مرکز اسناد حقوق بشر ایران
مرکز اسناد حقوق بشر ایران در ششم آبان ۱۳۹۱ در حاشیه برگزاری دادگاه ایران تریبیونال، دادگاهی مردمی در جهت دادخواهی جنایات علیه زندانیان سیاسی و عقیدتی در دهه شصت، در جریان ملاقات عباس مظاهری، از اعضای سابق انجمن حجتیه و روحی جهانپور، یکی از بهائیان زندانی در دهه شصت، قرار گرفت که منجر به ثبت خاطراتی از سال های دور آنان شد. سه دهه از فجایع نقض حقوق بشر در دهه شصت می گذرد و امروز مظاهری فارغ از تمام آن عصبیت های دیروز چشم به چشم، روبروی کسی نشسته است که همیشه پنداشته بود باید به او و امثال او پشت کرد و به جای شنیدن و گفت و گو تنها به مجازات و سرکوب اندیشید.
مرد موهایش سفید شده است و همانقدر که از جوانی خود فاصله گرفته است از وطن خود نیز فاصله بعیدی دارد. حالا می تواند در گوشه ای خلوت خارج از هیاهوی دادگاه ایران تریبیونال آرام بنشیند، دست های قربانی دیروزِ تمامِ خشم های مکتبی اش را بگیرد و بگوید که متاسف است. گویا این جا در لاهه هلند، فرای تاریخ تلخ دیروز فرصتی ایجاد شده است تا مظاهری تمام خاطراتی که با موی سیاه و ریش بلند ایجاد کرده است را یکجا در چشمان صبور جهانپور مرور کند.
مظاهری که خود را قربانی و فریب خورده تبلیغات مذهبی بخشی از روحانیون مسلمان که مشوق وی در پیوستن به انجمن حجتیه با هدف سرباز امام زمان محسوب شدن، می داند ضمن عذرخواهی از جهانپور و طلب بخشش از وی، گفت: “من تنها کار سیاهی که در آن زمان می کردم مسموم کردن جو بر ضد بهائیان بود. اگر در خانه شما را آتش زدند، من خودم را به نوعی مقصر می دانم اگرچه خودم در آن کارها نبودم؛ اگر آمدند شما را اعدام کردند یا کشتند، یا آن طور که شنیدم در شیراز در دهان بچه های کوچک آب جوش می ریختند؛ اگر هر کاری، هر سیاهکاری که مسلمانان بر ضد شما کردند من خودم را به نوعی در آن سیاهکاری سهیم می دانم.”
همچنین وی افزود: “من فریب خوردم و قربانی نظام سیاه ارتجاعی ملایی که من را در ۱۷-۱۶ سالگی به این دام انداخت هستم. من خطا کردم. من دست به این سیاهکاریها زدم و چهار سال از زندگیم را در مسموم کردن اذهان مردم جامعه صرف کردم و بر ضد بهائیان تلاش کردم.”
عملیات آزار و تعقیب بهاییان ایران توسط جمهوری اسلامی شامل اعمالی میشود که بر اساس میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، حقوق عرفی و حقوق جنایی بین المللی ناقض اصول مشترک انسانی است. این در حالی است که در بیست و چهارم تیر ماه ۱۳۹۲ نیز وب سایت رسمی محمد نوری زاد، یک روزنامه نگار ایرانی، با انتشار مقاله ای با عنوان “بوسه بر پای یک بهایی کوچک” به انضمام انتشار عکسی از وی در حال بوسیدن پاهای آرتین، کودکی که پدر و مادر بهایی او به جرم تدریس در دانشگاه مخفی بهائیان در زندان هستند، پرداخت. در این مقاله ضمن ابراز تاسف از شرایط ایجاد شده توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران به بیان گوشه ای از موارد متعدد نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران نسبت به جامعه بهائیت پرداخته شده است.
فیلم گفت و گوی عباس مظاهری و روحی جهانپور در لینک زیر قابل دسترس است:
http://www.iranhrdc.org/persian/permalink/1000000213.html#.UemsNNJO_PY.
KHosh-halam ke in 2 nafar tawanestand ke in kar ra anjam bedahand.
omidwaram ke hame betawanand kam kam be inja beresand.