حمید پرتوی دادستان یکی از محکمه های قضایی، جوانی افغان را متهم به قتل می کند و اهمیتی به انکار جوان نمی دهد. جوان افغان در زندان خودکشی می کند و سپس مشخص می شود قاتل کس دیگری بوده است. حمید در اثر عذاب وجدان ناشی از این اشتباه از کار کناره می گیرد و از خانواده ی جوان افغان حلالیت می طلبد. پس از چندی پرستو دختر او همراه با دوست پسرش فرهاد در یک پارتی شرکت می کند،
شهروند ۱۱۷۵-۱ می ۲۰۰۸
محاکمه
کارگردان: ایرج قادری
نویسنده: سعید مطلبی
مدیر فیلمبرداری: حسین ملکی
موسیقی: امیر توسلی
بازیگران: ایرج قادری، مهناز افشار، افسانه بایگان، گوهر خیراندیش، محمدرضا شریفی نیا، افسانه پاکرو، ثریا قاسمی، ابراهیم بحرالعلومی..
خلاصه داستان:
حمید پرتوی دادستان یکی از محکمه های قضایی، جوانی افغان را متهم به قتل می کند و اهمیتی به انکار جوان نمی دهد. جوان افغان در زندان خودکشی می کند و سپس مشخص می شود قاتل کس دیگری بوده است. حمید در اثر عذاب وجدان ناشی از این اشتباه از کار کناره می گیرد و از خانواده ی جوان افغان حلالیت می طلبد. پس از چندی پرستو دختر او همراه با دوست پسرش فرهاد در یک پارتی شرکت می کند، اما مردی که قصد تعرض به او را در پارتی دارد توسط فرهاد مورد ضرب و جرح قرار می گیرد و کشته می شود. فرهاد و پرستو می گریزند، اما حمید به دنبال شان می رود و فرهاد را قانع می کند که خود را به پلیس معرفی کند. در جریان محاکمه، حمید وکالت فرهاد را به عهده می گیرد و در می یابد که فرهاد قاتل نیست و قتل به دست کس دیگری رخ داده است، برای همین در جریان تحقیقاتش، دختری به نام نگار را پیدا می کندکه از آشنایان مقتول بوده و آن شب نیز در پارتی حضور داشته است. نگار ابتدا از همکاری طفره می رود، اما صداقت حمید او را تحت تاثیر قرار می دهد و پس از اشاره هایی به یک باند بزرگ قاچاق مواد، قول می دهد فردا در دادگاه برای شهادت حاضر شود، اما یک حادثه مسیر ماجرا را تغییر می دهد…
رمبوی سالخورده ایرانی با پنجاه سال سابقه
درباره ایرج قادری و فیلمهایش بسیار سخن گفته شده است. یک بازیگر و کارگردان کهنه کار معروف بسیاری از فیلمهای عامه پسند سینمای قبل از انقلاب که همزمان با فردین در فیلم چشمه آب حیات ظاهر شد و پس از آن در کنار فردین، ملک مطیعی و بهروز وثوقی به چهره ای پولساز در سینمای ایران تبدیل شد. او از نادر ستاره های فیلمفارسی در سینما بود که بر خلاف ممنوعیت ها و محدودیتهای به وجود آمده در سینمای پس از انقلاب با فیلمهایی با حال و هوای سیاستهای سینمای اسلامی همچون برزخی ها، دادا، تاراج جسته و گریخته به فعالیت ادامه داد. یکی از ویژگی های قادری اینست که ابزار کارش را خوب می شناسد و تکلیفش هم با سینما روشن است. او به دنبال سینمای ملودرام های اشک آور و ساده و سطحی است و خوب بلد است که تماشاگران این جنس از سینما را که در کشوری مثل ایران هم اکثریت سینماروها را تشکیل میدهد، راضی کند. قادری