ پایگاه نظامی تاسیس کرده است. جالب است با پیشروی ارتش سوریه به سمت شمال عناصر داعش به مناطق تحت کنترل آمریکا روی می آورند. تا جایی که پکک/ پید برای این عناصر جواز عبور هم صادر می کنند!
(۲) به تحولات فوق اعلام به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل از طرف آمریکا نیز باید اشاره کرد، که هم در شورای امنیت و هم در مجمع عمومی سازمان ملل ضربه کاری خورد.
(۳) ترکیه که با عملیات سپر فرات کریدور آمریکا ـ اسرائیل را قطع کرده بود، با عملیات شاخه زیتون قصد برچیدن کریدور را دارد. حساب آمریکا معلوم بود، برای باز کردن کریدور ابتدا کانتون جزیره در شرق و کانتون عین العرب (کوبانی) در وسط این کریدور را تاسیس و سپس آنها را به هم متصل کرد. این بار قصد ایجاد کانتون عفرین را داشت تا بتواند کریدور را تکمیل کند، ولی عملیات شاخه زیتون، رؤیای کریدور آمریکا – اسرائیل را نقش برآب کرد.
(۴) “پیاده نظام” و “پیاده نظام ما در منطقه” اصطلاحی است که اولین بار توسط باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در مورد سازمان های کردی مسلح در سوریه (بخوانید پکک) به کار برده شد. معنای آن روشن تر از آن است که احتیاج به توضیح داشته باشد!
(۵) در ماه جولای ۲۰۱۷ فرمانده نیروهای ویژه آمریکا، ژنرال تامس Thomas در سخنرانی خود در “انستیتوی آسپین” Aspen در امریکا گفته بود که با توصیه آنها (آمریکا) PYD/PYG نام خود را به “نیروهای دموکراتیک سوریه” (SDG) تغییر دادند! دلیل تغییر نام، برملا شدن یکی بودن پکک با پید است. با تغییر نام و افزودن صفت “دموکراتیک” به آن در واقع سعی کردند تا ارتباط آمریکا با پکک را که آمریکا خود آن را سازمانی ظاهرا تروریستی تلقی می کند، پنهان سازند، ولی بعد از آغاز عملیات شاخه زیتون، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا Heather Nauert در گزارش هفتگی خود، به جای نام پید از پکک نام برد:”ترکیه در شمال سوریه داعش را ول کرده و دنبال پکک افتاده است، ما در اینجا ثبات می خواهیم”. از آنجایی که تاکنون تکذیبی در این مورد صورت نگرفته است، معلوم می شود که آمریکا دیگر تعارفات را نیز کنار گذاشته و صریحا به روابط اش با پکک که تاکنون آن را انکار کرده بود اعتراف می کند. جالب است که در سایت رسمی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از پکک/ پید به عنوان سازمان های تروری که منشاء خارجی دارند، نام برده شده است! آمریکا تا به امروز ادعا می کرده است که پید/ با پکک فرق دارد و آنها ارتباطی با هم ندارند. این مسئله در مورد شاخه های نظامی این سازمان نیز صادق است، چنانکه آمریکا نیروهای نظامی پکک در سوریه را روزی “ارتش مرزی”، زمانی “محافظین مرزی” و روزی دیگر “نیروهای امنیت داخلی” …. خطاب می کند. آیا اینها چیزی جز فریب افکار عمومی جهان و توجیه جنگ افروزی هایی نیست که به دست پیاده نظام های خود در منطقه براه انداخته است؟