از خوانندگان

نقد و نظری در حاشیه مراسم سازمان زنان دالاس (دیوا) به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان

بیست و پنجم نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان است. فعالان حقوق زنان از سال ۱۹۸۱ میلادی روز ۲۵ نوامبر را برای گرامیداشت مبارزه با خشونت علیه زنان برگزیده ‌اند. سازمان ملل متحد، از سال ۱۹۹۹، روز جهانی منع خشونت علیه زنان را فرصتی برای سازمان‌های بین‌المللی و مؤسسه‌های غیردولتی می‌داند تا از آن برای افزایش آگاهی عمومی و آموزش استفاده کنند. بر اساس آمار سازمان ملل متحد، از هر سه زن در سراسر دنیا یک زن خشونت جنسی و جسمی را تجربه کرده است.

 

سازمان زنان دالاس (دیوا) روز یکشنبه ۱۱ نوامبر ۲۰۱۸، به مناسبت روز جهانی محو خشونت علیه زنان مراسمی را در شهر دالاس برگزار کرد که در آن از چند سازمان مدافع حقوق زنان دیگر نیز که در شهر دالاس و حومه  ی آن فعال هستند، دعوت به عمل آمده بود تا در این گردهمایی شرکت کنند و درباره خشونت بر زنان و فعالیت‌هایشان آگاهی‌رسانی کنند. از چهار سازمانی که دعوت شده بود، دو سازمان به نام‌های Texas Muslim Women’s Foundation و Muslim Community Center نیز در این مراسم حضور داشتند، تا درباره خشونت علیه زنان اظهارنظر کنند.

در زمان استراحت میان مراسم، به خانم محجبه‌ای که به نمایندگی از طرف سازمان Muslim Community Center آمده بود، خود (نگارنده) را معرفی کردم و خواستم با ایشان دست بدهم، دستش را پس کشید و گفت با مرد غریبه دست نمی‌دهد. از او پرسیدم نظرتان راجع به این که چرا مرد مسلمان می‌تواند با چهار زن ازدواج کند چیست؟ در پاسخ گفت تا زمانی که شوهر فرقی بین زنان نگذارد و عادل باشد اشکالی ندارد! گفتم آیا زن مسلمان هم می‌تواند با چهار مرد ازدواج کند؟ گفت نه.

در زمان پرسش و پاسخ برنامه وقتی یکی از حضار از خانم دیگری که از طرف سازمان Texas Muslim Women’s Foundation آمده بود سئوال کرد، در اسلام اگر زنی از خواسته مردش سرپیچی کند مرد بعد از چند بار تذکر دادن، حق دارد زنش را کتک بزند؛ در این رابطه سازمان شما چه برنامه آموزشی یا کاری انجام داده است؟ ایشان در پاسخ گفت «مخالفین اسلام این یک جمله را بزرگ کرده‌اند و همه جا تکرار می‌کنند!» (نقل به مضمون)

در همین رابطه فرد دیگری در اعتراض به پاسخ این خانم و جهت روشنگری توضیح داد که این فقط یک جمله ساده نیست؛ بلکه در اسلام زن نصف مرد محسوب می‌شود و مرد می‌تواند با چهار زن ازدواج کند، در عین حال مرد می‌تواند با یک دختر ۹ ساله نیز ازدواج کند!

با این اوصاف واقعا جای تاسف دارد که سازمان دیوا چگونه چنین افراد و چنین سازمان‌هایی را دعوت کرده است تا در مورد خشونت علیه زنان صحبت کنند. به نظر من این دو خانم با این عقاید، خود خشونت بر زن را قبول دارند و از آن دفاع می‌کنند؛ همانگونه که در ایدئولوژی دینی‌شان، این خشونت سیستماتیک را از پیش به عنوان مسلمان پذیرفته‌اند. فردی که عملا خود را نصف یک مرد می‌داند و اگر یکی از چهار زن شوهر عادلش! باشد مشکلی با آن ندارد، چگونه می‌تواند از حقوق زنان قربانی خشونت دفاع کند یا از جانب آنها به خودش وکالت دفاع از حقوقشان را داده باشد؟ این گونه افراد مدعی دفاع از حقوق زنان، صلاحیت (Qualified) آن را ندارند که به صورت مشخص در مورد خشونت بر زن و در روز جهانی حذف خشونت علیه زنان سخنرانی و اظهارنظر کنند. تجسم کنید یک سازمان یهودی در محکومیت یهودی‌ستیزی برنامه گذاشته باشد و از دو نفر از سازمان‌های نئوفاشیست هم دعوت کرده باشد تا درباره موضوع نژادپرستی صحبت کنند!

