لوله کشی شیرکاکائو!

دست ما ایرانی ها درد نکند که  از روز اول خلقت، فهمیدیم بشرکاره ای نیست، در نتیجه همه کارهایمان را گذاشتیم به عهده خدا و گفتیم خدا خودش درست می کنه و بعد با اعصاب راحت، شروع به زندگی کردیم. خارجی های فضول و بی تربیت و پرمدعا، فقط به دلیل اینکه خارجی هستند و خیال می کردند از دماغ فیل افتاده اند، گفتند ما به خدا زحمت نمی دهیم وکارهایمان را خودمان به عهده می گیریم…

هزاران سال این کش و واکش بین ما و خارجی ها ادامه داشت تا رسیدیم به قرن بیست ویکم و بالاخره دوزاری شان افتاد و فهمیدند حق با ما بوده. چرا؟ چون هرکاری که کرده اند ناقص از آب درآمده …

ما شمع را اختراع کردیم، نه خدایا، اولش پیه سوز درست کردیم، بعد شمع و بعد چراغ نفتی. اختراعی که مرگ نداره. هنوز هم که هنوزه، هروقت برق قطع میشه، به پیه سوز و شمع و چراغ نفتی که کبریت بزنی، محفل آدم روشن می شود. تازه پروانه ها هم ازاینکه دور شمع بگردند بیشترکیف می کنند تا دور لامپ صد وات.  موقع گشت وگذار دور شمع، شعرهایی را که هزاران سال است برایشان گفته ایم و بازهم می گوئیم، زیردندانی زمزمه می کنند و لذت می برند !  …

خارجی ها یک برق اختراع کرده اند که مثل بند تنبان کوتاه، قطع و وصل میشه …، یک ساعت هست، چهار ساعت نیست. کار به جائی رسیده که الان دیگه مردم ایران نمیگن ما برق می خواهیم، میگن ما برنامه برای قطع برق می خواهیم!

همین چند روز پیش توی تلویزیون صدای آمریکا کلی آدم التماس می کردن که بی انصاف ها اقلا بهمون بگین کی برق قطع میشه که توی آسانسور نمونیم…

ما برای آب، چشمه را اختراع کردیم! می گشتیم ببینیم کجا چشمه هست، هم می خوردیم، هم توش آب تنی می کردیم، هم می دادیم به گاو وگوسفند هامون بخورن و به به و چهچه کنن!

خارجی ها اومدن گفتن، نه این کار بهداشتی نیست و چیزی اختراع کردند به نام لوله که آب از توش رد بشه و بهداشتی باشه …

لوله ها گهگاه ترک برمیدارن یا پیچ هاشون شل میشه و چه آب توش باشه و چه نفت، میریزه بیرون و حروم میشه و کلی ضرر میزنه …

تازه لوله تنها که خاصیتی نداره، همین الان توی خوزستان هزاران لوله هست که وقتی شیرش را می چرخونی یا هوا ازش میاد بیرون یا آب گل آلود، البته همیشه هم این ماجرا ناراحت کننده نیست.

هفته پیش یه بچه ای توی خرمشهر رفته بود آب بخوره، داد زده بود: مامان، مامان بدو بیا ، از توی لوله داره شیرکاکائو میاد بیرون!. مامانه هم تا برسه دم شیر آب و ببینه چه خبره، کلی دولت را دعا کرده بود که هم قراره پول نفت را بیاره سر سفره هاشون هم براشون شیرکاکائوی مجانی لوله کشی کرده اند!

این نکته را هم باید بگم که خارجی های بی معرفت، پارتی بازی هم کرده اند. یعنی برق خوب و حسابی را که هیچوقت قطع نمیشه برداشته اند برای خودشان، و برق های وازده و کال و نرسیده اش را داده اند به ما … لوله های حسابی را هم  همینطور. هرچی لوله آبدار و خوب بوده بردن توی خونه های خودشون، و لوله های وازده ای که از توش آب  گل آلود و بدبو درمیاد دادن به ما ….

