شهروند- وضعیت نابسامان و آشفته ی ایران امری نیست که از چشم کسی دور بماند. حکومت چهل ساله نظام ناکارآمد جمهوری اسلامی بر ایران، سرزمین آبا و اجدادی ما را در تمام ابعاد اقتصادی سیاسی/اجتماعی/فرهنگی/اخلاقی به ورطه ی سقوط کشانده است. و این در حالی ست که مردم ایران در تمام این سالها در شرایطی کاملا ظالمانه و نابرابر برای احقاق حقوقشان در حال مبارزه هستند.
اوج مبارزات مردم ایران علیه این نظام در تظاهرات دی ماه ۱۳۹۶ با این شعار محوری “اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا” وارد مرحله ی دیگری شده است، چرا که به هر گونه شک و شبهه ای که می توان در درون این نظام اصلاحاتی به نفع مردم انجام داد، خاتمه داده است.
طبیعی است برای آن دسته از ایرانیان به غربت نشسته که دل و جان در گرو آبادانی و سربلندی ایران و ایرانی بسته اند و همیشه گوشه چشمی هم به روزگار تلخ هموطنانشان داشته و دارند، نمی توانند در برابر شرایط متلاطم و ملتهب اکنون ایران، بی تفاوت و بی توجه باشند. در طول این سالهای دراز بسیاری تشکل ها و نهادهای ریز و درشت سیاسی تلاش داشته اند که طبق راه و روش خود در راستای خواسته های مردم علیه این نظام مبارزه کنند و صدایشان را به صدای مردم ایران گره بزنند. هر چند که پاره ای از آنها تا کنون مؤثر و مفید بوده ، اما این تلاش های متکثر، متعدد و متفاوت نتوانسته چون ظروف مرتبطه با هم در ارتباط قرار گیرد و بدین وسیله صدای پرزور و پر قدرتی شود در یاری رساندن به مردم ایران. دلایل بیشماری می توان برای این پراکندگی و تشتت برشمرد، از آن جمله دعوت به اتحاد!
با دو تن از یاران “جنبش همبستگی برای ایرانی دمکراتیک” خانم سهیلا ضرابی (نقاش –گرافیست و سینماتوگراف) و دکتر دیلمی(روانشناس بالینی- استاد دانشگاه و کنشگر حقوق بشر) این پرسش را مطرح می کنیم که تفاوت “جنبش همبستگی برای ایرانی دمکراتیک” با دیگر نیروها و نهادهای فعال سیاسی در چیست؟
دکتر دیلمی می گوید: ما یک جنبش هستیم، یک حزب سیاسی نیستیم. و دلیلش هم این است که دو تفاوت عمده و اساسی بین ما و یک حزب و یا تشکل سیاسی وجود دارد. هر حزب سیاسی یک برنامه خاص و ایدئولوژی خاصی دارد که ما قطعا چنین نیستیم. و دیگر این که یک حزب و یا نهاد سیاسی معمولا هرمی هستند و از بالا به پائین شروع می شوند، در حالی که ما به عنوان یک جنبش این مسئله را نداریم، رهبری نداریم و در واقع کاری که می خواهیم انجام بدهیم این است که یک نقشه راه برای شروع جنبشی که ایدئولوژی خاصی را دنبال نمی کند بکشیم. برای همین هم ما از تمامی افراد دعوت می کنیم که بیایند و به این جنبش بپیوندند، با هر ایدئولوژی سیاسی که دارند، چپ، راست، مشروطه خواه، جمهوریخواه. باز تأکید می کنم این یک حزب سیاسی نیست.
دکتر دیلمی در پاسخ این که شما از یک “ما” صحبت کردید، این ما چه کسانی هستند، می گوید که چند تا از ایرانیان تورنتو تازه دور هم جمع شده ایم و بر اساس تظاهرات دی ماه ۹۶ که در نزدیک به صد شهر در ایران شکل گرفت و البته تا به امروز هم همچنان در ابعاد دیگری ادامه دارد، و اقشار مختلف جامعه به آن پیوستند ما هم می خواهیم الگوبرداری کنیم، خصوصا در شهرهای بزرگی که ایرانی ها تمرکز زیادی دارند. مگر در تظاهرات و اعتراضات در ایران مردم از هم می پرسند که شما چپ هستی، یا راست، یا مشروطه خواه، یا جمهوریخواه!