و دردآورتر این که در شرایط فعلی و در جریان اعتراضات مردمی در ایران، دختران خیابان انقلاب زیر سرکوب و شکنجه جمهوری اسلامی و اجباری بودن حجاب و خشونت گسترده علیه زنان، حجابشان را سر چوب می‌کنند، در روز جهانی منع خشونت علیه زنان در دالاس کم‌ترین اشاره‌ای به این اعتراضات زنان برای داشتن حق انتخاب پوشش نشد. چگونه شما در شرایطی به مراتب بهتر از وضعیت خفقان حاکم بر ایران، تریبون در اختیار این گونه سازمان‌ها و افراد می‌گذارید؟ به عبارت دیگر این به معنای دهن‌کجی و پشت کردن به مبارزات آزادی‌خواهانه زنان در ایران نیست؟

شما فعالان و مبارزانی که سال‌هاست برای احقاق حقوق انسانی برابر میان زنان و مردان در حال تلاش هستید، و با توجه به این که منظور و هدف نهایی شما تریبون دادن به چنین افکار و عقاید ضد انسانی نبوده؛ متاسفانه در عمل چیزی را می‌بینیم که خلاف باورهای شما در حوزه دفاع از زنان است. نتیجه و تاثیر حضور سازمان‌های مذهبی با کیفیتی که در بالا به آن اشاره شد، آن هم در شرایط بحرانی ایران، منطقه و جهان، به نظر منصفانه و منطقی نیست. آن چه در اینجا اهمیت دارد نتیجه و خروجی عمل مبارزاتی ما است، که در جریان مراسم روز جهانی منع خشونت علیه زنان در دالاس، به گمان من این نتیجه حاصل نشد.

فرض کنید خانمی به علت رعایت نکردن حجابش، شوهر یا برادر یا پدرش او را کتک زده و یا تحت فشار گذاشته باشد و به این خانم‌ها یا سازمان مربوطه مراجعه کند، فرآیند کمک‌رسانی به این شخص چگونه است؟ حتما به او نصیحت و راهنمایی می‌کنند که در اسلام باید زن پاک و مومن باشد؛ پس بهتر که حجابش را رعایت کند تا از طرف مرد خانواده مورد اذیت و آزار قرار نگیرد. فرض کنید زنی چون نخواسته به هر علتی با مردش رابطه جنسی داشته باشد، به دلیل سرپیچی از خواسته‌های شوهرش، از سوی وی کتک خورده باشد! آن وقت چه می‌گویند؟ حتما پاسخ خواهند داد شوهرت به تو اگر چند بار تذکر داده باشد، حق این را دارد که کتک بزند و از نگاهشان این کتک خوردن‌ها اشکال شرعی ندارد!

همچنین در مثال دیگری اگر زنی به علت این که با مرد همکارش دست داده است، و شوهرش با او بدرفتاری کرده و او را مورد خشونت قرار داده، آنها چه راهکاری پیش روی زن قربانی قرار می‌دهند و اساسا چه می‌گویند؟ آنها می‌گویند حق با شوهر است و بهتر است با یک مرد غریبه دست ندهد، آنها باید زنان نجیب و پاکی باشند!

یا اگر زنی به علت این که شوهرش تصمیم دارد با یک دختر ۹ ساله ازدواج کند، و ایشان درخواست طلاق کرده و شوهرش با او با خشونت برخورد کرده است، حتما به عنوان راه‌حل و کمک به زن قربانی می‌گویند آیا مردتان بین شما با عدالت رفتار کرده است؟ اگر پاسخ آری است، برگرد و با شوهرت زندگی‌ات را ادامه بده! این خانم‌ها که به نمایندگی از آن دو سازمان مذکور در مراسم شرکت کرده بودند، راه دیگری جز دادن این پاسخ‌ها به زنان قربانی خشونت ندارند، چون خود این عقاید را پذیرفته‌اند و درونی کرده‌اند! به قول معروف رطب‌خورده منع رطب چون کند؟

به نظر می‌رسد این دست سازمان‌های مذهبی مدافع حقوق زنان در کشورهای غربی، از سویی با همیاری و همکاری ارگان‌های مذهبی خارج از کشورهای اسلامی که از آنها آمده‌اند و فضای آزادانه‌تری برای انجام فعالیت  دارند و در قالب تشکل‌های غیردولتی و نهادهای خیرخواهانه و کمک‌رسان ظهور می‌کنند، تا زنانی را که در محیط آمریکا، کانادا، اروپا و… که تحت تاثیر شرایط محیطی مناسب‌تر از کشورهای خود قرار گرفته‌اند، و به بخشی از نیازهای انسانی و برابری نسبی در مقابل مردان دست یافته‌اند، را به گونه‌ای تحت تسلط خود درآورند و به اصطلاح رام کنند! آنها این دسته از زنان را نصیحت کرده و به قول خودشان آنها را براساس وظایف دینی، امر به معروف و نهی از منکر کرده و به راه راست هدایت می‌کنند!

