با استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، روح الله خمینی با صدور فرمان انقلاب فرهنگی خود در نخستین روز از فروردین ماه ۱۳۵۹ رسما جنگ را علیه ایران و ایرانیت اعلام کرد. در بند یازدهم این فرمان برضرورت و فوریت «تصفیه‌ى اساتید مرتبط با شرق و غرب» و تبدیل دانشگاه به محیطی اسلامی برای تدوین علوم عالی شیعی و ترویج ارزش های اسلامی در ازای نابودی فرهنگ ایرانی تاکید کرد.
در خردادماه همان سال و پس از تعطیل رسمی دانشگاهها، فرمان دیگری را مبنی بر تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی برای گزینش اساتید، دانشجویان و تغییر برنامه های آموزشی برای اسلامی کردن جو دانشگاه ها و تغییر برنامه های آموزشی دانشگاه ها صادر کرد. برهمین اساس، ستاد انقلاب فرهنگی به فرمان روح الله خمینی متشکل از رئیس جمهور و نخست وزیر، وزرای فرهنگ و آموزش عالی و فرهنگ و ارشاد اسلامی و دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهی وقت، اقدام به حذف و پاکسازی نهادهای دولتی و فرهنگی ملی ایران کرد و نهادهای فرهنگ و ارشاد اسلامی، جهاد دانشگاهی، حراست اسلامی، کمیته انضباطی اسلامی را جایگزین نهادهای ملی ایرانی کرد.
برهمین منوال، جمهوری اسلامی برای مغزشویی و نابودی ارزش های ایرانی، رادیو وتلویزیون ملی ایران را تسخیر کرد و با پاکسازی، زندانی و اعدام کارکنان این سازمان، آن را به صدا و سیمای جمهوری اسلامی تبدیل کرد. با انتخاب مستقیم رئیس این سازمان توسط روح الله خمینی و امروز توسط علی خامنه ای، این سازمان عملا به دستور مستقیم شخص اول حکومت جمهوری اسلامی اداره می شود که اصل نخست آن پرهیز از پخش برنامه‌های ایران محور، سانسور و تحریف اخبار جهانی و تنها تمرکز بر تبلیغ و اشاعه معیارهای اسلامی با بهره گیری از روحانیت حوزه ای باورمند به ولایت فقیه می باشد.
اینچنین با کشیدن دیواری بلند بین مردم و اطلاعات، ایرانیان را در زندان جمهوری اسلامی محبوس کردند.ایرانیان میهن دوست در تبعید در نبود شبکه های اطلاع رسانی شفاف و واقعی، بر آن شدند تا برای پاسداری از ارزش های ایرانی در برابر جهل و دروغ های ساختگی جمهوری اسلامی، با کمترین امکانات آن روزها و پارازیت های رادیویی و سپس تر پارازیت های ماهواره ای، همچنان شمع نور و روشنگری را برای مردم داخل کشور روشن نگهدارند. از آن سال ها بسیار می گذرد و نسل های بعد دنباله رو ایرانیان میهن دوست راه آنها را ادامه داده اند.
در این میان تلویزیون اندیشه در یک دهه گذشته در راستای گسترش فرهنگ ایرانی، آزادی، برقراری عدالت اجتماعی، تساهل، مدارا، چندگرایی و دمکراسی در ایران توسط نادر درمانی در شهر لس آنجلس تأسیس شد. شبکه ی جهانی اندیشه با کارکنان میهن دوست شبانه روز همه ی تلاش خود را به کار بستند تا با به کارگیری دو اصل «اخلاق مداری» و «حرفه ای گرایی» برنامه های خبری، گزارش، تحلیل و آموزش در عرصه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، مردم ایران را مبتنی بر «خرد جمعی» از آن چه در ایران و جهان می گذرد به بهترین شکل با محوریت بر ارزش های ایرانی و معیارهای جهانشمول مطلع کنند.
از راست: نازیلا گلستان، رضا پیرزاده، زرین محی الدین
به جرأت می توان شهادت داد که شبکه ی تلویزیونی اندیشه فارغ از هرگونه جهت گیری سیاسی حکومت جمهوری اسلامی و یا دولت های خارجی با شفافیت کامل و با پایبندی به قوانین و استانداردهای رسانه ای با امکانات محدود خود موفق شد تا شبکه ای مستقل از منابع مالی دولت های خارجی و تبلیغات تجاری جهت دار، بستری برای اپوزیسیون و متفکران روشنفکر ایرانی که دل در گرو ایران و ارزش های ایران محور دارند فراهم آورد.
