اجرای موفقیت آمیز اولین کنسرت رسمی حسام فریاد
اولین کنسرت رسمی حسام فریاد در تورنتو شنبه دوم اکتبر ۲۰۱۰ در سالن جوانان ارامنه برگزار شد.
پیش از آنکه حسام فریاد به روی صحنه بیاید، فیلم کوتاهی به نمایش درآمد که در آن حسام فریاد پنج ساله در یک میهمانی “تو ای پری کجایی” را بسیار زیبا با صدای کودکانه اش می خواند که نمایش این ویدیو با تشویق حاضران روبرو شد.
سپس همسر حسام و همکارش در “شرکت تولیدات موسیقی حسام فریاد” ضمن خوشامدگویی و نام بردن و سپاس از اسپانسرهای برنامه، همگان را به دیدن هنرنمایی حسام دعوت کرد.
حسام فریاد، به همراه گروهش به سرپرستی ایرج هیت، نخستین آموزگار او که برای اجرای این کنسرت از آلمان به تورنتو آمده بود، به روی صحنه حاضر شد و با صدایی پر حجم و اوج گیرنده، به زیبایی ترانه هایی را خواند که اشعار و آهنگ های اکثر آنها از خودش بود.
حسام سی ساله، ۱۵ سال است که در خارج ایران به سر می برد(ده سال در بلژیک و پنج سال اخیر در تورنتو)، اما این غربت نشینی، به قول همکارم آرش عزیزی، نتوانسته شیوایی کلامش را از بین ببرد.
او به زیبایی و با احساس اشعاری از خودش را بر صحنه دکلمه می کرد، می خواند و حاضران را تشویق به همخوانی می کرد.
در میان ترانه هایی که خواند یک ترانه ی انگلیسی بود با نام Can’t help Falling in Love که قبلاً با صدای الویس پریسلی شنیده بودیم، و صدای فریاد نیز هم او را به یادمان آورد. این هنرمند جوان و بااستعداد و خوش صدا، ترانه ای فرانسوی هم به احترام کنسول بلژیک و همسرش که از میهمانان او در سالن بودند، خواند که با استقبال بسیار روبرو شد.
حسام فریاد ۱۱ سال است که به طور حرفه ای به موسیقی پرداخته و بیش از ۱۲۰ ترانه ضبط شده و هشت آلبوم دارد به نام های: نهنگ، Space، سیمرغ، نوروزانه (با دکلمه ی اشعار اسماعیل خویی)، که هر پیروزی اول آرزو بود(با دکلمه ی اشعار ژاله اصفهانی)، آثاری از محمد شمس و تازه ترین سی دی او که در این کنسرت به دوستداران ارائه شد “تکدرخت” است. او در اروپا با ارکستر سمفونی بروکسل، فیلارمونیک بلغارستان و کرِ پاریس اجرا داشته است.
ایرج هیت، آهنگساز، نوازنده، و تنظیم کننده ی آهنگ و اولین معلم حسام فریاد، از آلمان آمده بود و حضور هنرمندانه اش با نواختن پیانو و سرپرستی نوازندگانی که غیرایرانی بودند، کاملا تاثیرگذار بود.
از چند تن از هنرمندانی که در این کنسرت حضور داشتند، نظرشان را پرسیدم.
سلیمان واثقی(سلی)، هنرمند موسیقیدان، از حضور در کنسرت ابراز خوشحالی کرد و گفت، یک صدای خوب شنیدم با آهنگ های زیبا و حتما می خواستم حضور پیدا کنم چون برایم مهم بود حمایت از این هنرمند جوان که از شهر خودمان است و از لس آنجلس نیامده.
فریدون فرهی، هنرمند دیگر آوازخوان، ترانه های حسام فریاد را که خود سروده بود، ستود و آنها را آزادیخواهانه توصیف کرد و کنسرت را عالی خواند.
روح انگیز میرزایی، هنرمند میهمان از سوئد، که هفته ی پیش از این خود در تورنتو کنسرتی برگزار کرد، و در زمینه ی آهنگسازی و تنظیم و آواز ده ها سال تجربه دارد، گفت: من خیلی خوشحال شدم که در این شهر بودم و توانستم در این کنسرت حضور پیدا کنم. کنسرت یک جوان ایرانی که ساخته های خودش را می خواند و شعرهای خودش را و تنظیم های فوق العاده زیبا و صدایی بی نهایت خوش، صدای رسا، قوی که می توانست یک ارکستراسیون بزرگتری هم در کنارش باشد، می توانست یک سری کار با موسیقی ملی و کلاسیک ما انجام بدهد. ایشان کارهایشان خیلی قوی بود. روی سن آمدنشان، به عنوان یک هنرمند آمد و با کم بودن سن اش چقدر افتاده بود. در کل اوج صدا، قدرت صدا، زیر و بم های صدا، فوق العاده زیبا و کلام خوش روی آن بود.