شاید در مواردی این سازمان‌ها به زنانی که به دلایل مختلفی از دست همسرانشان کتک خورده‌اند و با فرزندانشان از خانه بیرون رانده شده‌اند، کمک و یاری رسانده باشند؛ اما آیا هدف نهایی آنها می‌تواند تنها کمک‌رسانی به زنان آسیب‌دیده باشد در حالی که عمل به وظایف دینی‌شان در اولویت قرار دارد؟

بنابر آمار موجود بیشتر موارد کتک زدن زن‌ها در آمریکا به دلایل جنسی و حسودی و رقابت است، در بین مردان مسلمان با فرهنگ ناموس‌پرستی به احتمال بسیار، این آمار خشونت علیه زنان چندین برابر است؛ اولویت باید در اینجا کمک‌رسانی فوری و حمایت همه جانبه از قربانیان خشونت که همان زنان هستند باشد، نه رعایت قوانین شرعی و دینی که نمایندگان این دو سازمان با این عقاید خودشان را به جامعه معرفی می‌کنند. این احتمال وجود دارد فعالیتی را که ادعا می‌کنند در دفاع از زنان انجام می دهند، به دلیل رعایت اصول دینی‌شان و هویت مذهبی حاکم بر افکارشان تحت تاثیر قرار دهد و اساسا کمک به قربانیان خشونت از طرف آنها به شکل درستی انجام نگیرد.

هدف این سازمان‌ها نه برای کمک به زن‌های مسلمان پناهنده از کشورهای اسلامی، که بالعکس برای رام کردن و هدایت آنها جهت خارج نشدن از قوانین اسلام است.

ما به جای کمک و همکاری کردن با این گونه سازمان‌های مذهبی اگر می‌خواهیم موثرتر به محو خشونت علیه زنان کمک کنیم، به نظر من باید با مهاجرینی که از کشورهای اسلامی آمده‌اند و خواهان آزادی و برابری هستند، تماس گرفته و آنها را تشویق به ایجاد سازمان‌های پیشرو و برابری‌ طلب بکنیم، نه همکاری برای پیش بردن عقاید دینی سازمان‌های مذهبی!

این گونه سازمان‌های واپس‌گرا که خود را فمینست‌های اسلامی می‌دانند، با عنوان دفاع از زن، علیه زنان عمل می‌کنند! باید ماهیت آنها را افشا کرد نه این که تریبون در اختیار آنها بگذاریم. با این کار شما دارید به سال‌ها مبارزات زنان در غرب و دستاوردهایشان هرچند کامل نیست، به عنوان یک سازمان مدافع حقوق زنان و فمنیست پشت می‌کنید!

ما آزادی‌خواهان و برابری‌طلب‌ها باید در دفاع از آزادی و در برابر بربریت، صفوفمان را فشرده‌تر و متحدانه‌تر کرده و در افشای ماهیت آنها همکاری کنیم و همصدا شویم.

لازم به یادآوری است که هر کسی آزاد است سازمان و تشکل خودش را داشته باشد، یا هر عقیده‌ای را که دوست دارد بیان کند. در مقابل ما هم آزاد هستیم هرگونه عقیده و اعتقادی را به نقد بکشیم و آن را افشا کنیم. و در نهایت در شرایطی که زنان و کارگران و معلمان در ایران، به پا خاسته و هر روز به جمهوری اسلامی اعتراض می‌کنند؛ ما می‌توانیم در خارج از کشور، صدای آزادی‌خواهانه آنها باشیم و سازمان‌های دیگر را متوجه حجم عظیم خشونت علیه زنان از طرفی، و مبارزات برابری‌خواهانه و جنبش علیه حجاب اجباری کنیم و برای محو هر گونه نابرابری و خشونت علیه زنان در ایران و جهان، آنها را به همیاری و همکاری دعوت کنیم.

svafa56@yahoo.com