دو

دخالت بیش از حد دولت در فوتبال

احمدی نژاد با تمهیدات خامنه ‌ای و بیت رهبری و سپاه پاسداران و بسیج به پاستور راه یافت و سکان هدایت کشور را به عهده گرفت و دوران وعده‌های پوچ و تهی فرا رسید. احمدی نژاد در اسفندماه ۸۴ در دیداری که با اعضای تیم ملی فوتبال داشت گفت: «می‌توانیم در این دوره ی جام جهانی از گروه خود صعود کنیم؛ اما انتظار داریم تیم در دوره بعدی این جام جزو چهار تیم اول جهان باشد…»

او همه فن‌حریفی را در فوتبال نیز نشان داد و گفت: «باید هرکدام یک تیم باشید و در عین حال بازی تیمی را نیز فراموش نکنید. بیش از آن که خود بدوید، توپ را بدوانید.» در راستای سیاست غرب‌ستیزی رژیم احمدی نژاد گفت: «غرب با درخشش ایرانی ها مخالف است و نمی‌خواهد جوان ایرانی در هیچ زمینه‌ای بدرخشد؛ اما بازیکنان ما در صورتی که در جام جهانی نتیجه بگیرند، دوسوم مردم جهان را خوشحال می‌کنند.»

این گزافه‌گویی‌ها در حالی ایراد می‌شد که تیم ملی ایران پس از پیروزی انقلاب رنگ قهرمانی در جام ملت‌های آسیا را ندیده و بارها از راه‌یابی به المپیک و جام جهانی باز مانده است.

در سال ۸۵ محمود احمدی‌نژاد که اهرم‌های قدرت را در دست گرفته بود به منظور چهره‌سازی از خود و بر اساس سیاست پوپولیستی که دنبال می‌کرد با ارسال نامه‌ای به رییس سازمان تربیت‌بدنی خواستار فراهم کردن امکانات حضور زنان در ورزشگاه‌ها شد. در این دستورالعمل آمده بود که «بسترسازی برای حضور دختران در ورزشگاه‌ها در اولویت قرار بگیرد.» چند روز بعد از انتشار این نامه، گروهی از مراجع‌ تقلید و نیروهای سیاسی رژیم این سیاست را مورد حمله قرار دادند و اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی و باجناق احمدی‌نژاد در این رابطه گفت: «… حضرت آقا نیز با حضور زنان در ورزشگاه مخالفت کردند. از ایشان پرسیدیم که آیا این طرح‌ها به فوتبال مربوط می‌شود؟ که ایشان فرمودند خیر و نباید زنان در ورزشگاه‌ها وارد شوند.» ممنوعیت حضور زنان محدود به ورزشگاه‌ ها نشد، بلکه حضور آن‌ها در سینماهایی که مسابقات فوتبال را مستقیم نشان می‌دهند نیز ممنوع شد. اسماعیل احمدی مقدم که سیاست نظام را پیاده می‌کند در رابطه با دلیل ممنوعیت حضور زنان در سینما‌هایی که فوتبال پخش می‌کنند گفت: «وقتی گلی در بازی‌هایی که از سینما پخش می‌شد رد و بدل می‌شد، سن به جایگاه جشن و پایکوبی دختر و پسر تبدیل می‌شد.»

از آن‌جایی که بر اساس فتوای خمینی و خامنه‌ای و … نگاه کردن زن به بدن مرد جایز نیست، به زنان اجازه‌ی حضور در استادیوم‌ها داده نمی‌شود. هنگامی که بحث حضور زنان در استادیوم‌ها بالا گرفت، استفتائی از مراجع تقلید به صورت زیر شد.

«برخی در حال زمینه‌سازی برای شرکت زنان در ورزشگاه‌ها جهت تماشای مسابقات مردان می‌باشند. از آنجایی که در این مکان‌ها غالباً توسط طرف‌داران تیم‌های ورزشی حرکات غیراخلاقی صورت می‌گیرد و تبعات سوئی را به همراه دارد، زمینه‌سازی و شرکت زنان در این مکان‌ها که موجب هتک حرمت‌ها می‌شود چه صورت دارد؟»

پاسخ مراجع تقلید شیعه آب پاکی روی دست همه ریخت:

آیت الله صافی: جایز نیست و وقوع این گونه امور در جمهوری اسلامی بسیار مایه‌ی تأسف است.

آیت الله مکارم شیرازی: هرگاه موجب فساد یا هتک حرمت احکام اسلامی گردد جایز نیست.

آیت الله تبریزی: در فرض سؤال جایز نیست و مسؤلین باید در حفظ عفّت زنان و عزّت آنان بکوشند.

آیت الله بهجت: به نحو اختلاط مرد و زن جایز نیست و در غیر این صورت چون نوعاً پوشش متفاوت ندارند نظر جایز نیست علی‌الاحوط (احتیاط واجب) و در فرض معرضیت ریبه حرام است قطعاً.

آیت الله سیستانی: به احتیاط واجب زن نباید بدن مرد را که بیش از حدّ معمول برهنه است تماشا کند.

 

برکناری دادکان و تعلیق فدراسیون فوتبال

در دوران احمدی‌نژاد، محمد علی‌آبادی که به واسطه‌ی حضور در معاونت عمران و ساختمان بنیاد مستضعفان با بیش از یکصد شرکت عمرانی و ساختمانی و عضویت در هیأت مدیره سازمان مسکن و شرکتA.S.P و تعداد دیگری از شرکت‌های بزرگ ساختمانی و همچنین تصدی پست مدیرعاملی تعدادی از شرکت‌های بزرگ ساختمانی ثروت عظیمی به دست آورده بود و یکی از ثروتمندترین وزرای تاریخ جمهوری اسلامی است در دوران شهرداری احمدی‌نژاد معاونت عمرانی وی را به عهده داشت، پست ریاست سازمان تربیت بدنی را به عهده گرفت و سپس رئیس کمیته ملی المپیک شد و هوای ریاست بر فدراسیون فوتبال را داشت که توسط فیفا به خاطر پست دولتی که داشت رد صلاحیت شد.

بعد از پایان جام جهانی ۲۰۰۶ و عدم صعود تیم ایران به مرحله‌ی دوم این بازی‌ها که هر عقل سلیمی می‌دانست در آن شرایط غیرممکن است، علی‌آبادی به منظور در دست‌گرفتن فدراسیون فوتبال حکم به برکناری دادکان داد که هنوز در پرتغال به سر می‌برد. فیفا به دلیل دخالت دولت در امور فوتبال، فدراسیون ایران را تعلیق کرد.

تعلیق فوتبال برای کشوری مثل ایران که یکی از جوان‌ترین کشورهاست و توجه ویژه‌ای از سوی جوانان به فوتبال می‌شود کمتر از تحریم‌های شدید اقتصادی نیست و به سرعت مردم را در مقابل حکومت قرار می‌دهد. چرا که در اثر تعلیق فدراسیون، کلیه‌ی فعالیت‌های مربوط به فوتبال ایران در سطح‌ بین‌المللی به حالت تعلیق در می‌آید و نه تنها تیم ملی بلکه تیم‌های باشگاهی هم امکان بازی در سطح بین‌‌المللی را پیدا نمی‌کنند و هیچ تیم خارجی نیز اجازه‌ی بازی در کشور را ندارد.

فیفا که از قدرت بسیار زیادی برخوردار است برای اعمال فشار روی رژیم اهرم‌های مختلفی را در اختیار دارد اما به دلایل گوناگون از آن بهره نمی‌برد. به عنوان مثال به خاطر راه‌ ندادن زنان به استادیوم‌های ورزشی فیفا می‌تواند فدراسیون فوتبال ایران را تحت عنوان اعمال تبعیض در محیط‌های ورزشی

مسئولان ورزش کشور در دهه ی اخیر

مسئولان ورزش کشور در دهه ی اخیر

تعلیق کند.

صفایی فراهانی و اصلاح‌طلب‌ها که متوجه‌ی خطر بودند پا درمیانی کرده و با نفوذی که در کنفدراسیون فوتبال آسیا داشتند کمیته انتقالی تشکیل داده و برای رفع و رجوع خرابکاری دولت احمدی‌نژاد و رفع تعلیق فوتبال مسئولیت انتخاب رییس جدید فدراسیون را بر عهده گرفتند و کفاشیان انتخاب شد.

کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال که هیچ سابقه‌ای در فوتبال نداشت بعد از انتخاب شدن اعتراف کرد «جای من در کمیته ملی المپیک خوب بود ولی علی‌آبادی که اون روزها رئیس سازمان تربیت بدنی بود به من گفت شما هم صوری در انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت کن و بعد به نفع من کنار برو! ولی جریان برعکس شد و کمیته انتقالی صلاحیت علی‌آبادی را تایید نکرد و من شدم رئیس فدراسیون فوتبال!»

فدراسیون فوتبال که با سرپرستی کیومرث هاشمی و با هدایت علی‌آبادی اداره می‌شد از برانکو ایوانکویچ مربی موفق تیم ملی ایران نیز به فیفا شکایت کرد. او که ادعایی نداشت در مقام دفاع اسنادی را به فیفا ارائه داد که باعث شد دولت ایران مجبور به پرداخت ۴۰۰ هزار دلار اضافه هم به او بشود.

 

شکست‌ ایران در جام ملت‌های آسیا و قهرمانی عراق

بنا به توصیه‌ی محسن علی‌آبادی فرزند ارشد رئیس سازمان تربیت بدنی که عزیز کرده‌ی پدر بود، امیر قلعه‌نوعی به جای برانکو مربی تیم ملی ایران شد و هدایت این تیم را در جام ‌ملت‌های آسیا در سال ۲۰۰۷ به عهده گرفت که با شکست از کره جنوبی حذف شد. محسن علی‌آبادی ۲۶ ساله که پدرش وی را در هیأت رئیسه فدراسیون شنا جا کرده بود در گفتگو با سایت تابناک اعتراف کرد که پدرش از مشاوره‌های وی در امر فوتبال استفاده می‌کند. بعداً رئیس فدراسیون شنا به خاطر حضور این پسر برکنار شد.

عراق با وجود بحران‌های سیاسی عمیق و جنگ‌های فرقه‌ای در میان حیرت ناظران به قهرمانی در جام ملت‌های آسیا رسید.

مریم رجوی «رئیس جمهور برگزیده مقاومت» که به خاطر «غیبت» مسعود رجوی مسئولیت «شورای ملی مقاومت» را نیز به عهده دارد در یک موضع‌گیری حیرت‌انگیز با ارسال پیامی موفقیت تیم ملی عراق را تبریک گفت و از قول مردم ایران و ورزشکاران ایرانی، پیروزی این تیم را پیروزی آنها دانست! در حالی که در ۳۲ سال گذشته هیچ‌گاه رهبران مجاهدین و شخص وی به عنوان «رئیس جمهور برگزیده مقاومت» موفقیت‌های ورزشکاران ایرانی را تبریک نگفته‌اند:

«رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران خانم مریم رجوی پیروزی تیم ملی فوتبال عراق در جام ملت های آسیا را به مردم عراق و تیم ملی این کشور تبریک گفت و خطاب به آنان افزود: «مردم و مقاومت ایران و ورزشکاران میهن دوست ایرانی، رودر روی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، پیروزی شما را پیروزی خودشان می‌دانند. امروز همه ناظران در منطقه و جهان متفق القولند که رمز پیروزی قهرمانان ملی پوش عراقی، وحدت و همبستگی درخشان آنها بود که در میان بحران‌های هولناک و دردآور کنونی، بهترین ساعات جشن و شادی ملی را برای تمامی عراقیان به ارمغان آورد».

women-football-Hتشکیل تیم ملی فوتبال زنان

رشد روزافزون گرایش زنان به فوتبال و فشارهای آن‌ها از یک سو و هراس رژیم از مجازات‌هایی که فیفا می‌توانست برای فوتبال ایران مقرر کند که قطعاً بازتاب‌های اجتماعی بسیار شدیدی در جامعه‌ی ایران داشت و رژیم برای پرهیز از آن حاضر به نشان دادن نرمش‌های فوق‌العاده‌ای هم هست موجب شد تا در سال ۱۳۸۵تیم ملی فوتبال زنان ایران با مربی‌گری شهرزاد مظفر تشکیل شود و دو ماه بعد در مسابقات جایزه شرق آسیا شرکت کند که موفقیتی به دست نیاورد. لغو سفر این تیم به برلین در آخرین لحظات در اردیبهشت ۸۶ هراس رژیم را از شرکت این تیم در مسابقات بین ‌المللی نشان می‌داد.

در بهمن ۱۳۸۷، خبر بازی دوستانه تیم نوجوانان پسر و تیم دختران باشگاه استقلال تهران جنجال و واکنش‌های بسیاری برانگیخت. یکی از کسانی که به شدت به این مسئله اعتراض کرده و آن را غیرقابل گذشت دانست عبدالرضا ساور معاون فرهنگی، حقوقی و امور مجلس سازمان تربیت بدنی و عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال بود.

عاقبت سرمربی تیم فوتبال بانوان استقلال با رد دیدار تیمش با فوتبال نوجوانان پسر گفت: «دیدار نداشتیم و تنها تداخل زمان تمرین بود. آنقدر به موازین فرهنگی و اسلامی حاکم بر ایران پایبند هستیم که اجازه ندهیم چنین اتفاقی در تیم بیفتد. اصلاً رویارویی تیم های مردان و زنان جزء محالات ورزش ایران است. چطور ممکن است در ورزشگاهی که دارای حراست است، دیداری این چنینی صورت گیرد؟»

نادرپور اضافه کرد «با دخالت ماموران حراست ورزشگاه مرغوب کار خیلی زود اعضای تیم پسران زمین تمرین را ترک و حتی مربیان این تیم از این بابت عذرخواهی کردند. هیچ دیداری بین دو تیم صورت نگرفت اما متاسفانه شایعات زیادی در زمین ایجاد شده است که من به شدت همه آنها را تکذیب می کنم.»(روزنامه اعتماد، شماره ۱۸۷۴ به تاریخ ۵/۱۱/۸۷، صفحه ۱۳ ـ ورزش)

شرکت تیم فوتبال زنان ایران در المپیک نوجوانان و کسب رتبه‌ی چهارم میان شش تیم و ظاهر شدن دختران ایران در میدانی بین المللی و ورزشگاهی که مردان نیز حضور داشتند، شکست روز اول و آخر آنها برابر تیم ترکیه را تحت شعاع خود قرار داد و موضوع لباس‌های ورزشی این تیم، بازتابی فراتر از میدان‌های ورزشی داشت. وقتی زنان در داخل کشور به خاطر رعایت مسائل شرعی اجازه‌ی حضور در ورزشگاه‌ها و تماشای بازی مردان را ندارند چگونه در سطح بین‌المللی می‌توانند خود در ورزشگاه‌هایی بازی کنند که تماشاگران آن‌ها مردان هستند. این سئوالی بود که کسی جوابی برای آن نداشت. در واقع سیاست دوگانه رژیم در سطح داخلی و خارجی در ارتباط با فوتبال و ورزش زنان نشان می‌دهد که رعایت مسائل شرعی در داخل کشور بهانه‌ای است برای سرکوب زنان و مهار جامعه.

لیگ نیم بند فوتبال زنان ایران در دهه‌ی ۸۰ کار خود را آغاز کرد و تمامی مسابقات آن در محیط‌های بسته برگزارمی شود.

تیم ملی فوتبال زنان ایران با این که از مرحله نخست مقدماتی برای شرکت در جام ملت‌های آسیا صعود کرد، در دور بعد شکست خورد و به مرحله نهایی راه نیافت.

 

عدم راهیابی به بازی‌های جام جهانی ۲۰۱۰ و «جنبش سبز»

بازی‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ از راه رسید. دخالت احمدی نژاد و دولت او در فوتبال تمامی نداشت. در حالی که افشین قطبی می‌رفت که سکان هدایت تیم ملی ایران را به عهده بگیرد، به دستور احمدی‌نژاد علی دایی با کمترین تجربه‌، به خاطر نزدیکی‌اش به مهرداد بذرپاش مدیرعامل مجموعه‌ی عظیم خودروسازی سایپا و دولت، از سرمربی‌گری سایپا به سرمربی‌گری تیم ملی رسید.

و از آنجا که سرمربی تیم ملی صاحب کارخانه تولیدکننده لباس ورزشی دایی است، تیم ملی در ادامه راه مسابقات مقدماتی جام جهانی لباس‌های تولیدی «مجید» را از تن بیرون کرده و با لباس‌های تولیدی دایی در میادین ظاهر شد.

هنگامی که بازی ایران و عربستان یک بر صفر به نفع ایران بود، احمدی نژاد با اطلاع از نتیجه‌ی بازی در استادیوم آزادی حضور یافت تا خود را پیروز میدان معرفی کند اما با دو گل عربستان طرح وی نقش بر آب شد و او پس از ترک ورزشگاه دستور برکناری دایی را صادر کرد. دایی هم در اعتراض به اقدام احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری طرف میرحسین موسوی را گرفت و با او پوستر تبلیغاتی چاپ کرد که در اردبیل و تبریز پخش شد تا به نوعی به برکناری اش از سرمربیگری تیم ملی اعتراض کند.

«کله‌پز برخاست سگ جایش نشست.» محمد مایلی کهن مربی حزب‌اللهی که در اثر مخالفت مردم و جنبش اعتراضی که علیه او شکل گرفته بود در سال ۷۶ از مربی‌گری تیم ملی برکنار شده بود جایگزین او شد. دو هفته بعد، پس از سردادن شعارهای مردمی علیه مایلی کهن در استادیوم آزادی و در جریان مسابقه استقلال و سایپا او استعفا داد و افشین قطبی به تیم ملی رسید.

جامعه در تک و تاب بود و «جنبش سبز» ایران را فراگرفته بود. مردم در اعتراض به نتایج اعلام شده‌ی انتخابات ریاست جمهوری در خیابان‌ها بودند. علی کریمی، جواد نکونام، حسین کعبی، محمد نصرتی، مهدی مهدوی‌کیا، مسعود شجاعی، ۶ بازیکن تیم ملی ایران نیز با دست‌بندهای سبز به نشانه‌ی همراهی با مردم ایران در بازی حضور یافتند و دنیا را در بهت فرو بردند. همه چیز گویای انتخاب مردم ایران بود و مخالفت با کودتایی که آرای به صندوق‌ریخته را به یغما برده بود. با تهدید بازیکنان تیم ملی، آن‌ها در نیمه‌ی دوم دست‌بندهایشان را درآوردند و یا زیر دست‌بند دیگری مخفی کردند.

منصور پورحیدری سرپرست تیم ملی در بازگشت از سئول مدعی شد:

«بازیکنان تیم ملی برای رسیدن به پیروزی برابر کره جنوبی و صعود به جام جهانی مچ بندهای سبزی را با نیت نذر حضرت ابوالفضل(ع) بسته بودند که در بین دو نیمه با این تشخیص که ممکن است این سبزها مورد سوءاستفاده عده‌ای قرار گیرد آنها را باز کردند. وی ادامه داد: بنده خودم ۲۰ سال است دستبند سبز نذری حضرت ابوالفضل (ع) را چه در دروانی که فوتبال بازی می کردم و چه در دوران مربیگری بر دست می بندم.»

مسئولان رژیم تنها به توجیه سرپرست تیم بسنده کرده و به خاطر پیامدهای بین‌المللی و هراس از تصمیمات فیفا جرأت نکردند بازیکنان «خاطی» را که بهترین بازیکنان ایران هم بودند مجازات کنند.

تیم ملی فوتبال که به سادگی می‌توانست به جام جهانی راه یابد در اثر دخالت‌های بی‌جای دولت در امر ورزش و دستورات غیرفنی از رفتن به جام جهانی ۲۰۱۰بازماند چنانکه حکومت از رفتن به سوی «عقلانیت نسبی» بازماند و شیرازه‌ ی جامعه بیش از پیش از هم گسیخته شد. عدم راه ‌یابی به جام جهانی باعث شد دیگر هیچ فوتبالیست ایرانی به اروپا راه نیابد و تنها نکونام و شجاعی به بازی در تیم اساسونا ادامه دادند.

جنبش ۸۸ و حضور میلیونی مردم در خیابان‌ها حساسیت مسابقات فوتبال و تجمع گسترده‌ی مردم در استادیوم‌ها و واکنش‌های آن‌‌ها را دو چندان کرد. «شورای امنیت ملی» در نتایج بازی‌های فوتبال به ویژه شهرآورد تهران دخالت می‌کرد. ۶بازی پی در پی این دو تیم با نتیجه‌ی مساوی به پایان رسیده بود.

مجتبی شریفی رئیس کمیته انضباطی فوتبال در این رابطه در آبانماه ۸۸ و در بحبوحه‌ی اعتراضات مردمی گفت:

