شهباز نخعی
روزشنبه ۱۳ نوامبر ۲۰۱۰ خانم آن سان سوچی، که در ۲۱ سال گذشته ۱۵ سال را به طور متناوب در زندان و بازداشت خانگی رژیم دیکتاتوری نظامی حاکم بر برمه (میانمار)گذرانده، بدون قید و شرط آزاد شد.
داستان زندگی و کارنامه سیاسی زندگی خانم سوچی حکایتی آموزنده و شگفت انگیز است که می تواند سرمشقی برای همه مبارزان راه آزادی و دموکراسی خواهی باشد. برای آشنایی با شرح حال و زندگی این بانوی راست قامت، پابرجا و مقاوم به دانشنامه اینترنتی “ویکی پدیا” سر می زنیم: آن سان سوچی در سال ۱۹۴۵ در شهر رانگون برمه به دنیا آمد. پدرش بنیانگذار ارتش مدرن برمه و طرف مذاکره امپراتوری بریتانیا درباره استقلال ۱۹۴۷ بود و در همان سال ـ زمانی که آن سان کودکی ۲ ساله بود ـ توسّط رقبایش کشته شد.
در دولت نوپای پس از استقلال برمه، مادر آن سان سوچی به سمت سفیر برمه در هند و نپال منصوب شد. خانم سوچی تحصیلات خود را در رشته های فلسفه، علوم سیاسی و اقتصاد در سال ۱۹۶۹ به پایان رساند. پس از پایان تحصیلات ۳ سال در نیویورک اقامت گزید و در سازمان ملل به کار مشغول شد. در سال ۱۹۸۵ دکترای خود را از دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن دریافت کرد. خانم سوچی در سال ۱۹۸۸ به برمه بازگشت و جنبش هواداران دموکراسی را بنیان گذاشت.
خانم سوچی در سال۱۹۷۲ با دکتر مایکل آریس ازدواج کرد و دارای دو فرزند شد. ورود خانم سوچی به عرصه سیاست برمه تصادفی بود. او در سال ۱۹۸۸ برای مراقبت از مادر بیمار خود به برمه رفت. در همان سال ژنرال “نه وین” رهبر نظامی حاکم بر برمه درگذشت و این موجب برپایی تظاهراتی گسترده برای درخواست دموکراسی شد. تظاهرات در ۸ آگوست ۱۹۸۸با خشونت سرکوب شد. در ۲۶ آگوست خانم سوچی در یک سخنرانی در برابر نیم میلیون نفر از مردم خواستار یک حکومت دموکراتیک شد. در ماه سپتامبر یک گروه نظامی جدید قدرت را در دست گرفت. در ۲۴ سپتامبر”اتحاد ملّی برای دموکراسی” تأسیس و آن سان سوچی به دبیرکلّی آن برگزیده شد. در ۲۰ جولای ۱۹۸۹ خانم سوچی بازداشت خانگی شد به او پیشنهاد گردید که می تواند از کشور خارج شود، امّا او این پیشنهاد را رد کرد.
در سال ۱۹۹۰ دارودسته نظامی حاکم یک انتخابات عمومی برگزار کرد که در آن “اتحاد ملّی برای دموکراسی” ۵۹ درصد مجموع آراء و ۸۰ درصد کرسی های مجلس را به دست آورد. با چنین پیروزی بزرگی، خانم سوچی می بایست سمت نخست وزیر را به دست می آورد. دارودسته نظامی حاکم نتیجه انتخابات را لغو و از تحویل قدرت به برنده انتخابات خودداری کرد. این امر موجب اعتراضات گسترده در سطح بین المللی شد و حکومت نظامیان خانم سوچی را در خانه اش زندانی کرد. آن سان سوچی در سال ۱۹۹۰ جایزه آندره ساخاروف برای آزادی اندیشه و سال پس از آن جایزه صلح نوبل را به دست آورد. او جایزه نقدی ۳/۱ میلیون دلاری صلح نوبل را صرف تأسیس بنیادی برای بهداشت و آموزش مردم برمه کرد. کمیته نروژی گزینش برنده جایزه صلح نوبل اعطای این جایزه به آن سان سوچی را به خاطر مبارزه بدون خشونت برای دموکراسی و حقوق بشر اعلام کرد و در بیانیه خود افزود که مبارزه خانم سوچی یکی از فوق العاده ترین نمونه های شجاعت مدنی در دهه های اخیر در آسیا بوده است.
فزون بر جایزه های ساخاروف و صلح نوبل، خانم سوچی در ۲۰ سال گذشته جایزه های معتبر دیگری نیز به دست آورده که شماری از آنها به شرح زیراند:
جایزه سیمون بولیوار ۱۹۹۱
جایزه جواهر لعل نهرو ۱۹۹۳
جایزه بنیاد فرهنگی سازمان ملل یونسکو ۲۰۰۲
جایزه اولاف پالمه ۲۰۰۵
شهروندی افتخاری کانادا ۲۰۰۷
مدال طلای کنگره امریکا ۲۰۰۷
جایزه بین المللی برای صلح و آشتی مهاتماگاندی ۲۰۰۹
دکترای افتخاری حقوق دانشگاه اولستر به خاطر قدرشناسی از خدمات آن سان سوچی به حقوق بشر ۲۰۰۹
جایزه سفیر وجدان توسّط سازمان عفو بین الملل ۲۰۰۹.