شبکه ی تلویزیونی اندیشه همواره به شکل حرفه ای در انتقال اطلاعات به شهروندان ایرانی با استفاده از امکانات ماهواره ای و شبکه های مجازی به عنوان یک رسانه ی آلترناتیو در برابر صدا و سیما و شبکه های مجازی جمهوری اسلامی عمل کرده است.
تلویزیون اندیشه طی سال های گذشته با یک دیدگاه سیاسی ویژه که همانا مبارزه با دیدگاه های ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ست فعالیت کرده است و از آن سو همگی ما گواه هستیم که هرگز به سانسور و یا حذف ایده و یا اندیشه ای که در جهت مبارزه با جمهوری اسلامی بوده، نپرداخت.
این رسانه به همه ی ایده های نوین که در راستای میهن دوستی و ایرانیت بوده، با آغوش باز برخورد کرده و هرگز برای کسب منبع مالی از طریق نهادهای غیردولتی، دولتی و یا تبلیغ های تجاری جهت دار، محدودیتی برای برنامه سازان قائل نشده است.
دراینجا هدف ما تمجید و تعریف یکسویه از این رسانه، بنیانگذار و یا مدیریت آن نیست، که تنها برخودمان مهم می دانیم تا با بیان واقعیتی که خود آن را در این سال های اخیر زندگی کردیم برای هم میهنانمان بیان کنیم. چرا که بیان حقایق،مسئولیت و وظیفه ی مهم کنشگران سیاسی و مدنی است.
افزون براین به جا می دانیم تا از تلاش و میهن دوستی، از صداقت و شرافت شخص نادر درمانی که هرگونه امکانات مادی و معنوی شخصی خود را در این راه برای ایران و ایرانیان دریغ نکرد، نهایت سپاسگزاری را داشته باشیم.
امیدواریم که بتوانیم در این راه یارای وی و کارکنان پرمهر شبکه ی تلویزیونی اندیشه باشیم تا دوباره این شبکه را در شرایط بهتر بر روی ماهواره ها روشن و فعال ببینیم. چرا که این شبکه ی مستقل در این شرایط کنونی که ایران با آن مواجه است، نقش بسیارحساس و مهمی را بیش از هرزمانی می تواند ایفا کند.
*******************
رضا پیرزاده: « نادر درمانی را بیش از پنج سال است که می شناسم. نادر درمانی به خاطر شایستگی، هوش و آینده نگریش، یک بازرگان شایسته و موفق است. افزون براین، وی شخصیت قابل احترام جامعه کانادایی نیز می باشد. در رسانه ها و نهادهای دولتی و خصوصی کانادایی از او به عنوان مشاور امور اقتصادی و تجاری دعوت به عمل می آید. او تا به امروز جایزه های بسیاری از جمله جایزه مرد سال اوتاوا را به خود اختصاص داده است.
شوربختانه برای ما ایرانیان، نادر درمانی همانند بسیاری دیگر به دلیل شرایط سختی که جمهوری اسلامی بر همگان تحمیل کرده، مجبور به ترک خاک وطن شد. ولیکن وی هرگز ایران را فراموش نکرد. او میهن دوست بزرگی است که به رغم موفقیت های چشمگیرش در کانادا همواره وطن را در قلب خود به همراه داشته و برای بهبود وضعیت هم میهنانش در ایران از هیچ تلاشی دریغ نکرده است. او همه توانایی های فکری و مالی خود را برای دستیابی به آزادی، دمکراسی و حقوق بشر در ایران بکار بسته است.
به رغم این که او ایده های سیاسی کاملا مشخص و شفافی دارد، همواره به دیگر ایده ها و اندیشه های سیاسی حتی مخالف خود با روی باز برخورد کرده و در عمل و به تمام معنا یک دمکرات و آزادیخواه فکری است که در دنیای سیاست ایران کمتر شخصیتی همانند او پیدا می شود. او همه تلاش خود را بکار بست تا با تاسیس تلویزیون اندیشه، بستری برای رنگین کمان سیاسی ایران بوجود آورد. با این که بارها به او پیشنهاد رقم های بالا شد تا از شاهزاده رضا پهلوی و اندیشه های وی در تلویزیون اندیشه سخنی به میان نیاید هرگز زیر بار حرف زور و یا پول نرفت و معنویات را بر مادیات محترم شمرد. همچنین خود بارها و بارها شاهد آن بودم که طی سال های اخیر که افتخار همکاری و همیاری با وی را داشتم، بعضی از کنشگران سیاسی متعلق به لیبرال های راست، معترض به سری برنامه هایی بودند که از سوی کنشگران چپ و یا سوسیالیست از این تلویزیون منتشر می شد، به رغم نزدیکی باورهای وی به اندیشه شاهزاده رضا پهلوی برای آینده ایران، هرگز باورهای خود را بر برنامه های تلویزیون اندیشه اجبار نکرد. اندیشه بدینسان تنها تلویزیون سیاسی ایرانی است که طی سال های اخیر مستقل از هرگونه منبع مالی خارجی بستر اندیشه های گوناگون ایرانی شد. نادر درمانی و خانواده اش، برای دفاع از آزادی بیان و اندیشه، با هزینه سرمایه های شخصی خود به جای خوش گذرانی برای ایجاد شبکه اندیشه از خواسته های مادی خود و خانواده در خفا و بدون هیچ تبلیغات شخصی از خود گذشتگی ها کردند. اینچنین بسیاری از هم میهنان ایرانی در داخل ایران، تلویزیون اندیشه را تنها شبکه پلورالیست و مستقل اپوزیسیون می شناسند.
