اعلامیه جهانی حقوق بشر،منشور حقوق و آزادیهای کانادا
دهم دسامبر روز جهانی حقوق بشر، سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر (Universal Human Rights Declaration) در سال ۱۹۴۸ در مجمع عمومی سازمان ملل در پاریس می باشد.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد این اعلامیه را دستاورد و آرمان مشترک تمام انسان ها و ملتهااعلام میدارد، تا همه افراد و نهادهای جامعه براساس این مفهوم مشترک از حقوق وآزادی ها و با آموزش بتوانند رعایت این حقوق و آزادی ها را در جامعه خود گسترش دهند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر شامل یک دیباچه و سی ماده می باشد که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر می پردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی، حقوق دموکراتیک وحقوق قانونی را که تمام انسانها درهر کشوری باید از آن برخوردار باشند مشخص کرده است. در سال ۱۹۷۶، پس از آن که این اعلامیه، به تأیید تعداد کافی از کشورها رسید، به یکی از مبانی حقوق بین الملل تبدیل شد.
مفاداین اعلامیه از نظر بسیاری از پژوهشگران الزام آور بوده و امروز به عنوان معیاررفتار دولت ها با شهروندان خود به کار می رود. کشورهای زیادی مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را در قانون اساسی خود گنجانده اند. کانادا یکی از این کشورهاست که در سال ۱۹۸۲ مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را درچهارچوب “منشور حقوق و آزادی های کانادا” (Charter of Rights & Freedoms) در قانون اساسی خود گنجاند.
در این بخش به مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر و منشور حقوق و آزادی های کانادا می پردازیم:
الف- مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر
ماده ١
تمام افراد بشر آزاد زاده شده اند و از لحاظ کرامت انسانی و حقوق با هم برابراند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و بایدبا یکدیگر با روحیه ای برادرانه{تساوی جویانه} رفتار کنند.
ماده ٢
هرکس شایستگی برخورداری از تمام حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه – بدون هیچگونه تمایزی از نظر نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، هر عقیده از نظر سیاسی یا جزآن، تعلق به هرگروه اجتماعی یا ملی خاص،ثروت، محل تولد یا هر وضعیت دیگر- را دارد.
به علاوه نباید هیچ تبعیضی در مورد شخصی به عمل آید که کشور یا سرزمین اش- مستقل باشد یا تحت قیمومیت یا هر محدودیت حاکمیت دیگری- در وضعیت سیاسی، قضایی یا بین المللی خاصی قرار گرفته است.
ماده ٣
هر انسانی حق زندگی، آزادی و امنیت فردی دارد.
ماده ۴
هیچکس را نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشت. بردگی و تجارت بردگان در هر شکلی از آن ممنوع است.
ماده ۵
هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.
ماده ۶
هرانسانی حق دارد تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود.
ماده ٧
همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بدون هیچ تبعیضی از حمایت یکسان قانون برخوردار شوند. همگان حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد – و بر ضد هر عامل تحریک کننده ای که برای پدید آوردن چنین تبعیضی ایجاد شده باشد – ازحمایت یکسان قانون بهره مند گردند.
ماده ٨
هرانسانی حق دارد تا در برابر اعمالی که به نقض حقوق بنیادی او منجر می شود ـ حقوقی که قانون اساسی یا قوانین دیگر برای او به رسمیت شناخته اند ـ دسترسی موثر به مراجع رسمی از طریق دادگاه های ذیصلاح ملی را داشته باشد.
ماده ٩
هیچ انسانی را نباید خودسرانه توقیف، حبس یا تبعید کرد.
ماده ۱۰
هر انسانی حق دسترسی کامل و برابر به دادرسی علنی و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل دارد تا در برابر هر گونه اتهام علیه خود دفاع کند.
ماده ١١
١- هر شخص متهم به جرمی کیفری، حق دارد تا زمان اثبات جرم اش در برابر قانون – در محکمهای علنی که تمامی حقوق اش در دفاع از خود تضمین شده باشد – بیگناه تلقی شود.
٢-هیچ کس برای انجام دادن یا انجام ندادن عملی که در موقع ارتکاب آن، به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمیشده است، محکوم نخواهد شد. همچنین هیچ مجازاتی شدیدتر از مجازاتی که در موقع ارتکاب جرم به آن تعلق میگرفت، درباره کسی اعمال نخواهد شد.
ماده ١٢
قلمروزندگی خصوصی افراد، خانواده، محل زندگی یا مکاتبات آنان نباید مورد دخالت خودسرانه احدی قرار گیرد. شرافت و آبروی هیچ کس نباید مورد تعرض قرار گیرد. برخورداری ازحمایت قانون در برابر چنین مداخلهها و تعرض هایی، حق هر شخصی است.
ماده ١٣
١- هر شخصی حق دارد در داخل کشور خود آزادانه رفت وآمد کند و محل زندگی خود را برگزیند.
٢- هر شخصی حق دارد هر کشوری، از جمله کشور خود را ترک کند و یا به کشورخویش بازگردد.
ماده ١۴
١- در برابر تعقیب، شکنجه و آزار، هر شخصی حق درخواست پناهندگی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای دیگر را دارد.
٢-در مواردی که این تعقیب به دلیل ارتکاب جرم عمومی و غیرسیاسی و یا در اثر اعمالی مغایر با اهداف و اصول ملل متحد باشد، نمیتوان به این حق استناد کرد.
