حسن زرهی
بی گمان هرگونه تحریم و تنبیه رژیم خودکامه ی تهران مورد تائید و حمایت ایرانیان بسیاری است. اقدام های دولت کانادا هم همیشه با اقبال ایرانیان روبرو بوده و در موارد بسیاری این ما ایرانیان بودیم که از دولت های کانادا درخواست داشتیم که در روابط سیاسی و تجاری خود با حکومت تهران تجدیدنظر کنند و از آن بکاهند.
نامه ایرانیان به لوید اکسورثی وزیر خارجه ی وقت کانادا در دهه ی نود یکی از ده ها نمونه اقدام هایی است که نشان از همدلی و همرائی ایرانیان با ایجاد فشار علیه رژیم ایران دارد.
تحریم های اخیر با وجودی که از منظر قانونی و بنابر مواردی که دولت خواهان آن است، تنها شامل حال دولت ایران، مقام های دولتی و نظامی و سرمایه های کلان و وابستگان به رژیم می شود و از نقل و انتقال اقلام نظامی و یا تسلیحاتی حکایت دارد، اما بانک های کانادا بدون توجه به اصل موارد تحریم، ایرانیان این سوی را مترادف با رژیم فرض می کنند و مانع از انجام نقل و انتقال مبالغ اندک و ضروری که گاه به زندگی ایرانیان کانادا بستگی دارد، می شوند.
تکلیف هزاران ایرانی سالمند و بازنشسته ای که همه ماهه مبلغ ناچیزی از بازنشستگی خود را دریافت می کنند تا کمک خرج زندگی شان در اینجا باشد چه می شود؟
صدها ایرانی دیگری که به ضرورت های عدیده می خواهند چند صد دلار به پدر و یا مادر بیمار و پیرشان ارسال کنند و یا برادر و خواهر دانشجویشان در ایران را یاری رسانند چه باید بکنند؟
تکلیف بیش از پنج هزار دانشجویی که قرار است مقرری شان از ایران برسد تا بتوانند به تحصیل ادامه دهند بر اثر این اقدام بانک های کانادا چه می شود؟
چرا بانک های کانادا حاضر نیستند میان ایرانیان تبعیدی و مهاجر و مخالف آن رژیم و سران و مسئولان دولتی و حکومتی تهران و سپاه و بسیج آنها تفاوت قائل شوند، و مانع رابطه ی انسانی شهروندان ایرانی کانادایی با خویشان خود در ایران و بالعکس می شوند؟
بستن حساب های ارزی افراد و صرافی ها و ایجاد مشکل برای ارسال مبالغ اندک که گره گشای زندگی بسیاری از ایرانیان است نه مربوط به تحریم های دولت کانادا است و نه می تواند به سود رژیم ایران ارزیابی شود.
ما ایرانیان کانادا هر کدام به سهم خویش باید از بانک هائی که در آنها حساب داریم پرس و جو کنیم که اگر بخواهیم مبلغی را برای خویشاوندانمان در ایران ارسال کنیم و یا مبلغی را که برای مثال مانند ارث و میراث خانوادگی به ما تعلق گرفته دریافت کنیم، بانک چه کمکی می تواند بکند؟ بی گمان صندوقدار بانک به شما خواهد گفت که برای ایران و یا از ایران این کار عملی نیست. اما خوب است که از صندوقدار بخواهیم که با مرکز آن بانک و مقام های مسئول اصلی تماس بگیرد و موضوع درخواست ما را مطرح کند، اگر مراجعات ما به میزانی باشد که مدیران اصلی بانک های کانادائی از مشکل مراجعان ایرانی خود خبر شوند، دیگر برای بانک ها آسان نخواهد بود که به بهانه ی ریسک بالای معامله پول با ایران به جای رژیم تهران، ایرانیان اینجا و یا خویشاوندان ما را در ایران مجازات کنند.
این مشکل دامن اگر نگوئیم همه، دامن بخش بزرگی از جامعه ی ما را گرفته است و اگر چاره اندیشی نشود زیان های بزرگی به بار خواهد آورد. واکنش های ما و درخواست توجه بانک ها به این امر که قانونی و شهروندی هم هست، اگر پی گیرانه و مسئولانه نباشد نتیجه نخواهد داد.
این وظیفه ی ماست که بانک ها را قانع کنیم که تحریم ها مربوط به رژیم تهران و وابستگان او هستند نه ایرانیان کانادا و یا اقوام و وابستگان آنان در ایران!
اقدام به موقع هر یک از ما گامی ست در راستای رسیدن جامعه ی ایرانی به خواسته های قانونی خود در مملکت جدیدمان. بی توجهی ما نه تنها در این مورد خاص باعث شکست جامعه ما می شود، بلکه در آینده نیز اگر حقی از ما ضایع شود بخت رفع و رجوع آن از منظر قانونی آسان نخواهد بود. ما خواسته مان همان است که دولت کانادا نیز مطرح کرده است تحریم رژیم ایران و ماموران و پاسداران و بسیجیان و وابستگان او، نه ایجاد اشکال برای شهروندان کانادایی ایرانی تبار.
در این رابطه، پیشنهادات دیگری چون تهیه و امضای طومار از سوی ایرانیان به منظور ارسال آن به رؤسای بانک های عمده ی کانادا و همزمان ارسال نامه به بانک ها با امضای انجمن ها و گروه ها و سازمان های ایرانی در کانادا و بویژه تورنتو مطرح شده است، که خوب است مورد توجه قرار گیرد.