با همیاری و پشتیبانی نادر درمانی موفق شدیم رسانه ی افق ایران را دراین شبکه راه اندازی کنیم و به یاری وی باورهای شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد را از طریق این شبکه با هم میهنان داخل کشور در میان بگذاریم و یک پل ارتباطی را برقرار کنیم. در همیاری های مالی که شورای ملی ایران و افق ایران طی سال های اخیر در این شبکه برگزار کردند، نادر درمانی همواره نخستین همیار مالی این برنامه ها بود و با پشتیبانی وی موفق شدیم تا کارزارهای بسیاری برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، مبارزه با اعدام، برابری های جنسیتی، پاسداری از میراث فرهنگی و ایرانیت و بسیار موارد دیگر را برپا کنیم.
برهمین اساس، بسته شدن این شبکه را در شرایط کنونی که کشورمان ایران، با توجه به تغییر و تحولات منطقه ای و جهان، با آن روبروست، ضربه بزرگی به جنبش آزادیخواهی ایران می دانم. امروز که بیش از هرزمانی در تاریخ ایران، ضرورت نیاز به رسانه ای مستقل و پلورالیست حس می شود، از دوست و همرزم گرامیم، نادر درمانی درخواست می کنم که برای راه اندازی دوباره ی این شبکه همه ی تلاش خود رابه کار گیرد. در نبود این شبکه در هفته ای که گذشت، براین باورم که وظیفه ما کنشگران سیاسی و مدنی است که به یاری وی برای دوباره راه اندازی این شبکه بشتابیم و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نکنیم.»
*******************
زرین محی الدین: «نادر درمانی را با تأسیس شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد از نزدیک شناختم و از همیاری وی در این راه همیشه سپاسگزار خواهم بود. این روزها، می تواند برای ایران و ایرانیان بسیار حساس باشد. ما مردم ایران همگی به این شبکه سیاسی که فارغ از هرگونه محدودیت های تبلیغاتی و مالی، حرف واقعی را بیان می کند، نیازمند هستیم.
در سی و هشت سال سابقه مبارزاتی ام، از گردهمایی اعتراضی قانون اساسی که توسط دکتر بختیار برگزار شد، از اعتراض زنان در هشت مارس یک سال پس از انقلاب اسلامی در ایران، تا همه ی این سال های در تبعید هرلحظه برای ایران و آزادی ایران از اسارت جمهوری اسلامی در تلاش بوده ام، اما در این سال ها کمتر شخصیتی همچون نادر درمانی را یار بی مدعا و وفادار مبارزاتی دیده ام که بدون هیچ چشم داشتی برای آزادی و ایرانی آزاد در تلاش بوده است. امیدوارم که فردا که تلویزیون را روشن می کنم مثل همیشه کانال تلویزیون را روی شبکه ی اندیشه ببرم و برنامه ها را با کیفیت بهتر از پیش ببینیم.»
*******************
نازیلا گلستان: «در آن شب های تلخ و سیاه کودکی، در دورانی که خفقان همه کشور را فراگرفته بود؛ حرف زدن ممنوع بود، فکر کردن ممنوع بود، نوشتن ممنوع بود، خواندن ممنوع بود و فراتر از همه ی اینها دانستن ممنوع بود، رادیوی پدرم یکی از یادگارهای خوب بازمانده از آن دوران است. شب ها ساعت ها تلاش می کرد فرکانس رادیوهای فارسی زبان آن دوران را از پارازیت های مزاحم حکومتی آزاد کند تا بتوانیم اخبار درست را بشنویم. بعدها که سیستم های ماهواره ای به بازار ایران راه پیدا کرد، بسیاری از مردم، بشقاب های ماهواره ای را پنهان از چشمان پاسداران انقلاب اسلامی بر بام های خانه هایشان نصب کردند تا با وجود مشکلات بسیاری که پارازیت های ماهواره ای برای تندرستی شهروندان ایرانی ایجاد کرد، شاید بتوانند با جهان و اخبار درست در ارتباط قرار بگیرند.
