حسین علیزاده

پیشگفتار:

در اقدامی غیر مترقبه و در عین حال غیر قابل پیش بینی دو کشور ایران و مصر در تاریخ ۱۱ مهر ۸۸، توافقنامه ای را به امضا رساندند که بر اساس آن هر هفته تعداد ۲۸ پرواز بین دو پایتخت برقرار گردد. وجود ملاحظاتی در این خصوص و انگیزه های احتمالی این تصمیم موضوع این نوشته است.

 ملاحظات:

۱ـ ایران و مصر به عنوان دو کشور مهم مسلمان و عضو موثر عدم تعهد، سه دهه فاقد روابط عادی دیپلماتیک با یکدیگر در سطح سفیر هستند. روابط محدود دو کشور در سطح دفتر حفاظت منافع که از سال ۱۹۹۱ به این سو برقرار شد نیز خالی از تنش های مکرر نبوده است.

۲ـ تنش در روابط ایران با مصر به عنوان کشوری مسلمان، آفریقایی و عضو فعال عدم تعهد موردی استثنایی است چرا که توسعه مناسبات با کشورهای اسلامی، آفریقایی و عضو عدم تعهد، همواره سه مولفه در تنظیم مناسبات سیاست خارجه جمهوری اسلامی بوده است. حال این که چرا مصر با بهره مندی از این سه مولفه در کنار دو کشور امریکا و اسرائیل قرار گرفته است که سیاست خارجی ایران در تخاصم با آنان تعریف شده، پرسشی بزرگ است.

پاسخ را می توان در بنیاد سیاست خارجی ایران در خصومت با پیمان صلح مصر به اسرائیل(پیمان کمپ دیوید) دانست که موجب شد به رغم بهره مندی مصر از سه فاکتور فوق، ایران همه این ویژگی ها را نادیده گرفته و همواره مخالف پیمان صلح مصر و اسرائیل باشد. این واقعیت در نامه آیت الله خمینی به وزیر خارجه دولت موقت در ۱۱ اردیبهشت ۵۸ به خوبی آشکار است آنجا که نوشت:

“با در نظر گرفتن پیمان خائنانه مصر و اسرائیل و اطاعت بی چون و چرای دولت مصر از امریکا و صهیونیست، دولت موقت جمهوری اسلامی ایران، قطع روابط دیپلماتیک خود را با دولت مصر بنماید.(صحیفه نور، ج ۶، ص ۱۰۸)”

۱ـ تنافر ایران و مصر تا بدانجا بالا گرفت که ایران در توبیخ  انور سادات وی را  فرعون مصر لقب داد و نام  قاتل او خالد اسلامبولی را برای تجلیل از کار انقلابی اش بر یکی از خیابانهای تهران که سفارت مصر در آن  قرار داشت، نهاد. سفارت مصر در اعتراض به این رفتار با نقل مکان به خیابانی دیگر برای آنکه نامه های واصله به آن سفارت خانه با نام قاتل انور سادات به دستش نرسد، همواره بر این رفتار تهران اعتراض کرد.

۲ـ اقدام شورای شهر تهران با ترکیب اکثریت اصلاح طلبان طرفدار دولت اصلاحات خاتمی، در حذف نام خالد اسلامبولی اگرچه به تصویب شورای شهر رسید، ولی چنان با مخالفت اصولگرایان مواجه شد که این مصوبه جز بر روی کاغذ به جایی نرسید.

احتجاج اصولگرایان این بود که خالد اسلامبولی سادات را به جزای خیانتی رساند که امام خمینی بر آن صحه گذاشته بود. بنابر این، تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی، وارد شدن اصلاح طلبان به حریم ممنوعه ای بود که شخص بنیانگذار انقلاب اسلامی آن  را تدوین نموده بود. دریافت این هشدار برای اصلاح طلبان باعث شد که مصوبه شورای شهر تهران جز در حد یک مصوبه باقی بماند.

 

پرسش :

به شرحی که گفته شد اگر پیمان کمپ دیوید را خط فاصل و عامل تنافر ایران و مصر، بدانیم که مانع عادی سازی روابط تهران ـ قاهره برای سه دهه شده است، اینک پرسش این است که مگر چه اتفاقی افتاده که دو کشور حاضر به راه اندازی این خط هوایی آن هم با تعداد ۲۸ پرواز در هفته (که طبیعتاً مسافران زیادی را جابه جا می کند) شده اند. نباید از یاد برد که مصر همواره از رشد اسلامگرایی بر خود واهمه داشته و سخت ترین سرکوب ها را علیه جریانات اسلامگرا در مصر به کار بسته است. پرسش این است که آیا در دو طرف معادله کدامیک از اصول خود عدول کرده اند که امکان چنین توافقی با این تعداد پرواز را فراهم آورده است؟ آیا مصر از پیمان کمپ دیوید عدول کرده است یا ایران از مواضع اسلامگرایی خود؟

آیا ملاحظات امنیتی برای کشور مصر که شدیدا از به قوت رسیدن اسلامگرایان آسیب پذیر نشان می دهد، در برقراری این پروازها نادیده گرفته شده است؟ مسلما پاسخ منفی است.

 

پاسخ :

برای درک بهتر پرسش بالا، بیایید فرض کنیم که به جای خبر برقراری خط هوایی تهران ـ قاهره شاهد خبر برقراری خط هوایی تهران ـ واشنگتن در شرایط کنونی بودیم. میزان تعجب و تحیر از برقراری خط تهران ـ قاهره در شرایطی که طرف مصری سرسوزنی در سیاست خارجی خود مبنی بر درستی پیمان کمپ دیوید عدول نکرده، همان مقدار شگفت انگیز  است که خط پرواز تهران ـ واشنگتن در شرایطی که هنوز آمریکا در گمان دولت ایران شیطان بزرگ می باشد، تحیرآور است.

