شهروند ۱۲۲۴ ـ پنجشنبه ۹ اپریل ۲۰۰۹
در حالی که سران کشورهای عضو سازمان آتلانتیک شمالی موسوم به “ناتو” ضمن برگزاری شصتمین سالگرد تشکیل این سازمان بر افزایش نیروهای خود در افغانستان تأکید داشتند، از سوی سازمان های غیردولتی اعلامیه های هشدارآمیزی دال بر خطرناک تر شدن اوضاع برای غیرنظامیان افغانستان در صورت بیشتر شدن نظامیان آمریکایی و اروپایی، صادر شد.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا برنامه ای را در این اجلاس اعلام کرد که بر اساس آن آمریکا تا تابستان سال جاری نیروهای نظامی خود در افغانستان را به پنجاه و پنج هزار نفر افزایش خواهد داد.
مات والدمان از مسئولان نهادی به نام آکسفام که در افغانستان در کار کمک رسانی به مردم عادی است، به خبرنگار روزنامه ی مبارزه طبقاتی چاپ نروژ گفته است: “ما نگران وخیم تر شدن اوضاع برای مردم عادی هستیم. با بیشتر شدن حضور نظامیان در افغانستان احتمال شدیدتر شدن و بالا رفتن سطح درگیری ها زیاد خواهد شد و هراس ما هم این است که غیرنظامیان بی گناه در دام این ستیز ناخواسته گرفتار آیند.
آکسفام از جمله نهادهایی است که روز جمعه سوم ماه مارچ بلافاصله پس از تصویب برنامه های پیش بینی شده، طی اطلاعیه ای به کشورهای عضو ناتو هشدار داد که افزودن سربازان و بالطبع عملیات نظامی پیامدی جز اسفبارترشدن وضعیت موجود برای مردم بلازده ی افغانستان نخواهد داشت. یازده نهاد غیردولتی بین المللی اطلاعیه هشدار به ناتو و نگرانی برای بدتر شدن شرایط زندگی مردم غیرنظامی را امضا کرده اند.
براساس این گزارش در سال دوهزار و هشت بیش از دوهزار و صد غیرنظامی در عملیات گوناگون نظامی و چریکی کشته شده اند که در مقایسه با سال پیش از آن، سی درصد افزایش داشته است. این رقم از سوی نیروهای شورشی پنجاه و پنج درصد افزایش اعلام شده است.
نهادهای غیردولتی هم چنین در اطلاعیه خود اعلام کرده اند که نیروهای خارجی حاضر در افغانستان، بر میزان حملات هوایی خود در سال پیش افزودند که منتهی به کشته شدن ۵۵۲ غیرنظامی شده است که این رقم نسبت به سال پیش از آن ۷۲ درصد افزایش نشان می دهد.
والدمان می گوید: “حملات هوایی عامل اصلی تلفات انسانی، آن هم غیرنظامیان بی گناه، بوده است. به همین خاطر ما از رهبران سیاسی و نظامی تقاضا می کنیم که به جای افزایش عملیات نظامی عملیات دفاع از غیرنظامیان را در خط مقدم کارهای خود قرار دهند.
او شرایط مردم غیرنظامی افغانستان را خطرناک و سخت توصیف می کند و می افزاید که فقط در مناطق جنوبی افغانستان بیش از صدو بیست هزار نفر به خاطر وضعیت جنگی در منطقه مجبور به ترک خانه و کاشانه ی خود شده اند و آواره ی کوه و بیابان اند.
مردم در سطح زیاد و روزافزونی آسیب دیده اند. همین وضعیت زمانی سخت تر می شود که دسترسی مردم به امداد و کمک های اولیه و اساسی هم به صفر می رسد. بنابراین، شرایط موجود، عملا فشار زیادی به مردم افغانستان تحمیل کرده است.
اطلاعیه مزبور در بخش دیگری می افزاید که علاوه بر کشتار انسان های بی گناه، باید یادآور شد که پیگرد مدام و خانه گردی های شبانه منتهی به رشد میزان دزدی، ضررهای مالی، آزار جسمی و مرگ خیلی ها شده است.
قول و قرارهای انجام نشده
باراک اوباما هم پیمانان خود در ناتو را تشویق کرد که نه تنها بر تعداد سربازان خود در افغانستان بیفزایند که تجهیزات نظامی خود را هم نیز افزایش دهند. در حال حاضر شصت هزار سرباز ناتو در افغانستان حضور دارد.