روح انگیز افزود: متاسفانه اگر استقبال زیاد نشد، من فکر می کنم به خاطر این بود که در این دو هفته ای که در تورنتو بودم، دیدم فعالیت های فرهنگی و هنری زیادی در این شهر هست که نشان می دهد ایرانی ها چقدر اینجا به فرهنگ بها می دهند. آن طور که من دیدم، برنامه های زیادی در این چند روز بود، و شاید دلیل استقبال کم هم یکی همین تداخل برنامه ها باشد.
گفتنی ست سهیل پارسا، کارگردان بزرگ تئاتر کانادا نیز در سالن حضور داشت که با اشاره به نامش مورد تشویق قرار گرفت.
اما از خود حسام نیز نظرش را راجع به اولین کنسرت رسمی اش در تورنتو پرسیدم، گفت: آغازی بود و پروازی بر فرازِ سپهرِ مهرِ هم میهنانِ تورنتو نشین، که به دور از هیاهوی نخستین دیدار مرا با روحِ جاری هم میهنان در این شهر آشنا ساخت و البته قضاوت نیک و بد آن را به مخاطبان خود وا می نهم.
حسام در مورد نکات مثبت و منفی و کاستی های این اولین کنسرت گفت: برای نخستین دیدار نکاتِ مثبت این برنامه به نکات منفی اش برازنده بود، ولی هماره کاستی ها هستند تا بتوانیم تلاش بورزیم برای اینکه بهتر باشیم، بهتر انجام دهیم در شأن و ارج مردمانمان. به راستی که اگر سالن ما پر می بود نازنین هم میهنانی دیگر نیز می بودند تا بیشتر با یکدیگر آشنا شویم… ولی این تازه آغازِ راه است و زمان هنوز برای من و هم میهنانم در این شهر رو سویِ فردایی سپید جاریست.
حسام عکس العمل مخاطبان و تماشاگران را به “گوارایی کندویی عسل بی هراس از وجود زنبور” توصیف کرد، و افزود: شور و مهر تماشاگران آنچنان بود که در شهری که نخستین بار به روی صحنه می رفتم و آلبوم های قدیمی من را نمی شناختند ترانه “بخون” را با من همخوان شدند. و در پایان کنسرت این من بودم که انگار باید صحنه را پس از دو بخش ۷۵ دقیقه ای ترک می کردم ورنه مردم با تشویق ها و مهرهایشان هماره همراه و همفریاد و ایستاده چون سترگ پشتیبانان، مرا شرمسار مهر و مهرورزیشان نمودند.
راستش من خودم هم غافلگیر شده بودم. چنین انتظاری نداشتم. خانم روح انگیز از نظر هنری به خوبی صدای او را توصیف کرد. من هم به عنوان یک شنونده ی معمولی می توانم بگویم از مجموعه ی کار او بسیار راضی بودم، از صدایش، از حضورش، از ترانه ها و آهنگ هایش، به همین خاطر هم بود که پس از کنسرت در فیس بوک نوشتم: حسام فریادِ جوان شاید نداند که اگر سالن پر نبود به این خاطر است که بسیاری از ما ایرانی ها همیشه برای اولین ها بسیار محتاطانه قدم برمی داریم، و بعد از موفقیت این کنسرت، مطمئنم که برنامه های بعدی متفاوت خواهند بود.
برای حسام فریاد موفقیت های بیشتر آرزو داریم.
عاشق را بر کلام واژه ی امر, به نوا سرایی
بهر رهایی
عاشق را برخون دل ,به نواسرایی
بهر رهایی
هستی خود رهایی نیست
؟؟
گر بایدی برخود نسازبم
؟؟؟
باید _شان بدوراندازیم
برباید_ پوسیده وکهنه ناوک بودن
نیاز شمشیر برسنگ کوفتن نیست
خون شمشیر ریختن
چکه ای باران یاران
شفا ف و پاک و راستین
راه میسازد برخورد بر خارا سنک
رهایی
نه برآرزو
بردستان کار