در دهه ای که گذشت با پیشرفت سریع و چشمگیر تکنولوژی انتقال داده ها و اطلاعات آنچنان شتاب پیدا کرد که شرایط را در داخل ایران کاملا تغییر داد و به لطف گردش اطلاعات، روشنگری و آگاهی بیشتر، جوانان امروز بسیار روشن تر و خوش فکرتر از هم سن و سال های من در دهه های هفتاد و هشتاد خورشیدی هستند. این تغییرات مثبت را وجود شبکه های تلویزیونی و اینترنتی ممکن ساخته است، اما از سوی دیگر با ایجاد شبکه های متعدد تلویزیونی و اینترنتی هزینه های تاسیس و اداره ی آنها نیز به طور نجومی بالا رفته است. به همین دلیل بسیاری از رسانه هایی که برای روشنگری در برابر تاریکی و جهل فکنی جمهوری اسلامی در تلاش هستند، برای استفاده از امکانات مالی دولتی و یا تبلیغ های تجاری برای خود محدودیت هایی قائلند. در حالی که جمهوری اسلامی بر رسانه های داخل کشور خفقان و کنترل و سانسور حاکم کرده، حفظ استقلال رسانه ای در خارج از کشور نیز به دلایل محدودیت امکانات مالی امری بسیار دشوار است. وجود رسانه ای مستقل همچون تلویزیون اندیشه امتیازی ویژه و غیرقابل انکار است.
در این دو دهه گذشته، با شخصیت های سیاسی و مدنی بسیاری همکاری داشتم. در هفته ای که گذشت با تعطیلی تلویزیون جهانی اندیشه بسیار در خاطرات گذشته سفر کردم. از روزهایی که در ایران مبارزه می کردم تا روزهایی که با «نادر درمانی» موسس این تلویزیون همکاری کردم، پستی و بلندی های بسیار دیدم. لیکن «نادر» از معدود شخصیت هایی است که بزرگی و منش رفتار و افکارش همواره برایم قابل ستایش بوده است.
بسیاری برای پول بیشتر، خوش گذرانی، زندگی تجملی، رفاه و یا برعکس به دلیل نبود امکانات و دشواری های زندگی، از این راه سخت و دشوار مبارزه کناره کشیدند، اما «نادر درمانی» همواره فراتر از همه ی این ها، دست همیاری اش همانند دیواری محکم یارای ادامه راهمان بوده است. او برایم نماد «مبارزی وفادار» است. نمی خواهم در اینجا شخصیت پروری کنم تنها قصدم نمایش گوشه ای از منش او در جایگاه یک دوست و یک مبارز در راه انسانیت و ایرانیت است، و نیز سپاسگزاری از همه مهربانی های خود و همسرش در راه مبارزه علیه جهل و تاریکی.
با او آموختم که «نه» واژه ترسوهاست، «من» واژه «ما» نیست، «هرگز» واژه ای است که برای ما ایرانیان هم می تواند وجود نداشته باشد، «رنگین کمان» تنها در آسمان باران زده نیست، که توانستیم با هم و دست در دست هم با یاری او و با مشارکت کنشگران سیاسی گوناگون چپ و راست، ملی، جمهوری خواه و مشروطه خواه، از باورهای گوناگون دینی و غیردینی تا کنشگران مدنی و حقوق بشر برنامه هایی در شبکه ی اندیشه تولید کنیم تا رنگین کمان سیاسی و اندیشه ی ایران را بر آسمان ایران از طریق ماهواره و شبکه های اینترنتی ایجاد کنیم.
باورمندم که روشنایی نورافکن های اندیشه در دل هایمان همچنان روشن است و می توانیم با تلاش گروهی و با پیشتیبانی نادر درمانی و دیگر هم میهنان این شبکه را روشن نگهداریم.»
پیام پایانی نگارندگان این متن، به ویژه با نادر درمانی، شخصیتی که مورد احترام و مهر بسیاری از هم میهنانمان در داخل و خارج از کشور می باشد این است: ما در این راه تا دستیابی به آزادی و برابری و شکوه ایران و ایرانیان به مبارزه خود ادامه می دهیم. در این شرایط حساس و بحرانی که ایرانمان با آن روبروست، نورافکن های روشنگری تلویزیون اندیشه را روشن نگهدارید تا باهم بتوانیم بر تاریکی جهل دزدسالاران جمهوری اسلامی پیروز شویم.
پاینده ایران و ایرانیان
رضا پیرزاده، نازیلا گلستان، زرین محی الدین
