حضرت بهاءاله بیان می دارند که منشأ، اساس و هدف ادیان الهی یکی است. تأکید می نمایند که دین یکی است و می تواند به کتابی تشبیه شود که ادیان، فصل های پی در پی آن را تشکیل می دهند. هر یک از ادیان را می توان به عنوان مرحله ای از مراحل پایان ناپذیر آشکار شدن یک حقیقت واحد در نظر گرفت.
نوع انسان همواره در حال پیشرفت وتکامل است. دانش و فهم انسان از واقعیات مادی و مفاهیم اخلاقی و معنوی در طول زمان تکامل می یابد. هر یک از ادیان نمایانگر یک مرحله در سیر پایان ناپذیر تکامل معنوی و اجتماعی بشریت است. از آنجا که تکامل بشر فرآیندی همیشگی و رو به جلو است هیچگاه نمی توان سخن از آخرین یا کامل ترین دین به میان آورد. پیام آوران الهی (مظاهر ظهور) به صورت پی در پی و تدریجی هدایت های لازم برای تکامل اجتماعی و معنوی نوع انسان را فراهم خواهند آورد. تعالیم هر یک از این مربیان الهی در هر دوره متناسب با ظرفیت درک و فهم بشر و نیازهای زمان، اجتماع را در سطوح بالاتری از وحدت نسبت به قبل سازمان دهی می کند و با تأثیر بر قلوب و افکار و با تقویت انگیزه های عمیق انسانی توانمندی بالقوه جمعیت ها را برای مشارکت در پیشبرد تمدن به میزانی که قبل از آن هرگز ممکن نبود، به کار می برد.
اصل یگانگی ادیان که بهائیان به آن اعتقاد دارند همچنین بیان می کند که تمامی ادیان در حقایق بنیادین و اساسی مشترک هستند. تفاوت های بین تعلیمات ادیان را به ویژه در حوزه آداب و رسوم اجتماعی می توان به شرایط و نیازهای مختلف هر زمان نسبت داد. می توان هر ظهور را به عنوان پزشک ماهری تصور کرد که درک کاملی نسبت به ماهیت هیکل انسان دارد و قادر به تجویز داروی مناسب برای درمان دردهای عالم است. درمانی که به بهترین شکل با نیازهای زمان او همخوانی دارد. حضرت بهاءاله در این ارتباط توضیح می دهند. “رگ جهان در دست پزشک دانا است. درد را می بیند و به دانایی درمان می کند. هر روز را رازی است و هر سر را آوازی، درد امروز را درمانی و فردا را درمان دیگر”. اختلاف و جهت گیری های فرقه گرایانه موجود بین ادیان ریشه در برداشت های نادرست از متون دینی، تقلید کورکورانه، تعصب و پیروی از رویه ها، مناسک و سنت هایی دارد که در طول زمان توسط انسان ها و اغلب طبقه روحانیون مذهبی در دین وارد شده اند. چنین مسائلی ماهیت اصلی دین را پنهان می کند. اگر نتوانیم بین ویژگی های گذرا و فرع دین از یک سو و پیام حقیقی آن از سوی دیگر تفاوت قائل شویم، پذیرش اصل یگانگی مشکل خواهد بود. نادیده گرفتن سیر تکاملی دین در بسیاری از جوامع سبب شده است که پیروان یک دین هم چنان احکام و مناسکی را دنبال و تکرار نمایند که مدتها پیش نقش خود را ایفا نموده اند و اکنون دیگر کارآیی ندارند یا کارآیی آنها به شدت کاهش یافته و مناسب با شرایط زندگی در دوران معاصر نیستند. پایبندی به چنین روالها و سنت هایی در این زمان نه تنها به پیشرفت اخلاقی نمی انجامد بلکه سبب کم اهمیت شدن دین در دنیای امروز نیز می شود.
حضرت بهاءاله می فرمایند:
“همیشه کیش یزدانی به آنچه شایسته آن روز است هویدا و آشکار” برای این که دین نقش خود را در بهبود اجتماع تحقق بخشد باید آگاهی نسبت به یگانگی و وحدت ادیان افزایش یابد. حضرت عبدالبها توضیح می دهند:
“اصل دین یکی است و آن حقیقت است و اساس ادیان الهی است. اختلاف ندارد. اختلاف در تقالید است و چون تقالید مختلف است لهذا سبب اختلاف و جدال گردد. اگر چنانچه جمیع ادیان عالم ترک تقالید کنند و اصل اساس دین را اتباع (پیروی) نمایند جمیع متفق (یک دل و یک جهت) شوند، نزاع و جدالی نماند، زیرا دین حقیقت است و حقیقت یکی است تعدد قبول ننماید“
خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa