المیرا عرب پور از تجربیات خود در کانادا سخن می گوید. او که از ۱۴ سالگی در دانمارک زندگی می کرده، تصمیم می گیرد با  …


شماره ۱۲۲۲ ـ پنجشنبه  ۲۶ مارچ  ۲۰۰۹


 

المیرا امیرپور از تجربیات خود در کانادا سخن می گوید. او که از ۱۴ سالگی در دانمارک زندگی می کرده، تصمیم می گیرد با همسر و پسر هفت ساله ی خود به کانادا مهاجرت کرده و اقامت گزیند. روزهای نخستین برای او تعجب آور بود، زیرا دریافت یک ایرانی می تواند در کانادا ایرانی باقی بماند. او که از ۱۴ سالگی در کپنهاک زندگی کرده، درس خوانده، به دانشگاه رفته و پس از آن کار مناسبی پیدا کرده و منزلی برای خود خریده و ازدواج کرده است، حتی با به دنیا آمدن پسرش کسرا باز هم به محیط سرد و نژادپرست اروپا خو نگرفته است. او در این باره می گوید: «ما هرگز دانمارکی به حساب نمی آمدیم و در عین حال نمی توانستیم به ملیت خود اشاره کنیم. مردم دانمارک همیشه به خارجی ها یادآور می شدند که با دانمارکی ها فرق دارند. وقتی به کانادا رسیدیم در اولین مراجعه به بانک از دیدن یک کارمند چینی به شدت خوشحال شدم. دریافتم اینجا مکانی است که هر کس از هر ملیتی حق زیستن و کار کردن دارد. من در دانمارک بهداشتکار دهان و دندان بودم. هر بیمار بارها یک سئوال را از من می پرسید و در آخر به لهجه من اعتراض می کرد. آنها حتی تعجب می کردند که می شنیدند ما میز ناهارخوری داریم».

المیرا برای دوستانش و کپنهاک، این شهر پیشرفته و مدرن دلتنگ است. او بارها به یاد فیلم ها، موسیقی و بسیاری از خصوصیات این شهر می افتد ولی هرگز قصد زندگی مجدد در دانمارک را ندارد.

او و همسرش طی یک سفر توریستی قصد کردند این کشور را برای زندگی برگزینند. هر دو شاغلند و امید زیادی به آینده خود و پسرشان کسرا دارند.