راجع بقیه اختراعات شان هم بخوام بگم، سردرد می گیرید. نمونه اش همین مرسدس بنز و پیکان و پراید شونه. همه شون چهار تا چرخ بیشتر ندارند اما میان چرخ این تا چرخ اوشون، تفاوت از زمین تا آسمان است!

*

آب را نمی دانم، ولی قطع برق مسلماً تقصیر ادیسونه …من اگر جای ادیسون بودم و به فکر اختراع برق افتاده بودم، یه برقی اختراع می کردم که جرات قطع شدن نداشته باشه، شهر هرت که نیست!

*

به گزارش خبرگزاری ها، یک جوان ۳۱ ساله، ۳۸ هزار سکه بهار آزادی خریده است.

اونوقت ها سکه طلا را می خریدیم واسه هدیه دادن. عروسی، تولد یا ختنه سورانی که پیش می آمد، یک نیم پهلوی یا ربع پهلوی می خریدیم، هفت لا قایم می کردیم که هیچ کس خبردار نشه تا به دست گیرنده اش برسانیم.

این آقا پسرکه زده رو دست حاتم طائی، توی اوج جوونی ۳۸ هزارتا سکه بهار آزادی خریده تا به ۳۸ هزار نفر هدیه بده. به این میگن جوون، به این میگن هدیه، به این میگن بهار و به این میگن آزادی!

*

پول مثل چرک کف دسته، از اونور میاد، از اینور اختلاس میشه!

*

از سئوالاتی که امروزه دختر و پسر قبل از ازدواج ازهم می پرسند اینه که چند

درصد بدنت را خالکوبی کردی؟ و اصلا جای سالم توی بدنت باقی گذاشتی؟!

 

*

یه نوع آزادی هم هست که خیلی خوبه و معمولا کسی بهش توجهی نمی کنه.

 

آزادی آب خوردن توی خیابان بعد از ماه مبارک رمضان را میگم!

*

“گفتم ای جنگل پیر، تازگی ها چه خبر؟”

گفت شنیدم یه بساز و بفروش اینجا را خریده و میخواد یه برج صد طبقه بسازه راحت می شیم از این بی آبی، اصلا غلط کردیم درخت شدیم.

*

من برعکس شما! روزهائی که به دندانپزشکی می روم، حظ می کنم .

خدا خیرشان بدهد که در این دنیای پر از آشوب و سرکوب و خفقان، تنها کسانی که به انسان اجازه می دهند دهانش را تا آنجا که می تواند باز کند و هرچه دلش می خواهد بگوید، دندانپزشک ها هستند.

حالا اگر بخاطر آن انبردست و پیچ گوشتی و شیلنگی که می کنند توی دهان آدم، نمی توانیم حرفی بزنیم و از آزادی بیانی که حق مان است استفاده کنیم، آن بیچاره ها گناهی ندارند!

*

ضرب المثل حکیمانه “پول مثل چرک کف دسته” ، انصافن از هر آرامبخشی موثرتره …

الان توی سایت خبری دویچه وله خواندم که براساس لیستی که از دریافت کنندگان دلار۴۲۰۰ تومنی منتشر شده ، ۱۴۵ میلیون یوروی دولتی گم شده…

داشتم دندون قروچه می کردم و عصبانی می شدم که یکهو یادم افتاد حکما گفته اند پول مثل چرک کف دسته وگفتم حتمن یکی رفته دست هاشو با صابون شسته و این چرک ها، یعنی همان ۱۴۵ میلیون یوروی ارزان قیمت، شسته شده و رفته پی کارش، لبخندی زدم و آرام شدم!

*

قرص و کپسول های این دوره و زمانه فقط هیکل گنده می کنند، اما از خاصیت خبری نیست…

 

راه حلی که من پیدا کرده ام اینه که آنها را بدون آب می خورم تا لااقل مدتی در بدنم سالم گشت بزنند و میکرب ها وقتی چشمشون می افته به هیکل گنده اونها، یا بترسن یا خجالت بکشند، البته اگر شرم وحیائی باقی مونده باشه !

*

خدایا از دست این پیرزن ها چیکارکنیم؟!

