ترجمه: حمید

سخن از نوروز و تعطیلات نوروزی زیاد است.  پاکت‌نامه‌ی ظریفی که از کاغذ دست‌سازی ساخته شده که روی‌اش خطاطی استادانه‌ای شده است؛ کارت دست‌ساخته‌ای که ـ خیلی دوست‌داشتنی ـ با شعله‌ی آتش و آثار رنگی دست به نحو زیبایی طراحی شده است؛ یا یکی از این یک‌دلاری‌هایی که عجولانه از مغازه‌های خواروبارفروشی فراهم شده، یا از این طرح‌های قدیمی و برجسته‌ی سگ و گربه‌ای که لباس فصل پوشیده و روی هر کدام پیام متفاوتی نوشته شده است.

نوع هدایا یا کارت‌های تبریکی که از دوستان و خانواده و آشنایان دریافت می‌کنید نشان می‌دهد که آن‌ها نسبت به شما چه احساسی دارند و چه ارزشی پیش آن‌ها دارید. از یک طرف، ایمیل‌های تبریکی گروهی می‌گویند «سلام، شما در لیست تماس‌های من بودید» و از طرف دیگر ایمیل‌های شخصی یا پیام‌های فیس‌بوکی می‌گویند «تو در یاد من هستی» و امکان دارد در یکی از این نامه‌ها که قالبی نیست و به‌طور شخصی نوشته شده است بگوید «تو در گوشه‌ای از قلب من هستی».

 خب! رهبران سیاسی در پیام‌های نوروزی‌شان چه حرفی برای گفتن داشته‌اند؟

پیام آیت ‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، همه‌اش درباره‌ی نوروزی بود که موقر و معزز است و آغشته به جهاد اسلامی.

پیام نوروزی خامنه‌ای با نکته‌ی مهمی آغاز می‌شود که درباره توجه‌کردن به آشفتگی سیاسی منطقه است ـ پرواضح است که سوریه از لیست می‌افتد و هیچ ربطی به ایران ندارد. بعد، نکاتی راجع به جنبش‌های مردمی بحرین و یمن و لیبی می‌گوید.

خامنه‌ای درحالی که اقدامات شجاعانه‌ی مردم بحرین و یمن در مخالفت با حکومت‌های سرکوب‌گر را جار می‌زند می‌گوید «با این رخ‌دادهایی که در منطقه اتفاق افتاده، عید نوروز امسال تلخ شده است.»

هفت سین

او ادامه می‌دهد که نمی‌توان در سایه‌ی این رخ‌دادها به نحو شایسته‌ای روح نوروز را گرامی داشت و برای این آشفتگی‌های سیاسی نتیجه‌ی مثبت و سریع را از خدا درخواست کرد بدون این‌که روشن بسازد منظورش از نتیجه‌ی مثبت و سریع چیست.

اما پیام نوروزی خامنه‌ای همه‌اش سیاه و دلسردکننده نبود؛ او یک‌مقدار لوس‌بازی هم درآورد و گفت «خوش‌بختانه با جنبشی که در سراسر دنیای اسلام دارد رخ می دهد، آدم احساس می‌کند که این دهه، دهه‌ی پیشرفت منطقه خواهد بود.»

خامنه‌ای که آشکارا سرمست از باده‌ی خودش بود، شورش‌های منطقه را ادامه‌ی انقلاب اسلامی ایران می‌دید؛ انقلابی که کنترل سیاسی ایران را به دست گرفت.

خامنه‌ای با اشاره به شهادت و وصل‌کردن آن به چرخش سیاسی، مستقیماً به حوزه‌ی آشنای جهاد می‌رسد. او اعلام می‌کند «من امسال را سال جهاد اقتصادی می‌نامم و انتظار دارم که مسئولان کشور، چه در حکومت، چه در مجلس و سایر بخش‌هایی که به مسایل اقتصادی مربوطند، و هم‌چنین مردم عزیز ایران در عرصه‌ی اقتصادی جهاد کنند.»

خامنه‌ای به ملت‌های غربی حمله می‌کند و می‌گوید «این تحریم‌هایی که دشمنان ملت ایران برای ملت ایران ایجاد یا اعمال کرده‌اند موجب پیشرفت کشور شده است و سرعت پیشرفت را افزون‌تر ساخته است.»

جالب اینجاست که خامنه‌ای برای اولین‌بار در پیام نوروزی خویش ایرانیان خارج از کشور را هم مخاطب قرار می‌دهد؛ این حرکت فقط حاکی از آن است که رژیم نسبت به اهمیت ایرانیان خارج از کشور آگاه شده است.

رئیس‌جمهوری ایران، محمود احمدی‌نژاد هم بعد از پیام خامنه‌ای، پیام نوروزی داد. رئیس‌جمهوری، اهمیتی را که خامنه‌ای به مسایل اقتصادی داده را تکرار می‌کند اما برخلاف سخنان روحانیون که در قالب رسالت دینی جهاد آمده است، رئیس‌جمهوری مستقیماً وعده‌های سیاسی‌ای داد که پر از امید و رشوه‌های سنگین بود.

رئیس‌جمهوری ایران، از ملک عبدالله بن عبدالعزیز، شاه عربستان تقلید می‌کند و به مردم ایران و گروه‌های مخالف رشوه و حق‌السکوت می‌دهد.

احمدی‌نژاد می‌گوید «در عرصه‌ی تولید و صنعت و کشاورزی و سرمایه‌گذاری و اقتصاد، ۲.۵میلیون شغل ایجاد شده است.»

رئیس‌جمهور به سراغ بزرگ‌ترین رشوه‌ی خودش می‌رود که پر از وعده‌های پوشالی است؛ «ظرفیت ملت ایران این امید و آرزو را ایجاد کرده است که در دو/سه سال آینده معضل بی‌کاری در کشور ریشه‌کن شود.»

حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران، نیز پیام نوروزی داد که می‌توان آن را این‌گونه خلاصه کرد «اگر نمی‌توانی له‌شان کنی، با آن‌ها متحد شو!»

حکومت اسلامی پس از سی سال اقدام جهت ویران‌کردن سنت‌های ایرانی نظیر نوروز و چهارشنبه‌ سوری، از زبان مصلحی راه‌حل متفاوتی عرضه کرده است؛ اگر مردم ایران نمی‌خواهند از سنت‌های غیراسلامی دست بردارند، پس ما رنگ و لعاب اسلامی به آن سنت‌ها می‌زنیم.

مصلحی که با ایسنا، آژانس خبری دانشجویان ایرانی که مورد حمایت دولت است، سخن می‌گفت توضیح داد که در قرآن به تغییرات فصول اشاره شده است و هم‌چنین به روند مرگ و باززایی نیز اشاره شده، و وقتی نوروز جشن آغاز بهار و باززایی طبیعت است، پس نوروز نیز از سوی روحانیون حاکم ایران، یعنی خامنه‌ای و خمینی، «پذیرفته ‌شده» است.

یعنی؛ وقتی ما همه کار کردیم که این جشن را خراب کنیم و نشد، حالا ما باید آن را از آنِ خودمان کنیم.

 

هارپر، نخست‌وزیر کانادا هم یکی از همان یک‌دلاری‌ها را هدیه داد، اما از نوع سیاسی ‌اش. پیام نوروزی وی کلیشه‌ای و تکراری بود، و به جشن نوروز هم اشاره‌ای داشت و آرزوهای خوبی برای ایرانیان کرد.

هارپر داشت سخن از چیدن سفره‌ی هفت‌سین و آمادگی برای نوروز می‌گفت که اوباما نظم نوین جهانی را وارد مرحله‌ی دیگری کرد.

باراک اوباما، در سومین پیام نوروزی ‌اش، از تغییر آشکاری که در سیاست‌های خارجی امریکا نسبت به ایران شده سخن گفت. وی در نخستین پیام نوروزی‌اش در سال ۱۳۸۸، تلاش کرد تا درخت صلح را در حکومت ایران بنشاند، و در دومین پیام‌اش در سال ۱۳۸۹، کوشید تا هم با حکومت ایران و هم مردم ایران سخن بگوید و بر روابط دیپلماتیک تاکید کرد.

اما امسال، اوباما در پیام نوروزی‌اش عمدتا با مردم ایران سخن گفت و حرف کمی با رژیم داشت.

اوباما، نوروز را با «نوید روزگار جدید» برای منطقه یکسان گرفت. او گفت «فصل بهار، فصل امید و نوسازی است، و امروزه ما می دانیم که فصل نویدهای تازه‌ای برای خاورمیانه و افریقای شمالی هم هست، حتی اگر چالش‌ها و مشکلات کلانی پیش رو باشد.»

رئیس‌جمهور امریکا هم‌چنین به نقش محوری ایران در جنبش‌های دمکراسی‌خواه منطقه اشاره کرد. او گفت «ما می‌دانیم که این جنبش‌ها منحصر به این چند ماه گذشته نیستند. همین نیروهای امید که در میدان التحریر گرد آمده بودند در ماه جون ۲۰۰۹ در میدان آزادی نیز گردآمده بودند.»

اوباما هم‌چنین رژیم ایران را شرمنده کرد و درباره‌ی «اقدامات رعب‌آور و آزاردهنده‌ی» دولت ایران علیه مردم ایران سخن گفت و به برخی از موارد نقض حقوق بشر در ایران اشاره کرد و زندانیان سیاسی ایرانی و هنرمندان زیر فشار حکومت، نظیر جعفر پناهی و نسرین ستوده، را برشمرد.

اوباما با اشاره به نقض حقوق بشر در ایران افزود: «این کارهای دولت ایران نشان از قدرت نیست، بل نشان می‌دهد که آن‌ها ترسیده‌اند. زیرا وقتی دولتی از مردم‌اش ترسیده، به آن‌ها اجازه نمی‌دهد که به اطلاعات دست‌رسی داشته باشند و اطلاع‌رسانی کنند.»

اوباما از نقش اصلی جوانان ایرانی در آینده‌ی این کشور سخن گفت. او اعلام کرد «آینده‌ی ایران متعلق به جوانان ایرانی است، جوانانی که سرنوشت خویش را خودشان تعیین می‌کنند. ۶۰درصد جوانانی که پس از انقلاب ۵۷ به دنیا آمده‌اند اسیر قیود گذشته نیستند.»

او افزود «شما، جوانان ایرانی، درون‌تان جلال باستانی تمدن ایران و قدرتی وجود دارد برای تاسیس کشوری که بازتابنده‌ی روحیه‌ی شما و استعداد شما و آروزهای شماست، و انتخاب‌های شما آینده‌ی ایران را شکل خواهد داد و به بهبود جهان کمک خواهد کرد.»

اوباما با دادن این پیام روشن به جوانان ایرانی، حمایت ایالات متحده از جنبش دمکراسی‌خواه را اعلام کرد و گفت «اگرچه این روزها تاریک به نظر می‌رسند، اما می‌خواهم بدانید که من با شما هستم.»

اوباما پیام نوروزی‌اش را با بیتی از شعر شاعر بزرگ سیمین بهبهانی (که از سال ۲۰۱۰ به بعد اجازه‌ی ترک ایران را ندارد) به پایان برد؛ « اگر چه پیرم ولی هنوز / مجال تعلیم اگر بُوَد / جوانی آغاز می‌کنم / کنار نوباوگان خویش»