“فکرِخوبیه. خوشحالم که از من قرضش گرفتید.”
این حرف تند و تیز آندریا هروات، رهبر ان دی پی، خطاب به تیم هوداک، رهبر محافظهکاران، در مناظرهی پرجدل یک ساعت و نیمهای بود که شبِ سهشنبهی این هفته در استودیویی واقع در ساختمانِ سی بی سی در تورنتو برگزار شد.
تحلیل مناظره و اینکه چه کسی “برنده”ی آن شده است راههای مختلفی دارد. طرفداران احزاب معمولا همیشه رهبر حزب خود را برنده اعلام میکنند و البته خود رهبران هم شکی در پیروزی خودشان ندارند.
تعجبی نیست که آندریا هروات، که حرفهای تند و تیز کمی مثل گفتهی بالا نداشت، حسابی از عملکرد خود راضی بود.
صبحِ فردای مناظره هنوز ۸ صبح نشده بود که رهبر حزب نیودموکرات در گردهمایی بیش از ۱۰۰ نفر از حامیانش در بارِ لاتینی “لولا لانج” ظاهر شد و گفت: “صبح خیلی خوبیه، مگه نه؟ روز جدیدی به انتاریو آمده.” و عملکرد خود در مناظره را ستود.
اما قضیه فقط خودستایی معمول سیاستمداران نیست. کارشناسان بسیاری نیز با هروات موافقند و او را از بهترینهای مناظرهی سهشنبه شب میدانند.
نقطه ضعف رهبر ان دی پی در قریب به سه سالی که سکان رهبری حزبش را در دست گرفته این بوده که نتوانسته خود را به مردمِ سراسر استان معرفی کند. بخش عظیمی از مردمِ انتاریو اصلا او را نمیشناسند و اسمش را هم نشنیدهاند.
اما این بار هروات در مقابل چشمان صدها هزار نفر که در سراسر استان پای تلویزیونهای خود نشسته بودند موفق شد خود را معرفی کند و گزینهای برای آنچه “تغییر برای در اولویت قرار دادن مردم” مینامد پیش رویشان بگذارد.
هروات البته به هیچ وجه تنها برنده یا برندهی قاطع مناظره نبود.
تیم هوداک، رهبر محافظهکاران، که تقریبا همزمان با هروات به رهبری حزبش انتخاب شده و اولین انتخابات خود را پیش رو دارد، نیز موفق شد بارها دالتون مکگینتی، نخستوزیر لیبرال، را شرمسار کند و به نقاط ضعفش اشاره کند.
هنوز گفتهی “مالیاتها را اضافه نمیکنیم” از دهانِ مکگینتی بیرون نیامده بود که هوداک درآمد که: “با کمال احترام باید بگویم که دیگر هیچ کس حرف شما را باور نمیکند.” و به این واقعیت اشاره کرد که مکگینتی از زمان انتخاب خود در سال ۲۰۰۳ دقیقا دو بار همین حرف را زده… و هر دو بار مالیاتها را اضافه کرده.
هوداک یکی از بهترین عبارات کوتاه در محکومیت دولتِ لیبرال را ارائه کرد: “من اصلا نمیفهمم چطور میتوانید ادعا کنید اوضاع انتاریو خوب است. طرحتان برای ایجاد شغل ناکام بوده است. مسیر شما ناکامی است. شما شغلها را از استان بیرون کردهاید.”
دیگر پیروزی هوداک این بود که به آن اندازهای که انتظار آن میرفت اشارهای به نقشش در دولتِ محافظهکار مایک هریس در دههی ۹۰، که بسیاری از مردم خاطرهی خوشی از آن ندارند، نشد. نه تنها هوداک عضو کابینهی هریس بود که این نخستوزیر سابق دوست صمیمی و حامی هوداک برای کسب رهبری حزبش بود.
مکگینتی البته چند باری به سابقهی دولتِ هریس اشاره کرد: “۲۸ بیمارستان را تعطیل کردند. جنگی در مدارسمان بر پا بود.” اما بدون اشارهی مستقیم به اسم.
با این همه آیا میشود با قاطعیت گفت مکگینتی بازنده و دو حزب اپوزیسیون برندهی مناظره بودند؟
به نظر ما قضیه به این سادگی نیست.
مارتین رگ کوهن، ستوننویس تورنتو استار، در تحلیل خود از مناظره به واقعیتی جالب اشاره کرد: “پیروزی” در مناظرهها، آنطور که مشابه پیروزی در مسابقات ورزشی است، لزوما به پیروزی در روز انتخابات ترجمه نمیشود.
مثلا بیایید به مناظرهی انتخابات فدرال که همین چند ماه پیش برگزار شد فکر کنیم.
