انتشار یازده و نیم میلیون سند محرمانه پاناما، نام بسیاری از رهبران جهان و از جمله رئیس پاک ترین دولت تاریخ ایران را بر سر زبانها انداخته است.
در این اسناد که هنوز معلوم نیست چقدر آب قاطیش کرده اند، چقدرش درسته و چقدرش غلطه، صحبت از فرار از مالیات، پولشوئی و میلیون ها دلار سوءاستفاده شده است.
خبر اگر هم در مورد همه متهمان درست باشد، در مورد آقای احمدی نژاد نمی تواند صحیح باشد، زیرا کسی که هاله نور دور سرش می چرخد نمی تواند سوءاستفاده کند چون اگر خدای ناکرده چنین کاری بکند یا آن هاله نور بلافاصله خاموش می شود یا شروع می کند به آژیرکشیدن!
در سال های اخیر که شتر سوءاستفاده جلوی خانه بسیاری از رهبران جهان زانو زده و تکان هم نمی خورد، برخی از جامعه شناسان به این فکر افتاده اند که بدانند چرا هرکی به مقام بالایی می رسد سوءاستفاده یا به قولی سود استفاده می کند؟
این جامعه شناسان برای اینکه بفهمند رهبران دنیا “این درس ها را کجا خوانده اند و این مشق ها را کجا کرده اند” که یاد گرفته اند اینجور همه را بپیچانند و میلیون میلیون و میلیارد میلیارد پول را زیرزیرکی از ایران و روسیه و انگلیس و سایر نقاط دنیا بفرستند به پاناما، به این نتیجه رسیده اند که اصولا آدمیزاد حقه بازی را در شش ماهه گی از پدر و مادرش یاد می گیرد. کمااینکه نخست وزیر بریتانیا که الان اینطور زیر فشار است، هرچه می کشد از دست پدر و مادرش می کشد که چنین ارثیه دردسرسازی برایش گذاشته اند.
جامعه شناسان بعد از سالها مطالعه و تحقیق و از این بپرس و از اون بپرس، به این نتیجه رسیدند که وقتی پدر و مادر در۶ ماهگی سقف اتاق را با انگشت به بچه نشان می دهند و می گویند “گنجشکه را نگاه کن” و بعد که کودک بالا را نگاه کرد، گردنش را قلقلک می دهند و می خندند، نوزاد یاد می گیرد و می فهمد که فریب دادن دیگران کاریست مفرح و نشاط آورکه هم خود آدم را سرحال می آورد و هم دیگران را!
به همین علت بزرگ که شدند و به مقامی که رسیدند به مردم می گویند، اون آفتابه دزده را نگاه کن، و تا طرف حواسش رفت به آفتابه دزده، خودشان یک میلیارد دلار می زنند به جیب و می فرستند به پاناما.
این جامعه شناسان اکنون و پس از فاش شدن اسناد پاناما دارند مطالعه می کنند ببینند می شود کاری کرد که آموزش حقه بازی به بچه را از همان روز اول تولد آغاز کرد یا نه؟
آنها می گویند حیف است که شش ماه از عمر بچه بدون اینکه چیزی یاد بگیرد حرام شود چون فردوسی هم گفته زگهواره تا گور دانش بجوی و نگفته صبرکن وقتی نخست وزیر یا رئیس جمهور شدی شروع کن!
ایران به سوئیس مشکل صادرکرد!
سرانجام مشکلات ایرانیان، دامن سوئیسی ها را هم گرفت.
دو دانش آموز پسر مسلمان حاضر نشدند با خانم معلم شان دست بدهند و جنجالی در سوئیس آفریدند بزرگ تر از دست ندادن مقامات ایران با خانم های خارجی. کار به جایی کشید که مقداری از وقت هیات دولت سوئیس به بررسی این مسئله گذشت.
فکرش را بکنید که دولت سوئیس تشکیل جلسه بدهد تا درباره دست ندادن دو تا دانش آموز با معلم شان تصمیم بگیرد. قیافه های وزرای سوئیس در حالی که دندان قروچه می کنند و می گویند:”ببین آخر عمری چه گرفتاری هایی پیدا کرده ایم” دیدنی نیست؟!
ماجرا از آنجا آغاز شد که به درخواست دو دانش آموز پسر مسلمان، مدرسه ای در شمال سوئیس اعلام کرد که دانش آموزان پسر موظف نیستند با خانم معلم ها دست بدهند.
دست دادن دانش آموز و معلم در سوئیس یک سنت است و دولت سوئیس از کار مدرسه ای که درخواست آن دو دانش آموز را پذیرفته و سنت شکنی کرده بود، به شدت انتقاد کرده است.
جنجال چنان بالا گرفته است که وزیر دادگستری سوئیس، مقامات آموزش و پرورش، دبیر اول اتحادیه معلمان همه افتاده اند به جان هم که ما نمی توانیم سنت های یک کشور را به خاطر خواست های چند تا دانش آموز زیرپا بگذاریم.
احتمالن تصمیم گرفته خواهد شد آن دو دانش آموز، صبح که به مدرسه می روند از این دستکش های باغبانی ضخیم دست کنند و با خانم معلم شان دست بدهند که یک وقت خدای ناکرده بر اثر دست دادن با یک زن حالی به حالی نشوند و نماز و روزه شان باطل نشود!
زمین خوارها، همه چیزخوار شده اند!
مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران گفته است زمین خواری در ایران بر اثر تکرار تبدیل به یک فرهنگ شده است.
اگر این حرف درست باشد، حالا نوبت فرهنگستان ایران است که کتابی، کتابچه ای چیزی در این مورد منتشرکند و فرهنگ غنی زمین خواری را در ایران مثل آثار تاریخی و باستانی مان به ثبت برساند. حیف است آیندگان قدر اینهمه اندیشه، تلاش و زحمت را ندانند!
