در جمعی دوستانه تنی چند از دوستان با خوشحالی می گفتند  “تهرانتویی” که ابداع کرده ای اکنون عالمگیر شده و پیشنهاد کردند اکنون که نزدیک به سیزده سال از انتشار ستون الو سلام تهرانتو در هفته نامه پربار شهروند می گذرد بد نیست گزیده ای از این ستون در طی سالهای درگذشته را منتشرکنی تا بسیاری از ایرانیانی که جدیدا به این شهر آمده اند بدانند تهرانتو چگونه شکل گرفته چون  تهرانتو در همه جا دیده و شنیده می شود، اما کسی از باعث و بانی آن سخنی نمی گوید. دیدم پیشنهادی است که به غرغرهایی که زده خواهد شد می ارزد  و یادآور همکاری سیزده ساله من با شهروند خواهد بود. سالهایی که با همه تلخ و شیرین هایش برایم بسیار آموزنده بوده.

اول تیر ۱۳۷۷

الو پدر من یک دگراندیش‏ بود و مدتی قبل ناپدید شد، بعد از یک ماه از کلانتری محل اعلام کردند جنازه پدرتان را پیدا کرده ایم، مژدگانی بدهید تا جسد را تحویل بدهیم، آیا برای تحویل گرفتن جسد نیز باید مژدگانی داد؟ مگر ماشین پیدا کرده اند؟

ـ زیاد دندان گرد نباشید برادر!

***

الو  شلام عرض‏ میکنم. بنده معتادم و الانه مدت ۲ شال و نیمه در یک ژندان غیررشمی نگهداری می شم می خواشتم بپرشم بنده کی رشمی می شم؟

***

الو از بعلبک لبنان تماس‏ می گیرم، حد فاصل بیروت تا اینجا خیابانها پر از چاله و چوله است، تقاضای رسیدگی دارم.

– برادر حزب الله هنوز آسفالت ضدخمپاره اختراع نشده، ضمنا مست و بی تقوا رانندگی نکنید تا در دست انداز نیفتید.

***

الو، می خواستم بپرسم آیا این مملکت قانون ندارد؟ چون هفته قبل نصفه شب چند سرباز گمنام امام زمان در نزده ریختند توی منزل بنده، آخر سر هم بعد از صرف شربت و شیرینی گفتند ببخشید اشتباه شده!

ـ زیاد به دل نگیرید احتمالا می خواسته اند شما را سورپریز کنند.

***

الو، یک اقلیت دینی هستم از تهران تماس می گیرم نمی دانم به کجا شکایت کنم چون این همسایه های حزب اللهی هر روز به یک نحوی ما را مورد اذیت و آزار قرار می دهند؟

– لطفا این سه شماره را بگیرید: ۹۱۱

***

 

۲۸آبان ۱۳۷۸

الو، از قول بنده بنویسید مردم انتظار داشتند با آمدن شاهرودی سیستم قوه قضائیه عوض‏ شود ولی اینطور نشد.

ـ اشکال از جای دیگریست برادر. می گویند شخصی جهت گرفتن فرمان قضا خدمت شیخ محمد یزدی عبادرازان رسید و چون از اخلاق حسنه ‌ی وی اطلاع داشت دبه‌ای پر از تریاک سناتوری به رسم هدیه بر وی برد و شیخ یزدی شاد و خندان فرمان قضای چند ولایت را به نام وی نوشت  و به کشیدن مشغول شد، اما پس‏ از چند روز پیشروی دریافت که فقط اندکی حب سناتوری در دبه بوده و الباقی خرماست. پس‏ نامه ‌ای به حاکم شرع مذکور نوشت که در حکم اشتباهی رخ داده، حکمت را بیاور تا اصلاح نمایم. حاکم شرع جواب داد: حکم صحیح است اگر اشتباهی رخ داده در دبه  است!

***

۱۴ بهمن ۱۳۷۹

الو، جوانی هستم که به تازگی ازدواج کرده ام و چون وضع مالی خوبی دارم می خواهیم به ماه عسل برویم ولی هر کسی یک چیزی می گوید، یکی آنتالیا را توصیه می کند دیگری می گوید جزایر هاوایی، خانواده همسرم دوبی را پیشنهاد می کنند، خلاصه گیج شده ایم این ماه عسل لعنتی را کجا برویم؟

– امام داماد عزیز (شاه داماد سابق) گلی به جمال شما که با همسرتان به ماه عسل می روید چون ایرانی ها معمولا مجردی به ماه عسل می روند! ولی از ما به شما نصیحت گول تبلیغات را نخورید چون جزایر هوایی و زمینی به درد ایرانی جماعت نمی خورد؛ نه کله پاچه گیر می آید، نه حلیم بوقلمون و نه زغال خوب، اگر می خواهید واقعا ماه عسل به شما خوش‏ بگذرد لطفا سری به نمازجمعه ملا حسنی در ارومیه بزنید. شیرینکام باشید!

***

۲۴ فروردین ۱۳۸۰

الو، مقام رهبری فرموده اند که مطبوعات هوشیار باشند و مردم را دچار تشویش‏ نکنند، می خواستم بپرسم مگر مطبوعاتی هم باقیمانده که رهبر چنین دستوری صادر می نمایند؟

ـ والله حکایت کرده اند که امیری به روستایی فرود آمد. سرشب خروسی آواز داد. امیر آن را به فال بد گرفت و فرمان داد تمام خروس‏های روستا را بکشند. زمانی که  قصد خوابیدن داشت به خدمتکار خود گفت: خروسخوان مرا بیدار کن، خدمتکار گفت با خواندن کدام خروس‏ بیدارت کنم؟ تو که همه آنها را کشتی؟

***

الو، مسئول بهشت زهرا هستم می خواستم اعلام کنم که ظرفیت بهشت زهرا تا یک سال دیگر تکمیل می شود!

ـ برادر خدمتگزار اصلا نگران نباشید چون چیزی که در مملکت ما بحمدلله فراوان است قبرستان! بنابراین دم در بهشت زهرا روی یک تابلو به دو زبان فارسی و انگلیسی به خط نستعلیق بنویسید: ظرفیت تکمیل است به بهشت زهرای بغلی مراجعه فرمایید!