نگرانی نهادهای بین المللی غیردولتی که واقعا برای کمک به مردم افغانستان در آن کشور حضور دارند این است که بازسازی شهرها و روستاها و راه اندازی چرخ اقتصاد افغانستان در سایه ی شوم بازسازی تجهیزات نظامی قرار گیرد و از هر نوع پیشرفتی باز بماند.
والدمان در بخش دیگری از گفتگوی تلفنی خود با روزنامه ی مبارزه ی طبقاتی، چاپ نروژ می گوید: نباید فراموش کنیم که نیروهای خارجی حاضر در افغانستان در سال ۲۰۰۶ قول داده بودند که بخش زیادی از توان خود را در بازسازی افغانستان هزینه خواهند کرد، توسعه ی این کشور در رأس برنامه های آنها قرار خواهد گرفت و خدمات پایه ای و اساسی در افغانستان را هم پوشش مالی خواهند داد.
با نیم نگاهی به شرایط امروز افغانستان می توان ملاحظه کرد که تولیدات بخش کشاورزی در سال ۲۰۰۸ کمتر از سال ۲۰۰۱، سالی که طالبان سقوط کرد می باشد، تولید تریاک سر به آسمان می ساید، بیکاری هر روز از روز پیش بیشتر می شود و رشوه خواری به طور گسترده ای دامنگیر بخش دولتی و خصوصی این مملکت شده است.
آکسفام چند روز پیش از برگزاری اجلاس سران کشورهای ناتو، اعلام کرده بود که هشت و نیم میلیون از افغانی ها به طور شدید در معرض آسیب می باشند. بیش از یک میلیون کودک و نوجوان و نیم میلیون از زنان در معرض خطرهای جدی به خاطر سوء تغذیه هستند.
سال پیش بسته ای شامل کمک های انسانی برای مردم افغانستان ارائه شد، اما فقط چهل و دو درصد از آن تأمین مالی شده است. تنها دو درصد از بودجه پیش بینی شده برای موارد کلیدی همچون امور بهداشت و آموزش و پرورش تاکنون تأمین شده و امیدی هم به برآورد بقیه آن برای تأمین بودجه نیست.
افغانستان ـ پاکستان
استراتژی اوباما برای آمریکایی ها موسوم شده است به “آف پاک” یا “افغانستان ـ پاکستان”. برنامه ی استراتژیک آف پاک در بر دارنده ی افزایش نیروهای نظامی آمریکا و عملیات مؤثرتر برای دست یافتن به اهداف نظامی است. همچنین که هشدار داده شده است، آمریکا در پی گسیل نیروهای غیرنظامی و متخصصان بیشتر به افغانستان است و خواهان دخالت دادن نیروهای اجرایی محلی در عملیات نظامی و غیرنظامی در منطقه است. تفسیر این برنامه ها می تواند چنین باشد که برنامه ی اصلی آمریکا در منطقه “اف پاک” در مرحله ی اول بازسازی نیست که مبارزه با نیروهای تروریست در منطقه و کاهش قدرت القاعده و کم کردن تأثیر ایدئولوژیک طالبان در دو سوی مرز پاکستان و افغانستان در اولویت اول است. به همین سبب هم استراتژی اوباما افزایش فوق العاده زیاد کمک های نظامی و غیرنظامی به پاکستان را در بر دارد. در عین حال آمریکا این حق را برای خود قائل است که به طور یکجانبه با هواپیماهای بدون سرنشین مناطق مرزی پاکستان را هر وقت که خواست مورد هجوم قرار دهد و موشک پرانی کند که حاصل آن فقط شوربختی و بدبختی برای روستانشینان منطقه است.
وقتی که اوباما برنامه های خود برای افغانستان و پاکستان را مطرح کرد، تأکید کرد که هدف اصلی این برنامه: “نابودی، مبارزه و پیروزی بر القاعده در پاکستان و افغانستان و هم زمان ممانعت از بازگشت آنها در آینده به این منطقه است”.
بدیهی است که اوباما مورد تشویق سیاست مداران نئو کنسرواتیو مثل ویلیام کریستول، سردبیر هفته نامه ی استانداردThe weekly Standardقرار گرفته است. اندیشه ی قابل بحث پروژه ی “قرن جدید آمریکایی” NewAmerican Centuryاکنون موجب تأسیس نهاد جدیدی شده است. مشی خارجی جدیدی که به وسیله ی کریستول و کیگان هدایت شده سنگ بنای این نهاد نو بوده است. کریستول با گفتن “آفرین اوباما” جمع بندی نظرات خود در مورد استراتژی منطقه ای اوباما را اعلام کرد در حالی که کیگان، برنامه های اعلام شده را “تصمیمی درست و سخت” تفسیر کرد.