حیف است ندانند که زمینخوارهای ما چه می کشند و چه تلاشی می کنند تا یک تکه زمین وسط کویر را به عنوان یک منطقه مسکونی صاحب آب و برق و تلفن و نان بربری به ثبت برسانند و بعد با چه بدبختی آن را به مردم بی خانمان قالب کنن.
پایگاه خبری “صما” نیز در این باره نوشته است اگر تاچند وقت پیش تصرف و تعرض به محیط زیست فقط به زمین خواری محدود می شد، حالا کوه خواری، دریا خواری، مسکن خواری، رود خواری وکویرخواری هم به آن اضافه شده است و این نشان می دهد که برابری و مساوات در ایران چقدر پیشرفت کرده است.
آنهایی که می گویند در ایران برابری زن و مرد وجود ندارد با خواندن این خبر باید خجالت بکشند، چون در مملکتی که بین رود وکوه و کویر فرق گذاشته نمی شود و هرکس هرچه به دستش رسید بالا می کشد، چطور ممکن است کسی بین زن و مرد و برابری حقوق آنان تفاوت قائل شود؟!
برای اینکه تصور نشود این نوع کارها را یک مشت عمله اکره بی فرهنگ انجام می دهند، قباد افشار رئیس سازمان امور اراضی ایران از دست داشتن دست کم هشتصد مقام مسئول در پرونده زمین خواری و تغییرکاربری اراضی کل کشور خبر داد تا مردم بدانند که یک مشت آدم حسابی پشت این برنامه ها هستند!
عزت اله یوسفیان ملا، عضو ناظر مجلس در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز از نقش برخی مقامات و مسئولان در پرونده زمین خواری در روستای “زیارت” گرگان خبر داده است.
در سال های اخیر حتی یک پروانه ساختمان در این روستا صادر نشده، اما ده ها ویلا و آپارتمان در آنجا بنا شده است جوری که آدم را یاد کارهای شعبده بازها می اندازد که دست می کنند توی یک کلاه خالی، و از توی آن یک خرگوش مامانی را که مشغول خوردن هویج است بیرون می آورند!
همه اش تقصیر جنیفر لوپزه!
بالاخره معلوم شد تمام عمل های زیبائی که در ایران صورت می گیرد، تقصیر جنیفرلوپزه. این هنرپیشه “سرشناس” که اتفاقن زیاد هم سرشناس نیست و” قسمت های دیگر بدنش” شناخته شده تر است!، خودش هیچگونه عمل جراحی زیبائی انجام نداده، ولی با وجود این باعث شده زنان و دختران ایران سعی کنند با عمل جراحی مثل او ثروتمند و مشهور شوند.
به گزارش دویچه وله، علی کرمی، رئیس پژوهشکده بیوتکنولوژیکی ایران، هشدار داده و ابراز نگرانی کرده است که پدیدهی “صورتهای عروسکی” در تهران رو به رشد است.
او همچون بسیاری دیگر از مقامات انگشت اتهام را به سوی “رسانهها و الگوهای غربی” گرفته و آنها را متهم کرده است که باعث رواج این نوع پوشش و آرایش و جراحی زیبایی بین جوانان ایرانی شدهاند!
درست هم فرموده اند، نودونه درصد زنان و دختران خارجی گرچه خودشان نه آرایش غلیظ می کنند و نه تن به عمل جراحی می دهند، اما از همان راه دور به زبان انگلیسی و آلمانی و فرانسوی، زنان و دختران ایرانی را تشویق می کنند که اگر دماغ وگوش و سینه و باسن تان را عمل کنید و بعضی هاش را بزرگ کنید و بعضی هاش را کوچک، آنوقت مثل ما می توانید از همه آزادی های اجتماعی برخوردار شوید و راحت و بی مزاحمت در خیابان ها راه بروید بدون اینکه دستگیر و مورد مواخذه قرارگیرید.
به زنان و دختران ایرانی اینطور تلقین کرده اند که اگر سالی یک بار دماغ تان را عمل کنید، شما را به ورزشگاه ها راه می دهند و ادارات، بانک ها، دانشگاه ها، اتوبوس ها و قطارها دیگر زنانه مردانه نخواهد شد!
زنان ساده دل ایرانی هم باور می کنند که اگر دم به ساعت بروند و یک گوشه بدن شان را عمل کنند، به آزادی هایی که آقایان دارند دست می یابند و ناچار نیستند در گرمای چهل درجه روی روسری چادر مشکی هم سرکنند تا آقایان به گناه نیفتند.
می گویند قرار است جامعه شناسان ایران با جنیفر لوپز صحبت و او را نصیحت کنند که زن حسابی، جان هرکسی که دوست داری، در ترانه هایی که می خوانی اینقدر از عمل جراحی بینی تعریف نکن.
ما که انگلیسی بلد نیستیم ولی می گویند چون از کلینیک های زیبائی ایران پورسانت می گیره، توی همه ترانه هاش راجع به اینکه اگر آدم کجاش را عمل کنه چه شکلی میشه حرف می زنه و زن ها و دخترهای مردم را تشویق به عمل زیبائی می کنه!
*میرزا تقی خان، طنزپرداز و سریال نویس پیشکسوت، با سابقه ۵۰ سال طنزنویسی در توفیق، کشکیات، کاریکاتور، کیهان و تلویزیون از همکاران افتخاری شهروند است. از این نویسنده دو کتاب به نام های “آدم های زیادی” (۲۰۱۳ ـ کانادا) و “شما چند می ارزید؟”(۲۰۱۶ ـ آلمان) منتشر شده است.