بزرگترین دستاورد ما شکل دادن به یک کامیونیتی و ساختن یک نهاد ملی بوده است
دکتر حریری ضمن تبریک برای برگزاری موفق دهمین سالگرد کنفرانس سیاست های علمی کانادا، لطفا بگویید که چگونه این ایده شکل گرفت؟ در واقع ضرورت و انگیزه ی شکل گیری این ایده را توضیح بدهید؟
در طول دوران تحصیل همواره این نکته مورد نظر من بود که تاثیر تحقیقات ما در آزمایشگاه، بر روی جامعه و مردم کوچه و خیابان چیست، رابطه بین علم و جامعه همواره از دغدغه های من بوده و هست. بخصوص اینکه، من چون فعالیت های اجتماعی و سیاسی هم داشتم، و می دیدم جامعه علمی و محققان از سیاستگذاری ها بسیار دور هستند، و اصولا این دو گروه، جامعه ی علمی و جامعه ی سیاستگذار چه در سیاست و چه در بروکراسی دولتی، نگرش و فرهنگ و زبان کاملا متفاوت از همدیگر دارند. در دنیای امروز که تقریبا همه ی سیاستگذاری ها باید بر مبنای علم باشد چنین جدایی اصلا خوب نیست و برای سیاستگذاری بهتر، ضروری است که ارتباط سیاستگذارها با محققان در همه بخشها، دانشگاهی، خصوصی، غیر انتفاعی، کاملا تنگاتنگ، سیستماتیک و دائمی باشد. این بود که مدتها فکر می کردم چگونه می توان این دو گروه را به هم نزدیک تر کرد. ایده های متفاوتی را مدتها بررسی می کردم، از جمله تأسیس یک مجله یا وبسایت و غیره. تا این که با دیدن کنفرانسی نسبتا مشابه در آمریکا، فکر کردم شاید ایده کنفرانس عملی تر باشد، همچنین شوک آور تر باشد تا همه شرکت کنند! یک طرح پیشنهادی را به اساتید در دانشگاه تورنتو ارائه دادم، برخی ضمن این که آن را یک ایده ی بسیار خوب می دانستند اما همگی می گفتند کار بسیار سختی است و ما برای آن وقت ندرایم، یا می گفتند که غیر قابل انجام است.
بهتر دیدم به سراغ جوانترها بروم و آنها را قانع کنم که ایجاد نخستین فوروم سیاستگذاری علمی در کانادا حیاتی است و بهتر است ما جوانترها دست به کار شویم.
در نهایت ما کمیته برگزار کننده تشکیل دادیم، و با دست خالی بدون یک دلار بودجه آغاز به کار کردیم و نهایتا از بخشهای مختلف کمک مالی جمع کردیم و نخستین کنفرانس شکل گرفت، و البته از همان ابتدا با موفقیت همراه شد، چون همگی بزرگان آمدند. واقعیت این بود که واقعا جای چنین کنفرانسی خالی بود. ما از همان سال همچنان رو به بزرگتر شدن هستیم. دو سال بعد هسته ی اولیه ی، نخستین مرکز سیاست گذاری علمی را گذاشتیم و تا به امروز فعالیت های بسیار متفاوتی را در این زمینه ارائه داده ایم.
این ایده در طول ده سال چقدر با طرح اولیه تفاوت کرده است؟ از میزان رشد و تاثیر آن راضی هستید؟ تاثیر شما در عرصه سیاستگذاری و یا جامعه چه بوده است؟
از پیشرفت آن کاملا راضی هستم. در سال اول ما ۱۳ پنل داشتیم، اما کنفرانس امسال بیش از ۵۰ پنل داشتیم. میزان شرکت کنندگان همواره بالا رفته و امسال دو برابر سال اول بوده است. اما مهمتر از کنفرانس، ما توانسته ایم یک نهاد ملی، یک انستیتو، بسازیم ، ما توانستیم یک کامیونیتی را شکل بدهیم. این کامیونیتی که پیش از آن هیچ نهاد منسجم کننده ای نداشت، در اطراف کشور و در بخش های مختلف پراکنده بود بدون آنکه به هم مرتبط باشد، حتی یک فوروم سالانه نداشتند. ما کامیونیتی سیاستگذاری علمی را قوام دادیم، شکل دادیم، آنها هم اکنون به هم مرتبط هستند، سالی یک بار در کنفرانس ملی شرکت می کنند، فکر می کنم بزرگترین تاثیر ما این بوده است، شکل دادن یک کامیونیتی، آوردن مسائل سیاستگذاری علمی به قلب جامعه ی علمی و به مرکز جامعه ی سیاستگذار، شکل دهی یک گفتمان ملی در این زمینه که همگان در آن شرکت کنند. و در ضمن ما توانسته ایم یک نسل جوان از دانشمندان و دانشجویان دروه های دکترا را با مسائل سیاستگذاری علمی آشنا کنیم. ما تقریبا تنها نهاد در سطح ملی هستیم که جوانان می توانند با شرکت داوطلبانه در مجموعه ی فعالیتهای ما، با سیاستگذاری علمی، با افراد، با نهادها در این زمینه آشنا شوند، آگاهی کسب کنند و حتا بسیاری موقیتهای شغلی و آموزشی را به دست آورند.