در این مورد والدمان، مسئول سازمان آکسفام به روزنامه ی مبارزه ی طبقاتی در نروژ می گوید: نگرانی ما این است که دولت آقای اوباما بیش از آن که به رفاه و بازسازی خرابی های دو دهه ی پیش بیندیشد، بر دستیابی به اهداف امنیتی تمرکز کند، اما نباید بازسازی خرابی ها و دستیابی به بهداشت بهتر، برنامه های آموزشی و اهداف حقوق بشری که حقوق زنان و کودکان و آزادی بیان بخشی از آن است را فدای اهداف نظامی و بهتر بگویم امنیت نیروهای نظامی خارجی مستقر در افغانستان کرد.
دولت اوباما هم چنین به عنوان هدف تصمیم دارد که تعداد نیروهای نظامی افغانستان را تا سال ۲۰۱۱ به ۱۳۴۰۰۰ نفر افزایش دهد. چیزی که موجب چالشی بزرگ در روزهای آینده خواهد بود: تا پایان نوامبر سال پیش فقط هفت گردان از نیروهای افغانی رسماً در استخدام دولت بوده اند و آماده ی مبارزه. اخیرا یکی از مقامات نظامی افغانستان هم اعلام کرده است که از ۳۷۰۰۰۰ اسلحه ای که نیروهای ناتو به ارتش افغانستان تحویل داده اند فقط سی تا چهل درصد آن عملا برای نیروهای نظامی این کشور که فاقد هرگونه تجربه ی لازم برای استفاده از این نوع سلاح ها بوده اند، قابل مصرف می باشند.
بنابراین و با توجه به آنچه گفته شد، برنامه های آموزشی برای بهداشت بهتر، تحصیل بهتر، کشاورزی بهتر و توسعه ی اوضاع نابسامان اقتصادی افغانستان در اولویت اولیه ی دولت باراک اوباما و بالطبع ناتو نیست. به همین خاطر هم در بحث های سیاست مداران کشورهای مختلف در مورد چگونگی کمک مالی و غیرمالی به افغانستان وحدت نظری وجود ندارد. مثلا یک روز پس از اعلام برنامه های اوباما برای افغانستان نخست وزیر نروژ که بیشترین کمک های مالی و نظامی را به افغانستان گسیل می دارد، اعلام کرد ما به کشوری که رئیس جمهورش مصوبه ی ضد زن و حقوق بشر را امضا می کند، کشوری که علیرغم گفتگوهای متعدد حاضر نیست موازین حقوق بشر و بویژه آزادی بیان را رعایت کند، نمی توانیم کمک مالی اختصاص دهیم. نمایندگان پارلمان نروژ از تصویب بیست میلیون دلار برای کمک به دولت افغانستان سر باز زده اند که معتقدند بدون رعایت موازین حقوق بشر، دموکراسی و استقلال نه تنها دور از دسترس که شاید دست نیافتنی باشد.
اختلاف نظر بین برنامه های بازسازی افغانستان و کمک های صرفا نظامی، در بین سیاست مداران نروژی، سوئدی و حتی دانمارکی که اخیرا نخست وزیرش به عنوان رئیس سازمان ناتو انتخاب شده است در حالی مطرح می شود که هم نروژ و هم دانمارک نیروهای نظامی شان در خاک افغانستان مشغول خدمت هستند، اما فشار نیروهای هوادار حقوق بشر بر دولت های این کشورها مانع کمک به دولتی می شود که موازین حقوق بشر را نه تنها رعایت نمی کند که بعد از فشارهای بین المللی رئیس جمهورش اعلام می کند که برای اصلاح مصوبه زن ستیزانه ی اخیر با پارلمان افغانستان بحث خواهد کرد. ادعایی که به باور سیاست مداران بیشتر کشورها دروغی بیش نیست و او اگر می خواست این قانون را اصلاح کند قبل از امضای آن به پارلمان به گفتگو می نشست. بنابراین برای دریافت کمک های مالی کشورهای غربی او حاضر شده است که چنین ادعایی بکند.