«هر تیمی دارای یک عده علاقمند و تماشاگر حرفه‌ای است. برد و باخت تیم‌ها، می‌تواند به برخورد بین تماشاگران حرفه‌ای و علاقمندان منجر شود، و کار را به مناقشه و جنگ و گریز خیابانی بکشاند و الان جامعه ما آماده پذیرش بحران‌های بیشتر نیست و دنبال آرامش است که بعد از حوادث بعد از انتخابات از دست داده است. به همین دلیل هم خیلی از مسابقات با نتیجه تساوی تمام می‌شود و کمیته حل بحران وابسته به شورایعالی امنیت ملی هم از مسابقات حساس منجر به نتیجه تساوی اظهار رضایت دارد. اما این جادوگران رمّال و ساحرها به این نکته‌های حساس هیچ توجهی ندارند و فقط می‌خواهند که تیم خودشان در جدول رقابت تیم‌ها بالاتر برود و جزء تیم‌های صدرنشین باشند. دلیلش هم این است که این جادوگرهای رمال و ساحرها ماهیانه حقوق زیادی می‌گیرند، به علاوه اینکه برای بُردن در هر مسابقه ای مقدار زیادی هم کمیسیون دریافت می‌کنند و خلاصه همه این سودجویی‌های غیر شرعی نه فقط مخالف اسلام است، بلکه جامعه را به آشوب می‌کشد. کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال اجازه نمی‌دهد که بازی فوتبال وسیله‌ای برای فتنه‌انگیزی و انقلاب مخملی و کودتای نرم در ایران بشود. رهبر بزرگ انقلاب فرموده‌اند که همه باید بصیرت داشته باشند و البته بصیرت بدون اعتماد به اصل ولایت فقیه دست یافتنی نیست و ولی فقیه امر به آرامش داده‌اند.»

مسئولان امنیتی همه‌ی تلاش‌شان را به کار می‌بردند تا مبادا فوتبال به «فتنه» و «انقلاب مخملی» و «کودتای نرم» مدد رساند و فرامین ولایت فقیه روی زمین بماند.

شورای تأمین استان تهران و شورای امنیت ملی که از ماهیت غیرسیاسی نسبی استادیوم آزادی مطمئن شده بودند در حساس‌ترین روزهای سه دهه‌ی اخیر تاریخ میهن‌مان، اجازه‌ی برگزاری دو مسابقه‌ی مهم بین پرسپولیس و استقلال در استادیوم آزادی را دادند و این دو مسابقه با حضور نزدیک به ۹۰ هزار تماشاگر در آرامش و بدون کمترین شعار سیاسی در دهم مهر ۱۳۸۸ و ۱۴ بهمن ۱۳۸۸ برگزار شد. در حالی که در ۱۳ آبان و ۶ دیماه (روز عاشورا) همان سال تظاهرات‌ اعتراضی بزرگی در تهران شکل گرفت و به هاشمی رفسنجانی اجازه‌ی برگزاری نماز جمعه داده نمی‌شد و کوچکترین تجمع مردمی با سرکوب شدید مواجه می‌‌گردید.

با وجود این به دلایل گوناگون که در حوصله‌ی این نوشته‌ نیست استادیوم‌های ورزشی همانند دیگر تجمعات مردمی همچنان خطری بزرگ برای رژیم که از ماهیتی سرکوبگر و توتالیتر برخوردار است محسوب می‌شود و این امکان هست که در شرایط ویژه‌ای به کانونی شعله‌ ور تبدیل شود.

ادامه دارد…

پانویس:
۷ـ محمدعلی (قاسم) جابرزاده انصاری یکی از مسئولان سیاسی مجاهدین در پاسخ به یکی از اعضای مجاهدین که نظر وی را در مورد بازی ایران و آمریکا و این که پیروزی کدام یک به نفع «مقاومت» است پرسید گفت: «قطعاً پیروزی تیم ملی فوتبال ایران به نفع رژیم و به ضرر مقاومت است» از آن‌جایی که گفتگوی آن‌ها دو نفره بود من دخالتی نکردم، اما در بازگشت به اتاق کارم بلافاصله با شرح واقعه به مسئولم گفتم از هرچه که بگذریم جابرزاده با بیان این نظرات مشعشع نمی‌فهمد وقتی ما در استادیوم حضور داریم و به شعار دادن علیه رژیم و به نفع مقاومت می‌پردازیم در صورت شکست تیم همه‌ی کاسه کوزه‌ها سر ما شکسته خواهد شد و بهانه آورده خواهد شد که به خاطر حضور ما و شعارهایی که می‌دادیم روحیه‌ی بازیکنان پایین آمد و نتیجه‌ را واگذار کردیم؟ آیا درک این موضوع برای وی خیلی سخت است؟ و اضافه کردم راستش با وجود چنین تحلیل‌گرانی مجاهدین به دشمن نیاز ندارند. او که دفاعی نداشت گفت خوب همین مسئله را با وی در میان می‌گذاشتی و …