ما بسیار فراتر از یک کنفرانس سالانه هستیم، فعالیتهای فراوانی در طول سال داریم. از جمله برای نخستین بار در کانادا، برنامه ی ملاقات علم و پارلمان را برگزار کردیم. با همکاری مشاور ارشد علمی دولت، ما ۲۹ دانشمند جوان را از نقاط مختلف کشور به اتاوا آوردیم تا یک روز را در پارلمان بگذرانند و با نمایندگان و سناتورها ملاقات کنند. از رشته تحقیقاتشان بگویند، و از نمایندگان در مورد چگونگی سیاستگذاری در مهمترین نهاد سیاسی کشور بیاموزند. این منجر به نزدیکی بیشتر، و یک ارتباط سیستماتیک و دائم جامعه علمی با جامعه سیاسی در عالی ترین شکل می شود.
همچنین سال گذشته ما برنامه ی پنج سال آینده را نوشتیم که به صورت کتابچه به سازمانهای مربوطه فرستاده شده و برنامه های بسیاری را پیشنهاد دادیم، از جمله ملاقات علم و پارلمان و برنامه های دیگر.
آنچه برای ما حائز اهمیت است، نسل آینده، و آموزش نسل جدیدی از دانشمندان و سیاست گذاران است که بتوانند فضایی برای آموزش و عمل در این زمینه داشته باشند.
کمیته ی برگزاری چنین کنفرانس عظیمی چند نفر هستند و چگونه موضوع هر ساله ی کنفرانس را تعیین می کنید؟
در حدود ۵۰ نفر داوطلب فعال داریم که در طول سال و در زمینه های مختلف در مجموعه ی فعالیت های مرکز کمک می کنند. بیشتر آنها همان طور که گفتم از محققان جوان، دانشجویان دوره های دکترا و نیز سیاست گذاران جوان تشکیل شده است. داوطلبان ما از مناطق مختلف کشور از هالیفکس تا ونکوور هستند.
من به همراه هیات امنا و نیز مجموعه ی مدیران بخشهای مختلف تم های اصلی کنفرانس را مشخص می کنیم، اما این کامینونیتی است که طرح های متعددی را برای پنل های مختلف برای ما می فرستند و کمیته ی برنامه ریز بهترین آنها را برای ارائه در کنفرانس انتخاب می کند.
آیا شما اطلاع دارید که مراکزی نظیر مرکز شما یعنی سیاستگذاری های علمی در کانادا، در دیگر کشورها هم وجود دارد، و آیا برای تبادل نظر و نیز دستاوردها و تجربیات با آنها در ارتباط هستید؟
بله این مراکز در کشورهای مختلف به صور مختلف وجود دارند و در حال رشد هم هستند، به دلیل نیازی که بدانها هست. در برخی کشورها نظیر آمریکا و انگلستان قدیمی تر، در برخی کشور ها نظیر ژاپن، کره، مکزیک، نیوزلند و استرالیا جدیدتر.
برخی از این مراکز دولتی هستند، اما تعداد مراکز غیرانتفاعی که به صورت خودجوش، مثل ما، از کامیونیتی رشد کرده اند هر سال بیشتر می شود. من در کنفرانس امسال شرکت کننده ای از استرالیا داشتم که آمده بود ببیند ما در اینجا چه می کنیم که موفق بوده ایم و از کنفرانس ما الگوبرداری کند.
لطفا با زبان ساده برای خوانندگان ما توضیح دهید که سیاست گذاری بر مبنای علم یعنی چه و چرا این همه مهم است و این همه در حال رشد؟
ببینید ما در دنیای امروز با چالش های بسیار مهمی مواجه هستیم، از جمله محیط زیستی که هر روزه تخریب می شود، چگونه می توان سیاست های ملی و منطقه ای را تعیین کرد، ضمن آن که محیط زیست سالم بماند، شاخصهای این سالم ماندن چیست و چگونه می توان آن را اجرا کرد. بحران آب در بخشهای مهمی از جهان جدی است، از جمله ایران، آیا چیزی غیر از علم و تکنولوژی پاسخگوی چنین بحرانی هستند؟ چگونه سیاست ها را بر مبنای علم تنظیم کنیم که بتوان پاسخگوی چنین بحرانی بود. از طرفی پیشرفت سریع تکنولوژی که عواقب بسیار نامعلومی دارد، مثلا با پیشرفت هوش مصنوعی و جایگزینی رباتها در بسیاری از مشاغل، آیا ما با خیل عظیم بیکاران مواجه خوهیم بود، عواقب اجتماعی و اقتصادی آن چیست؟ آیا چیزی جز علوم پاسخگوی چنین تغییرات مهمی هست؟ یا همین مساله امنیت سایبری، که حتی دمکراسی را به خطر انداخته است، آیا راه حلی جز تکیه بر دانش و تکنولوژ ی دارد؟ یا این که آموزش دبستانی از چه سنی آغاز شود آیا غیر از تکیه بر مجموعه علوم نوروساینس، روانشناسی و غیره است که می توان سیاست گذاری کرد که بهترین سن برای آموزش همگانی پنج یا شش سالگی است، زودتر است یا دیرتر؟
هر روز که میگذرد مسائل ما بیشتر و پیچیده تر میشد و هیچ ایدولوژی هم قدر به حل آنها نیستند. وقتی من از علوم صحبت می کنم، منظورم مجموعه علوم اجتماعی، طبیعی، مهندسی و علومی که از مجموعه این هاست و به علوم چند دیسیپلین معروف هستند.