خانم ضرابی در تکمیل صحبت های دکتر دیلمی می گوید ما سه اصل بنیادی برای این گروه خودجوش در نظر گرفته ایم، چرا که فکر می کنیم اگر بخواهیم به جزئیات بپردازیم ممکن است وارد حوزه احزاب و تشکل های سیاسی بشویم که خود می تواند منشاء اختلاف شود. این سه اصل اساسی همان طور که در اولین فراخوان مان هم آمده این ها هستند:
اول باور به گذار از جمهوری اسلامی به نظامی دمکراتیک
دوم پذیرش و باورمندی به نظمی دمکراتیک و لیبرال بر پایه منشور جهانی حقوق بشر
سوم باورمندی به یک پارچگی و تمامیت سرزمین ایران
ما فکر کردیم شاید علت ناموفق بودن تشکلها و نهادها در امر فراگیری و همه شمولی شان این بوده که همه چیز را آماده می کردند و بعد می گفتند بقیه بیائید به ما بپیوندید، در حالی که ما می خواهیم الگوی دیگری داشته باشیم و همگی در ساختنش مشارکت برابر داشته باشیم و فکر می کنیم که این الگو می تواند باعث ائتلاف شود. در واقع ما فکر می کنیم چنین ائتلافی کمک بزرگی به مردم ایران در مبارزاتشان است، چرا که جمع ها و نهادها و تشکلهای پراکنده و کوچک وقتی به هم بپیوندند طبیعتا خیلی بیشتر تأثیرگذار و کمک کننده هستند.
هدف ائتلاف است و نه اتحاد، این را دکتر دیلمی تأکید می کند. ببینید در اتحاد شما مجبور هستید به شکل همان نهادی که با آن اتحاد کرده اید در بیایید مثل احزاب و یا تشکل های سیاسی، در حالی که در ائتلاف با حفظ هویت خودتان می توانید در کنار دیگران قرار بگیرید. تصور کنید من سوسیال دمکرات بخواهم بروم مثلا با حزب جمهوریخواه امریکا اتحاد کنم، خب این اصلا امکان پذیر نیست چرا که باورهای من با باورهای آن حزب همخوانی ندارد، اما اگر منظور ائتلاف باشد لازم نیست کسی از اعتقادات و باورهایش دست بکشد. هدف ائتلاف است و نه اتحاد. و به همین خاطر با همین چند نفری که دو سه جلسه اولیه را داشتیم هیچ تصمیم نهایی گرفته نشده و منتظریم تا با این دعوت و پیوستن دیگران در مورد راهکارها صحبت کنیم حتی در مورد اسم این جنبش. ما از همه ایرانیان ساکن تورنتو که آزادیخواه هستند و دلشان برای ایران می تپد و تشخیص می دهند که زمان حساسی ست که باید به کمک مردم ایران شتافت دعوت می کنیم که به این جنبش که به همه ی تفکرات، باورها، نظرها احترام می گذارد بپیوندند چرا که این همبستگی و ائتلاف می تواند کمک بزرگی به مردم در ایران باشد. یک دست، یک سازمان- یک گروه صدایی ندارد و نمی تواند کاری کند چرا که اگر می شد در طول این سالها به ثمر می رسید پس نیاز به ائتلاف است. این یک مشارکت ملی می خواهد. برای ائتلاف و شبکه سازی نیازمند عزم ملی و مشارکت ملی هستیم.
همان طور که می دانید دسامبر امسال مصادف است با ۷۰ امین سالگرد صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر، امیدواریم در طلیعه چنین رویداد ارزشمندی تمام ایرانیانی که نگران نقض مستمر حقوق بشر در ایران هستند برای همفکری و چاره جویی در جمعه ۷ دسامبر ساعت ۷ تا۹ شب در مکان زیر گرد هم آیند.
Address: Parkway Forest Community Centre
۵۵ Forest Manor Road
North York, M2J 1G3
Friday, December 7 from 7-9 pm