یکی از فیلمسازان شاخصی است که اکثر منتقدان نیش قلم خود را به سوی او و فیلمهایش نشانه می گیرند، اما به اعتقاد من نباید از فیلمسازی مانند او با پنجاه سال فعالیت در سینمای ایران انتظار تحولی یکباره داشت. قادری و جنس فیلمهایش مشخص است و او هم هیچ تمایلی به تغییر روند فیلمسازی اش ندارد، ولی نباید فراموش کرد که خیلی از فیلمسازان ایرانی تازه کار و جوان در پی این هستند که فیلمهایی از نوع آثار قادری به هدف تسخیر گیشه و جذب عامه تماشاگر بسازند، اما در این کار موفق نبودند چرا که موفقیت در این کار هم معیارهای خاص خودش را دارد و قادری طی این پنجاه سال با کوله باری از تجربه به این نقطه رسیده است. قادری پس از انقلاب و با ساخت فیلمهایی چون برزخیها، دادا و تاراج برای سالها ممنوع الکار شد. پس از اینکه اجازه فعالیت مجدد گرفت با فیلمی به نام “می خواهم زنده بمانم” که هنوز هم بهترین و کم ایرادترین فیلم اوست به فیلمسازی ادامه داد، اما آثار بعدی اش همچون سام و نرگس، نابخشوده، پنجه در خاک، طوطیا و آکواریوم ملودرامهایی سطحی بودند که از فرمولهای همیشگی قادری تبعیت می کردند. با این مقدمه تکلیف ما با محاکمه نیز تا حد زیادی روشن است و نیاز به نقد و بررسی خاصی ندارد. چه منتقدان از این فیلم ایرادهای بزرگ بگیرند و چه نگیرند فیلم محاکمه با تکیه بر حضور قادری در نقش اول فیلم و استفاده از عوامل و عناصر گیشه پسند و عامه پسند توانسته توجه خیلی از مخاطبان را به خود جلب کند. خیلی ها را می شناسم که به دفعات محاکمه را دیده و اشک ریخته اند! در این حالت هرچقدر هم که فریاد بزنیم این فیلم دارای قصه و شخصیت پردازی های کلیشه ای با فرمول هایی کهنه و نخ نما شده است و هیچ نوآوری در محتوا و ساختار ندارد به مذاق این گونه تماشاگران ملودرام دوست سطحی خوش نخواهد آمد. محاکمه نشان از علاقه خاص قادری به فیلمهای پلیسی و جنایی با گرایشی ویژه به فیلمهایی با مضمون دادگاهی (می خواهم زنده بمانم، سام و نرگس) و گریاندن تماشاگر با صحنه های ملودرام به ضرب موسیقی غمگین دارد. در محاکمه، ایرج قادری به یاد فیلمفارسیهای گذشته خود افتاده و در اثر عذاب وجدان دچار یک استحاله شده و یکه و تنها به جنگ یک قدرت بزرگ مافیایی و پر قدرت می رود و در نهایت نیز موفق می شود آنها را به دام بیاندازد. قبول دارم تام کروز نیز در ماموریت غیر ممکن دست به این اعمال میزند، اما خودمانیم این کجا و آن کجا! شاید بتوان مبارزه یک تنه قادری با یک شبکه مافیایی را به رمبوی آمریکایی تشبیه کرد، اما باز هم باید گفت رمبوی سالخورده ایرانی با پنجاه سال سابقه. اگر چه در کل، محاکمه فیلم ضعیفی است، اما ایرج قادری به عنوان فیلمسازی با پشتکار و صبور و شیفته کار با پنجاه سال تجربه در سینمای ایران دارای جایگاهی ویژه در تاریخ سینمای ایران است و اگر فقط طول نگاتیوهایی را که در فیلمسازی مصرف کرده اندازه بگیریم باید به احترامش کلاه از سر برداریم.