آیا واقعا کسی میتواند ادعا کند استفن هارپر آن شب بهترین عملکرد را داشت؟ و آیا ایگناتیف از خیلی جهات عملکرد موفقی نداشت؟
اما در پایان دیدیم که نتیجه چه شد! هارپرِ خشک و منضبط باعث شد خیلیها بخواهند در میان روزهای پرتوفان اقتصادی سکان رهبری را به او بسپارند.
در اینجا نیز مکگینتی شباهتهای بسیاری با هارپر دارد. از خیلی جهات او بیشتر از دو رقیبش به نخستوزیرها میماند. هوداکِ همیشه عصبانی بعضی مواقع واقعا دنبال حملههای سطحی و نازل بود؛ هروات نیز به نظر همیشه طرحهای مشخص ارائه نمیداد و گاهی انگار از روی متن صحبت میکرد (گرچه همانطور که گفتیم حرفهای طنازانه و تند و تیز کمی هم برای گفتن نداشت.)
مکگینتی هم البته گاهی به نظر زیادی ناآرام و عصبی میآمد، بخصوص که مدام دستش را در هوا تکان میداد و تازه معلوم نیست چرا هی عینکش را هم درمیآورد و آدم فکر میکرد الان پرتش میکند توی صورت یکی از رقبا. اما رویهمرفته مدام به بعضی پیشرفتهای واقعی دولتش اشاره کرد و با اطمینان از طرحهایش برای پیشروی گفت. شعارِ لیبرالها، “به پیش. در کنار هم”، در گوشه گوشهی حرفها و آمارهای مکگینتی حاضر بود.
یکی از حملههای مکگینتی که موفق بود، حمله به زبانِ خارجیستیز تیم هوداک بود. نخستوزیر لیبرال گفت: “ایشان دوست ندارد ما دانشجویانِ “خارجی” بگیریم. میگوید سامسونگ را دوست ندارد چون شرکت چندملیتی خارجی است… در طول این کمپین به شهروندان کانادا گفت “خارجی”.”
آیا هزاران نفر از مهاجران در حوزههای حساسی مثل اسکاربورو، برامپتون و میسیساگا، که بعضی از آنها از امیدهای محافظهکاران هستند، با شنیدن این حرف نظرشان را نسبت به هوداک عوض نخواهند کرد؟
شهروند تقریبا بلافاصله پس از مناظره زیر چاپ میرود و ما هنوز موفق به جذبِ واکنش مردم به آن نشدهایم. اما پیشبینی ما این است که به یک معنی هر سه رهبر در این مناظره هم پیروز شدند و هم شکست خوردند. نتیجه؟ ۶ اکتبر هر اتفاقی بیافتد، به احتمال بسیار دولت اکثریتی نخواهیم داشت.
***
بهترین و بدترینهای مناظره… به روایت تورنتو استار:
(ترجمه به فارسی از شهروند)
بهترین گفتهی طنازانه:
“مگه ایشون الان رهبر فدرال شما نیست؟” ـ آندریا هروات، رهبر ان دی پی به دالتون مکگینتی، رهبر لیبرال، پس از اشاره ی او به دولت ان دی پی در انتاریو به نخستوزیری باب ری.
بدترین دفاع
“من نمیگویم همه چیز گل و بلبل است.” – مکگینتی در دفاع از عملکردش در زمینهی ایجاد شغل (“گل و بلبل” البته معادل فارسی است که ما برای اصطلاح “تابش خورشید و پای سیب” برگزیدیم.)
مکررترین عبارت
“تغییری که به مردم اولویت میدهد.” ـ هروات
سطحیترین حرف:
“هر بچهای که لیموناد بفروشد میداند نمیشود ۸۰ سنت پول لیمو داد و پنج سنت پول لیموناد گرفت.” تیم هوداک، رهبر حزب محافظهکار پیشرو، در تلاش برای شرح اینکه چرا بستن قراردادهای گرانقیمت بادی و خورشیدی جواب نمیدهد.
بدترین داستان شخصی:
“همین چند وقت پیش در نورت بی بودم و فرصت داشتم چند لیوان آبجو برای دوستانم بریزم.” ـ هروات
بهترین حمله:
“برنامهی شما برای ایجاد شغل ناکام بوده است.” هوداک به مکگینتی
عجیب و غریبترین وسط حرف پریدن:
“برادر من اونجا کار میکنه.” ـ مکگینتی داشت پز کارخانهی تویوتای جدیدی که دولتش به ووداستاک کشانده میداد که هروات این حرف را زد. نخستوزیر پاسخ داد: “خوشحالم که میشنوم.”
بهترین درس جغرافی:
“نمیدانم میدانید دوبرویل کجاست یا نه. نزدیک واوا است.” حملهی هروات به مکگینتی به خاطر تصمیمش در عدم شرکت در مناظرهی هفتهی گذشته راجع به مسائل شمال استان.