شخصیت و زندگی خانم سوچی سرشار از نمونه های ترجیح منافع و مصالح عمومی بر عافیت جویی و منافع شخصی است. زمانی که خانم سوچی در بازداشت خانگی حکومت دیکتاتوری نظامی برمه بود، حکومت با وجود پادرمیانی کوفی عنان و پاپ ژان پل دوّم، از دادن ویزای ورود به برمه به همسرش که دچار سرطان پیشرفته پروستات شده بود، خودداری کرد، امّا به خانم سوچی که موقتا از زندان خانگی آزاد شده بود اجازه داد که برای دیدار همسر بیمار خود از کشور خارج شود. خانم سوچی از بیم آنکه پس از خروج دیگر حکومت دیکتاتوری نظامی به او اجازه بازگشت به برمه را ندهد از سفر به خارج برای دیدار همسر بیمار صرفنظر کرد و دکتر مایکل آریس در سال ۱۹۹۹ در سن ۵۳ سالگی درگذشت.
در ۲۱ سال گذشته، خانم سوچی بارها مورد حمله اوباش حکومتی قرارگرفت، به خاطر جایزه نقدی صلح نوبل به “فرار از پرداخت مالیات” متهم شد، به زندان افکنده شد و مورد محاکمه قرارگرفت. در ۱۱ آگوست ۲۰۰۹دادگاه فرمایشی حکومت دیکتاتوری نظامی خانم سوچی را به ۳ سال زندان با اعمال شاقه محکوم کرد، امّا به دلیل اعتراضات گسترده بین المللی این محکومیت توسّط نظامیان به بازداشت خانگی تبدیل شد.
ممکن است کسانی، بویژه از میان اصلاح طلبان حکومتی بر نگارنده خرده بگیرند که با وجود همتای وطنی خانم سوچی چرا به مدح و ستایش این بانوی آزاده پرداخته ام. پاسخ من به این خرده گیری این است که:
۱ـ من درگذشته هرکجا که مورد یا مناسبتی بوده از همتای وطنی خانم سوچی نیز قدردانی و تمجید کرده ام و اگر این موارد فراوان نبوده اند دلیل آن را باید در کارنامه و عملکرد خانم شیرین عبادی جستجو کرد.
۲ـ خانم سوچی با وجود تحمل ۲۱ سال زندگی سخت، زندان و بازداشت خانگی، دوری از همسر و فرزندان و … هرگز به مجلس فرمایشی خودکامگان نظامی نرفت و نخواست دست به اصطلاح نمایندگان آن مجلس را ببوسد.
۳ـ آن سان سوچی هرگز در حالی که در زندان های کشورش آزادی خواهان شکنجه و سلاخی می شدند و به آنان تجاوز می شد، ورد زبانش زندانیان زندان های گوآنتانامو و ابوغریب نبودند و با این کار خود آب به آسیاب خودکامگان حاکم نریخت.
۴ـ خانم سوچی با وجود تحمّل سختی های فراوان و فشارهای شدید هرگز نگفت که دیکتاتوری نظامی با دموکراسی منافات و تعارض ندارد.
امروز مبارزات متین، موثر، بردبارانه و به دور از خشونت خانم آن سان سوچی حکومت دیکتاتوری نظامی برمه را در وضعیتی مشابه سال های آخر حکومت ژنرال آگوستینو پینوشه در شیلی قرارداده و چشم انداز آینده ای روشن به روی مردم برمه لبخند می زند. وضعیتی که خودکامگان نظامی خود را در آن می بینند، شبیه به چیزی است که در شطرنج به آن “آچمز” می گویند و با وجود برگزاری یک انتخابات فرمایشی و کسب اکثریت در آن، چنان از بحران فقدان مشروعیت رنج می برند و عملا خود را در بن بست می بینند که در نهایت چاره ای جز عقب نشینی تدریجی و بازگذاشتن راه برای برقراری دموکراسی در برمه ندارند و این همه نتیجه باورمندی ژرف خانم سوچی به دستیابی به آزادی و دموکراسی با پرهیز از خشونت است.
جایگاه بلندی که امروز خانم آن سان سوچی در میان مردم برمه و همه آزادی خواهان و هواداران حقوق بشر دنیا به آن دست یافته، عملا او را به عنوان نماد استواری و پایداری درآورده است.
* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی و ساکن مونتریال کانادا و از همکاران شهروند است.
آقای نخعی
خانم سوکی را بهانه کرده اید که خانم عبادی را بکوبید
کار درستی نیست
باید بدانید هر کسی با توجه به شرایط کشورش مبارزه می کند. ضمن اینکه خانم سوکی یک مبارز سیاسی ست و رهبر یک حزب سیاسی است ولی خانم عبادی چنین ادعایی ندارد و یک حقوقدان است که به دلیل دفاع از حقوق موکلانش که جزو ملت ایران هستند مجبور است که سخن بگوید و مبارزه کند نه برای پیروزی حزبش و کسب قدرت سیاسی
در ضمن خبر دارید که چند روز پیش بی بی سی با خانم سوکی مصاحبه کرد و او دقیقا همین را که شما گفته اید تا به حال نگفته گفت : رهبران نظامی برمه نباید از او یا حمایت گسترده از وی ترسی به دل راه بدهند چون او بدخواه آنان نیست. و گفت که «مایل به سقوط دولت نظامی برمه نیست ولی می خواهد رهبران نظامی برمه با پیاده کردن دموکراسی واقعی، اوج میهن پرستی خود را نشان دهند» دیدید که تحت شرایط خاص هر کسی ممکن است چنین چیزهایی بگوید
وای که اگر خانم عبادی چنین چیزی گفته بود الان پیراهن عثمان بود که “پس تو بدخواه جمهوری اسلامی نیستی؟” و یا نمی خواهی دولت سقوط کند و یا چقدر خوش خیالی که می خواهی این رهبران فاسد دموکراسی واقعی را پیاده کنند
خدائیش نمی گفتی؟
حالا چی؟