آنا چن
توضیح شهروند: در میان هزار و اندی نفری که تماشاچی و شنوای کنسرت نامجو بودند، تعدادی غیرایرانی هم پیدا میشد. این بود که از یکی از آنها به نام آنا چن، که خود چینیتبار و اهل سنگاپور است، خواستیم چند خطی در مورد تجربهاش بنویسد. کلمات آنا نشان میدهد که چطور موسیقی نامجو میتواند مرزهای زبانی را پشت سر بگذارد و بر دلها بنشیند.
***
عصر روز بخصوص گرمی در ماه اکتبر بود که در سونی سنتر تماشاچیِکنسرت محسن نامجو شدم که غیرایرانیها او را با نامی میشناسند که نیویورک تایمز در موردش به کار برد: باب دیلانِ ایران.
من فارسی نمیدانم، اما قبلا به لطف دوستپسر ایرانی، با ترانههایی مثل «زلف بر باد»، «همش دلم میگیره»، «ترنج» و«یارم بیا» آشنا شده بودم. دوستانم در موردش برایم زیاد گفته بودند و دلیل محبوبیتش واضح بود. او روی ترانههایی پرشور و با تنظیم موسیقیهای مبتکرانه آهنگ میسازد و به راحتی بین شیوههای مختلف سنتی و معاصر رفت و آمد میکند.
نامجو تنها روی صحنه آمد. در گوشه سمت راست ظاهر شد و در گوشه صحنه به آن بزرگی، کوچک جلوه میکرد. وجنات متواضع اما حاکی از اعتماد به نفسی داشت و شب را با ادای دینی محترمانه به خواننده ای که درگذشته بود (مرضیه) شروع کرد و سپس به اجرای مجموعهای از ترانههای جدید و تابه حال اجرا نشده پرداخت.
نیمه اول کنسرت پر از کارهای آرامتر و تاملیتر بود و در بخشی از آن درامر و پیانیستی با او همراه بودند. نامجو با احساسات عالی میخواند و گستره صداییاش، که گاه در یک ترانه و حتی در یک قطعه شنیده میشد، قابل تحسین بود. تماشای هنرمند در حال اجرا لذتی واقعی بود و این لذت به علت تماشاچیان مشتاقی که از دست زدن و خندیدن و چندین بار تشویق ایستاده نامجو ابایی نداشتند، بیشتر میشد. آنتراکت که رسید، معلوم بود مردم خوشحالند و آماده نیمه دوم.
او با مجموعهای از ترانههای محبوبش شروع کرد که با ارکستر ۵ نفری و ۲ خواننده کر همراه بود. اینقدر لذت بردم که نیمه دوم به سرعت از نظرم گذشت. نامجو خودش چند کلمهای هم صحبت کرد، اما موسیقی برایم کتاب کتاب حرف داشت.
کلید محبوبیت او بدون شک در اشعارش است که من آنها را بدون درک ظرافتها و طنازیهای بازی با کلمات احساس میکنم. من از شانس تماشای اجرای او بسیار لذت بردم و احساس بسیاری از غیرایرانیها، که خیلیهایشان دوستپسرهای ایرانی هم نداشتند، همین بود. تنها حسرتم این است که چرا افراد بیشتری شریک این لذت نشدند. کنسرت خوب فروخته بود، اما صندلی خالی زیاد بود که احتمالا به علت قیمتهای کمی گران بود.
نازنین مگر زیرک بودن پسندیده نیست؟؟
او با هنر خود بران سروده ها میافزاید
اشکال کجاست؟؟
نمی پسندی؟؟
ترا به جبر شنیدن است؟؟؟
دیدگاهت هماره گرامی است
دلم می خواست آقای نامجو اشعاری را انتخاب می فرمودند که تا حالا هنرمند معروفی آن را به صورت آواز یا ترانه نخوانده. حیف که ایشان زیادی زرنگ هستند و اشعاری را انتخاب می کنند که به گوش مردم آشنا هستند!!!!