دوستم می گفت مادر بزرگ ۹۰ ساله ام می پرسه ننه تو نشنیدی یا نخوندی که بهشت مبل و صندلی داره یا نه ؟ من که با این کمردردم نمی تونم پتو پهن کنم  وصدهزارسال بشینم رو زمین!

*

یکی از فرضیه های اینشتین این بود که هر حرکتی در زمین؛ کل کائنات را تحت تاثیر قرار میده .

من خودم هم توی فرضیه مرضیه واردم و فکر می کنم درست می گفته .

هفته پیش شخصی که لقب سلطان سکه ایران را داشته  با ۲ تن سکه طلا دستگیر شد، آقا یه روز طول نکشید که هم پیازگران تر شد و هم سیب زمینی!

*

پروردگارا خودت این ترامپ را به راه راست هدایت کن ،آخه اینهم شد رئیس جمهور؟!

*

ما مردم مقاومی هستیم. هم به برقی عادت کرده ایم هم به بی آبی. در مقابل کتاب خواندن هم خوشبختانه مثل همیشه مقاومت کرده ایم و می کنیم.

آخه خاصیتی هم نداره، آدم را نه چاق می کنه نه لاغر!

*

تجلیل شایسته ای که از هنرمندان از دست رفته ای مثل ملک مطیعی و کیارستمی کردیم نشان داد که در ایران اگر می خواهی مردم قدرت را بدانند، باید بمیری، راه دیگه ای نداره !

*

زنده باشیم ایشالا که هرروز یه جور مردم دنیا را سرگرم می کنیم:

یک روزبا مشکل آب، یه روز با مشکل برق، یه روز مسکن، یه روز سکه، یه روز حجاب، یه روز یارانه، یه روز برجام ، یه روز رقص، یه روز….

*

این مطلب با نمکیه ، اگر فشارخون دارید و نمک براتون خوب نیست لطفن نخوانیدش!

خانمه واسه دوستش درددل می کرد و می گفت خدا را شکر دخترم از وقتی ازدواج کرده زندگی شاهانه ای پیدا کرده. شوهره عاشقشه، صبح زود میره نان کنجدی تازه براش میخره، صبحانه اش را حاضر می کنه و میاره توی رختخوابش، می بوسدش و میره شرکت. دخترم هم تا ظهر استراحت می کنه بعد پا میشه دوش می گیره و آماده میشه تا شوهره بیاد و برن رستوران. شب هم که یا کاباره است یا کازینو…

دوستش پرسید وضع پسرت چطور است؟ سرش را تکان داد و گفت نپرس که دلم براش کبابه.

گیر یک دختر تنبل افاده ای افتاده که انتظار داره پسرم براش صبحانه درست کنه ببره توی رختخوابش، بعد هم خانم دوست داره تا لنگ ظهر بخوابه و بعدش هم بره گردش و سینما و کاباره و دانسینگ. خجالت هم نمی کشه و انگار نه انگار که شوهر کرده!

*

تعدادی از کسانی که این روزها جلوی کلیساهای آلمان دیده می شوند، ایرانی های تازه مسیحی شده اند.

آلمانی ها این صنعت را به ما واگذار کرده اند!

*

بی انصافی نکنیم. قطع برق به کسانی که در طبقات بالا زندگی می کنند کمک می کند تا بدون خرج یا گشنگی کشیدن وزن کم کنند!

*

یکی که تازه از ایران آمده می گفت موقع رانندگی توی تهران، من مرتب بوق می زدم و می رفتم، اگر می خواستم وایسم ببینم حق با منه یا اون روبروئیه، کلاهم پس معرکه بود!

*

پارسال که نمی دونم به چه علت برق ژاپن ۲۰ دقیقه قطع شد ، وزیر نیروی ژاپن ، بیست دقیقه به حالت تعظیم در برابر مردم ایستاد  تا عذرخواهی کرده باشد.

همین ها هستند که ما مردم را بدعادت و طلبکارکرده اند دیگه ….وگرنه ما کی غیر از شکرکردن و تشکر از مسئولان حرفی زده ایم که این دومیش باشه؟!