سیدمحمود علیزاده طباطبایی وکیل مهدی هاشمی در جمع خبرنگاران گفته برخی مسائل دادگاه به بیرون درز کرده و منتشر شده است. در دادگاه شنود گذاشته‌اند و امروز به این موضوع اعتراض خواهیم کرد.

البته وکیل حق دارد به هر چیزی که به ضرر موکلش تمام می شود اعتراض بکند. اما با پیشرفت تکنولوژی این روزها دیگر هیچ چیزی از چشم مردم کوچه و بازار هم پنهان نمی ماند چه رسد به از ما بهتران که به دوربین های مداربسته معابر هم دسترسی دارند و فی المثل می دانند که همسر سوم و سوگلی حاج آقا فلانی از سبزی فروش خوش تیپ محل چند کیلو سبزی و میوه خریده و چقدر عشوه آمده، آیا عشوه ها و قروقمیش هایش از حدود شرعی تجاوز کرده یا خیر. چادرش را هنگام خرید باد داده یا نه؟ وقت خرید گوشه لبش را گاز گرفته؟ و آیا هنگام سوا کردن سبزی و میوه، آهنگ عمو سبزی فروش هم خوانده: عموسبزی فروش/بعله/ سبزی کم فروش/ بعله/ بابونه داری/بعله/شاهدونه داری/ بعله/ و امدادهای غیبی با تجزیه و تحلیل داده ها و نداده ها نتیجه می گیرند که مطمئنا کار به جای کلفت کشیده چون منظور از شاهدونه همان سبزی مرغوب است که به جای خوردن باید کشید. و اگر روزی حاج آقا ویار اصلاح طلبی گرفت و خمس و ذکاتش را به مرجع تقلید معاند نظام داد، آنوقت فیلم رابطه های آن چنانی سوگلی حاج آقا با جوان سبزی فروش از دوربین مدار بspy-Hسته خارج شده و وارد مدارهای باز مثل یوتیوب خواهد شد. عینهو مستند قلیان کشیدن مداح معروف هلالی با حوری های زمینی.

حسن قدیما این بود که یک مامور با یک فلاسک چایی می گذاشتند دم در دادگاه و می گفتند دادگاه غیر علنی است و هیچ خبرنگاری حق ورود به دادگاه را ندارد. چون می دانستند خبرنگاران مادرزادی دهن لق تشریف دارند و به محض خروج از دادگاه سیر تا پیاز جریان را برای دیگران تعریف خواهند کرد. اما امروز تکنولوژی برخلاف خالق خودش که دنده عقب می رود، چنان پیشرفتی کرده که حتی اگر دادگاه داخل گاوصندوق هم برگزار شود بالاخره یک گوساله ای از جریان خبردار شده و قضایا را لو می دهد. و اگر در عصر حجر برای ضبط صدا و فیلم باید می رفتند به استودیوی مخصوص، این روزها در سایه عنایت تکنولوجی خودنویس هم صدای آدمها را ضبط می کند!

***

انواع بشر

قدیما که بشر زیاد بود و فله ای حال می کرد، سرسوزنی حق و حقوقی نداشت. حالا که بشر نایاب شده، همه مثل جویندگان طلا در فیلم مرحوم چارلی چاپلین، دربدر در جستجوی حقوق از دسته رفته جناب بشرند. و هرچه می گویند پدرجان اول جلو انهدام بشری که نسل اش با مقراض در حال انقراض است را بگیرید تا بعدش برسیم به حق و حقوقش. کسی گوشش بدهکار نیست. عده ای نیز در حال سوا کردن نسل بشرند و بشر بیچاره را به گونه های مختلف به شرح زیر تقسیم کرده اند:

۱- بشری که مفت نمی ارزد. این نوع بشر زادگاهش آفریقاست. هزارتایش بیماری مرموزی مثل ایبولا می گیرد یکنفر آخ نمی گوید. بیماری های مرموز و مهلک نیز گویا این نوع بشر را شناخته اند چون صاف می روند سراغ آنها. بیشرف ها می دانند که اگر بروند سراغ نو اعلای بشر، یکشبه با انواع و اقسام واکسن مادرشان را به عزایشان خواهند نشاند. یک میلیونش در رواندا قتل عام می شود. سیصد هزار عدد ناقابل اش در دارفور به لقاءالله می پیوندد، ولی چون صرف نمی کند، کسی هم خبردار نمی شود. به سازمان های بین المللی می گویند بی انصاف ها اینها هم بشرند، اقلا یک قحط نامه ای صادر بکنید. جواب می دهند: قحط نامه هایمان تمام شده، مجددا سفارش داده ایم به محض این که برسد، به روی چشم.

۲- بشری که زنده اش یک ریال نمی ارزد اما مرده اش مثل عتیقه میلیارد میلیارد قیمت دارد. و فعالان حقوق بشر، مرده اش را توی هوا می زنند. و حتی لاپرت شده که گاها بر سر جنازه این نوع بشر زد و خورد های مرگبار بین گروه های مدافع حقوق اش در گرفته و هر گروهی که زرنگ تر باشد مرده را برمی دارد و دِ فرار. و مرده این نوع بشر را به قیمت گزاف بعدا به فروش می رسانند. به همین دلیل این نوع بشر به زندگی علاقه چندانی ندارد و شهادت طلبی در خونش است. باستانشناسان حدس می زنند که زیستگاه این بشر در منطقه خاور میانه و در نقطه ای به نام ایران باشد.

۳- بشر دم سیاه اعلا. این نوع بشر هر یک نفرش به اندازه کل قاره آفریقا قیمت دارد. و خدا نکند تروریست بخت برگشته ای که تا دیروز رفیق خودشان بود، مثل دزد ناشی به کاهدان بزند و این نوع بشر را ترور کند، چنان دماری از روزگارش در می آورند که حتی اگر در نقطه ای دور از کره زمین و در خانه اش نشسته باشد، شبانه با هلی کوپتر بر سرش می ریزند و کاری می کنند که جسدش هم پیدا نشود. اگر هم کسی بپرسد پس جسدش چی شد می گویند انداختیم توی دریا. و تمام دنیا باید به خاطر این بشر دست به سینه بایستند و شب و روز کار بکنند تا این نوع بشر با فراغ بال زندگی کند. و دیده شده که انواع بشرهای دیگر از کاشانه خود فرار می کنند تا در تحت توجهات این نوع بشر به نان و نوایی برسند غافل از این که این نوع بشر اکتسابی نیست. دانشمندان متفق القولند که این نوع بشر مختص قاره آمریکا و اروپاست. البته نه هر اروپایی.

۴- بشر مرغوب. این نوع بشر هیچ ندارد ولی به خاطر جنس خوبش مورد عنایت ویژه برخی از فعالان حقوق اش قرار دارد. دلیل دیگرش این است که این نوع بشر تاریخا با پسرعموهای قلدر خود گرفتاری پیدا کرده و چون زورش به پسرعموهایش نمی رسد، مظلوم واقع شده و از آنجایی که آدمیزاد ژنتیکی طرفدار حاکم معزول است. این مدل بشرتوی بورس قرار گرفته تا جایی که حتی برخی از فعالان حقوق بشر شیفت شب نیز واله و شیدایش هستند. فی المثل اگر هزارتا کودک کوبایی و ایزدی از گشنگی یا تشنگی در کوهها بمیرند، نهایتش کله ای تکان می دهند و فحشی نثار اموات امپریالیسم می کنند. اما خدا نکند یک نفر از این نوع بشر تلف شود، طرفدارانشان فیس بوک را به آتش می کشند. و حتی تاریخ مصرف گذشته های این نوع بشر مثل جورج حبش نیز همچنان قیمتی اند.

* اسد مذنبی طنزنویس و از همکاران تحریریه شهروند است. مطالب طنز او علاوه بر شهروند، در سایت های گوناگون اینترنتی نیز منتشر می شود. اسد مذنبی تاکنون دو کتاب طنز منتشر کرده است.

tanzasad@gmail.com