***
بچه های ابدی
کارگردان: پوران درخشنده
فیلمنامه: پوران درخشنده
مدیر فیلمبرداری: حسین جعفریان
تدوین: داود یوسفیان
موسیقی: کامبیز روشن روان
بازیگران: شهاب حسینی، الهام حمیدی، هادی مرزبان، پانته آ بهرام، آهو خردمند، مهدی میامی، فلور نظری، فرزانه کابلی، علی احمدی فر
خلاصه داستان:
ایمان و نگار قرار است به زودی با هم ازدواج کنند، اما هر بار که قضیه جدی می شود مکالمه های تلفنی و مشکوک ایمان، نگار را با تردید مواجه می سازد. سرانجام با اعتراض نگار، ایمان واقعیت زندگی اش را آشکار می کند و از برادرش علی که مبتلا به سندرم دان است و به شدت وابسته به اوست سخن می گوید. نگار که با اطلاع از این ماجرا، در ازدواج با ایمان دچار تردید شده، در مورد این بیماری و مبتلایانش شروع به تحقیق می کند و با وجود مخالفت خانواده اش، پس از برقراری رابطه عاطفی با علی، به ایمان جواب مثبت می دهد. پدر نگار با این شرط که علی نباید با ایمان و نگار زندگی کند، بلکه باید به آسایشگاه مخصوص این بیماران فرستاده شود با ازدواج آنها موافقت می کند. پذیرفتن این شرط برای ایمان سخت است، اما پس از سکته مادرش و بستری شدن او در بیمارستان مجبور می شود علی را به آسایشگاه بفرستد. علی در آسایشگاه دچار دلتنگی می شود و از آنجا می گریزد و اتفاقات تازه ای را رقم می زند….
فرمولهایی که گاهی جواب نمی دهد
پوران درخشنده با فیلمهایی مثل “پرنده کوچک خوشبختی” و “رابطه” و موفقیت این فیلمها در جذب مخاطب، به فیلمسازی شناخته شده در رابطه با معلولیت های ذهنی و جسمی کودکان و نوجوانان و به تصویر کشیدن مسائل آنها تبدیل شد، اما آثار بعدی این فیلمساز که بیشتر حول محور مسایل خانوادگی بود از لحاظ محتوا و ساختار مورد توجه قرار نگرفت و در گیشه هم با استقبال روبرو نشد.
درخشنده با آخرین اثرش “رویای خیس” به مشکلات نسل جوان و در واقع شکاف نسلها پرداخت، اما این اثر نیز همانطور که گفته شد به لحاظ ضعف در محتوا و ساختار با اکران کمرنگ و کم فروشی مواجه شد و کارگردان را به این فکر برد تا بار دیگر برای بازگشت به شرایط مطلوب گذشته و تکرار موفقیت دو فیلم اولیه اش سراغ بچه های معلول و یا دارای نقص جسمانی برود. به همین خاطر او موضوعی حول محور سندروم دان را انتخاب کرد. اما این بار هم با وجود استفاده از شخصیت اصلی با عقب ماندگی ذهنی و فرمولی که غالبا جواب مثبت بین تماشاگران طرفدار فیلمهای احساسی و ترحم برانگیز داده فیلم خانم درخشنده موفق از آب در نیامد و چه میان عامه مردم و چه بین منتقدان ریزبین با نظر مثبت مواجه نشد. بچه های ابدی فیلم آزار دهنده ای نیست و اتفاقا می توان تا آخر فیلم را با آرامش دنبال کرد و در این آشفته بازار تولید فیلمهای سطحی و ضعیف می توان آن را در رده فیلمهای متوسط قرار داد. چرا که شخصا در دو سه سال اخیر تعداد فیلمهای خوبی که دیده ام انگشت شمار بوده است و اغلب فیلمهای تولید شده را به صورت دور تند دیده و یا از نیمه رها کرده ام. پس دیدن فیلمی متوسط که بدون آزار و اذیت تا آخر تو را با خود همراه کند قابل تقدیر است. اگرچه ملودرام عشقی فیلم طبق معمول خیلی کلیشه ای است و در تحول پدر هم خیلی غلو شده است، اما بازی علی احمدی فر در نقش خودش یعنی علی دلنشین از آب درآمده و خیلی از ضعفها را پوشانده است.