صف بندی سیاست خارجه متصلب ایران در برابر مصر در سه دهه گذشته همان مقدار سرسختانه بوده که فقط مشابه آن را در صف بندی ایران در برابر اسرائیل و امریکا می توان به یاد آورد.

با این توصیف، ناگزیر یک تحلیل گر بصیر خواهد دانست که حل این معضل یعنی امکان برقراری پرواز بین تهران و قاهره با آن همه ترس و ملاحظات امنیتی طرف مصری از گسترش اسلام انقلابی جز با یک پاسخ منطقی ناممکن است و آن اینکه یکی از دو طرف صف بندی از مواضع خود کوتاه آمده است.

حال پرسش این است که آیا مصر از پیمان کمپ دیوید عقب نشینی کرده است یا ایران از مواضع انقلابی خود؟ آیا عصر پایان اندیشه های انقلابی خمینی در ایران فرا رسیده است که امکان برقراری این پرواز فراهم آمده است یا اینکه مصر پس از سی سال برحذر بودن از گسترش اندیشه اسلام انقلابی به ناگاه چشم بر این واقعیت بسته است؟

به نظر می رسد شق اول درست باشد. تجلیل از کوروش کبیر و به نمایش درآوردن منشور حقوق بشر کوروش، سخن اسفندیار رحیم مشایی از مکتب ایران(به جای مکتب اسلام) یا  سخن او از حسن روابط ملت ایران با همه ملت ها حتی اسرائیل همگی نشانه هایی است که مصر را بر این باور وا می دارد که ایران دچار تغییراتی ریشه ای شده است.

برقراری خط  هوایی تهران- قاهره بی تردید با هدف کمک مصر به ایران برای فاصله گرفتن هر چه بیشتر از شعارهای انقلاب اسلامی است. تردید نباید داشت که مقامات امنیتی مصر در رایزنی های خود برای راه اندازی این پرواز تضمین های امنیتی کافی را از طرف ایرانی گرفته اند که مسافران ایرانی فقط به قصد سیاحت از اهرام و آثار باستانی، گشت و گذار در کاباره ها و یا آنان که متدین اند در دیدار از مساجد مصر، به این سفر اعزام شوند.

آقای فهمی هوید یک بار ایران را با یک تقسیم بندی گویا به ایران الثوره (ایران انقلاب محور) و ایران الدوله (ایران دولت محور) تقسیم بندی کرده بود. مصری ها که خود روزگاری دوران گذار از انقلابی گری (ثوره) به دولتگرایی را تجربه کرده اند، اطمینان داشتند که ایران نیز روزی این گذار را نیز تجربه خواهند نمود. ظاهرا این دوران گذار در ایران آغاز شده است، اما یک پرسش بزرگ از آیت الله خامنه ای باقی است که در تمجید از دولت احمدی نژاد گفته بود”این دولت گفتمان اوائل انقلاب (گفتمان انقلاب و انقلابی گری) را زنده کرده است”. اگر دولت احمدی نژاد به راستی تفکر انقلاب و انقلاب گری از نوع ۵۷ را داشت بی تردید، خط هوایی تهران- قاهره هرگز برقرار نمی گردید.

دولت احمدی نژاد پایانی بر عصر انقلابی گری در ایران است و گرنه کجایند کفن پوشانی که به خیابان ها  بریزند و فریاد برکشند که نزدیکی با مصر نزدیکی با اسرائیل و آمریکا است و در تقدیر از خالد اسلامبولی سنگ قبر نمادین برایش ساخته تا با تجلیلی از او فرعون مصر را لعن کنند. عناد با سادات در ایران تا آنجا بالا گرفت که ستاد پاسداشت شهدای اسلام فیلمی یک ساعته به نام «اعدام فرعون» تهیه کردند که واکنش شدید مصر را به همراه داشت. یک کارگردان مصری نیز در تلافی ساخت فیلم “خمینی امام خون” را در دست ساخت گرفت.

برقراری خط هوایی تهران ـ قاهره برخلاف تمجید آیت الله خامنه ای از گفتمان انقلابی دولت احمدی نژاد دلیل روشنی بر فاصله گرفتن ایران از انقلاب اسلامی است. گواه این ادعا اظهارات احمد ابوالغیظ وزیر خارجه مصر در پی دیدار با مشاور ویژه آمریکا دنیس رایس در مورخ  ۱۵ مهر ۸۸ یعنی ۴ روز پس از  امضای توافقنامه هوایی است که گفت:

“امیدوارم ایالات متحده آمریکا در تغییر رفتار ایران در خاورمیانه موفق شود. وی رفتار ایران را در بسیاری از جنبه‌ها، منفی خواند و گفت چنین رفتاری به امنیت، ثبات و صلح در منطقه کمکی نمی‌کند.”

مهر ۸۸

 

* حسین علیزاده، رایزن و کاردار مستعفی جمهوری اسلامی ایران در فنلاند است که به کمپین سفارت سبز پیوسته و در اروپا زندگی می کند.  او در رشته ی روابط بین الملل از دانشکده ی روابط بین الملل وزارت خارجه فوق لیسانس گرفته و ۲۱ سال در وزارت امور خارجه  جمهوری اسلامی کار کرده است.