من شخصا معتقدم که دیگر ایدئولوژی ها پاسخگوی نیازهای ما در این برهه از زمان نیستند، این علم و نتایج علمی است که راهگشای ما در کشورداری و سیاست گذاری است. بگذارید مثال بزنم، این که دولت کوچک باشد یا بزرگ، سئوال محوری تمایز بین چپ و راست است، به نظر من دیگر این سئوال مهم نیست، بلکه مهم آن است که این دولت با چه مکانیسمهای کار آمدی می تواند به سیاست گذاری بهینه کمک کند. هم در چپ و هم در راست ایده های خوبی است، مهم آن است که چگونه می توان با کمترین منابع، بهترین دستاورد را برای همگان داشت. اینجاست که سیاستگذاری بر مبنای علم حیاتی میشود. یک نکته را هم اضافه کنم، وقتی می گوییم سیاست گذاری بر مبنای شواهد علمی، علم هدف و ارزش نیست، علم یک پروسه است، این پروسه نشان داده که فعلا بیشترین ظرفیت را همراه با کمترین خطا و زیان برای به کار گیری دارد. هدف و ارزش، همواره انسان و ارزش های انسانی است، حقوق بشر، کرامت انسانی و آزادی. علم هم در طول تاریخ مورد سوء استفاده قرار گرفته، آن وقتی است که ارزش های انسانی فراموش شوند. هیچ چیز جایگزین ارزشهای انسانی نیست. ما در اینجا از وسیله ها صحبت می کنیم، از سیاستگذاری بهینه صحبت می کنیم به عنوان یک وسیله در جهت سیاست گذاری برای زندگی بهتر مردمان بر اساس ارزشهای انسانی.
مرکز سیاستگذاری علمی در کانادا از نظر تأمین بودجه صرفا با بخش دولتی در ارتباط است، یا این که برای پیشبرد سیاست هایش به بخش خصوصی هم توجه دارد؟
ما به عنوان یک مرکز غیر انتفاعی، غیر جانبدارانه و مرتبط کننده تمامی بخشهایی هستیم که با علم سر و کار دارند، از جمله بخش خصوصی. یادمان باشد که بخش خصوصی سالانه حدود ۱۵ میلیارد دلار در تحقیقات سرمایه گذاری می کند، و این تقریبا نیمی از مجموع سرمایه گذاری ما در این بخش است و حضور آنها در این دیالوگ و گفت و گوی ملی ضروری است. یک توضیح این که ما از هیچ سیاست خاصی جانبداری نمی کنیم، ما مرکزی هستیم که تنها بر فرهنگ حضور علم در سیاست گذاری تاکید دارد و موضعی نسبت به سیاست خاصی ندارد.
اصول ما بر ارتباط بین بخشهای مختلف جامعه ، مناطق مختلف کشور، و حتی نسلهای متفاوت، برای یک دیالوگ ملی و فراگیر است، و برای تربیت نسل جدیدی از مدیران در عرصه سیاست گذاری علمی است.
تم کنفرانس سال آینده چه خواهد؟
از سال گذشته و با پیشنهاد من به هیات امنا، قرار شد که یک شعار برای هر سال داشته باشیم، اما چند تم بسیار کلی داشته باشیم تا هم جوابگوی طیف وسیعی از مسائل و موضوعات بشود، و همگان خود را جزوی از آن بدانند هم این که نشانگر مباحث اصلی سیاستگذاری علمی باشد. آنها عبارتند از علم و جامعه، علم و سیاست گذاری، علم و نو آوری و توسعه اقتصادی، علم و روابط بین الملل، و نهایتا علم و نسل آینده. فکر می کنم و امیدوارم که همین تمها را نگه داریم، اما شعار سال را نمی دانم، برای آن نیاز به مشورت فراوان و بحثهای فراوان داریم تا آن را نهایی کنیم.
دکتر حریری خسته نباشید و سپاس که با این همه مشغله فرصت این گفت و گو را فراهم آوردید.
من هم از شما متشکرم که چنین فرصتی را فراهم آوردید.