شهروند ۱۲۳۴ پنجشنبه ۱۸ جون ۲۰۰۹
۱
راه حل

بعد از جنبش هفده ژوئن۱

به دستور دبیر انجمن نویسندگان

در خیابان استالین اعلامیه هایی پخش کردند

که در آنها نوشته شده بود:

«ملت،

اعتماد دولت را به سخره گرفته است

و حالا باید زحمتی مضاعف بکشد

تا آن را دوباره کسب کند


آیا بهتر نیست

که دولت، ملت را منحل کرده

و به جای آن ملت دیگری را انتخاب کند؟


(ترجمه: شاهین شاهین پور)


۲

اول به سراغ یهودیها رفتند

من یهودی نبودم، اعتراضی نکردم.

پس از آن به لهستانیها حمله بردند

من لهستانی نبودم و اعتراضی نکردم.

آن‌گاه به لیبرالها فشار آوردند

من لیبرال نبودم، اعتراض نکردم

سپس نوبت به کمونیستها رسید

کمونیست نبودم، بنابراین اعتراضی نکردم.

سرانجام به سراغ من آمدند

هر چه فریاد زدم کسی نمانده بود که اعتراضی کند.


۳

آقای نخست وزیر مشروب نمی خورد

آقای نخست وزیر دود نمی کشد

آقای نخست وزیر در خانه حقیری اقامت دارد

ولی بیچارگان حتی خانه ی حقیری هم ندارند.

کاش گفته می شد:

آقای نخست وزیر مست است

آقای نخست وزیر دودی است

اما حتی یک فقیر میان مردم نیست.

(ترجمه: شاهکار بینش پژوه)



۱ـ توضیح: ۱۷ ژوئن ۱۹۵۳ در پی روزهای سخت اقتصادی و بی کفایتی حکومت آلمان شرقی، در برلین و دیگر شهرها، کارگران موسسات صنعتی، دست از کار کشیدند. تظاهرات خیابانی آغاز شد و دانشجویان و مردم به آنها ملحق شدند. شب پیش از آن، تظاهرکنندگان ساختمان کمیته مرکزی حزب سوسیالیست متحده آلمان و خانه دولت را اشغال کرده بودند. پرچم سرخ را در دروازه براندنبورگ به زیر کشیدند، ساختمان خدمات گمرکی آلمان شرقی تارومار و سوزانده شد و شورای مرکزی اتحادیه کارگران و خانه انجمن دوستی شوروی ـ آلمان به اشغال شورشیان درآمد. آن شورش به دست ارتش شوروی و به دستور مستقیم بریا (یار نزدیک آن زمان استالین) سرکوب شد. برای جلوگیری از تکرار چنین خیزش هایی دیوار برلین توسط دولت آلمان شرقی ساخته شد که بعدها با فروپاشی شوروی دیوار بین دو بخش کشور از میان برداشته شد.