ماده ١۵
١- هر فردی حق دارد که تابعیتی داشته باشد.
٢- هیچ کس را نباید خودسرانه از تابعیت خویش محروم کرد، یا حق تغییر تابعیت را از وی دریغ نمود.
ماده ١۶
١-هر مرد و زن بالغی حق دارند بی هیچ محدودیتی در رابطه با نژاد، ملیت، یا دین با همدیگر ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند. در زمان عقد ازدواج، در طول زندگی مشترک و درهنگام طلاق، زن و شوهر در امور مربوط به ازدواج دارای حقوق برابر هستند.
٢- ازدواج تنها با رضایت کامل و آزادانه زن و مرد صورت می گیرد.
٣- خانواده رکن طبیعی و هسته بنیادی جامعه است و شایسته است تا مورد حمایت و حفاظت جامعه و دولت قرار گیرد.
ماده ١٧
١- هر شخصی به تنهایی، یا با شراکت با دیگران، حق مالکیت دارد.
٢- هیچ کس را نمی بایست خودسرانه از حق مالکیت خویش محروم کرد.
ماده ١٨
هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و دین بهره مند گردد. این حق شامل آزادی تغییر دین یا باور و همچنین آزادی اظهار دین یا باور، در قالب آموزش، عبادتها و اجرای آیینها و مراسم دینی به تنهایی یا به صورت جمعی، به طور خصوصی یا عمومی است.
ماده ١٩
هرفردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق، شامل آزادی داشتن عقیده و باور بدون بیم ونگرانی از مداخله و مزاحمت وجستجو می باشد. هر فرد حق دارد در کسب و دریافت و انتشار اطلاعات و افکار، به تمام وسایل ممکن، و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.
ماده ٢٠
١- آزادی تشکیل اجتماعات و انجمن های مسالمت آمیز، از آزادیهای اساسی هر فرد می باشد.
٢- هیچ کس نباید مجبور به شرکت در هیچ اجتماعی شود.
ماده ٢١
١-هر شخصی حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود، مستقیما یا به واسطه نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید.
٢- هر شخصی حق دارد با شرایط برابر با دیگران، به خدمات عمومی کشور خود دسترسی داشته باشد.
٣-اراده مردم می بایست اساس حاکمیت دولت ها باشد، چنین اراده ای می بایست درانتخاباتی حقیقی و دوره ای با حق رای همگانی و برابر مردم – و به طریق رایمخفی یا روش های دیگری که تضمین کننده رای دهی آزاد مردم باشد – اعمال می گردد.
ماده ٢٢
هرفردی به عنوان یک عضو جامعه، حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار باشد و با تلاش- درسطح ملی و همکاری بین المللی، حقوق خدشه ناپذیراقتصادی، اجتماعی و فرهنگیِ ضروری برای حفظ شأن انسانی – رشد آزادانه شخصیت خویش را مطابق با سازمان و منابع هر کشوری تحقق بخشد.
ماده ٢٣
١- هر شخصی حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه برگزیند، خواهان شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خود باشد و در برابر بیکاری حمایت شود.
٢- هرفرد حق دارد تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی، در مقابلِ کارِ برابر، مزدِ برابر دریافت نماید.
٣– هرکس که کار میکند حق دارد مزدی منصفانه و درخور دریافت کند تا بتواند خود وخانواده اش را مطابق حیثیت و کرامت انسانی تامین کند و در صورت نیاز از حمایت سازمان های اجتماعی برخوردار باشد.
۴-هر شخصی حق دارد که برای حفظ منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و یا به اتحادیههای صنفی موجود بپیوندد.
ماده ٢۴
هرشخصی حق استراحت، حق داشتن اوقات فراغت و حق تفریح دارد و بویژه باید از زمان محدود و مناسبی برای کار و مرخصی های دورهای با حقوق بهره مند گردد.
ماده ٢۵
١-هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و تندرستی و رفاه خود و خانواده اش – از جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی وخدمات اجتماعی ضروری – می باشد. همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص عضو، از دست دادن همسر، کهنسالی یا موارد دیگر که به عللی خارج از اراده خویش باشد، از تأمین اجتماعی بهره مند گردد.
٢-مادر و کودک در زمان طفولیت بچه حق دارند که از کمک و مراقبت ویژه برخوردار شوند.همه کودکان، اعم از آنان که با پیوند زناشویی و یا خارج از پیوند زناشویی زاده شده باشند، حق دارند که از حمایت اجتماعی یکسان بهره مند گردند.
ماده ٢۶
١-هر انسانی حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند گردد. آموزش و پرورش، دست کم آموزش ابتدایی و پایه ای، باید رایگان باشد. آموزش ابتدایی باید اجباری باشد.آموزش فنی و حرفه ای باید در دسترس همگان باشد و بهره مندی از آموزش عالی باید بابرابری کامل برای همگان امکان پذیر باشد تا هرکس بتواند براساس استعداد خود از آن بهره مند گردد.
٢-آموزش و پرورش می باید در جهت رشد و شکوفایی همه جانبه شخصیت انسان و تعمیق احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی باشد. آموزش و پرورش باید مبلغ همزیستی و درک متقابل، مدارا و دوستی میان همه ملت ها، گروه های نژادی یا دینی باشد و به پیشبردکوشش های سازمان ملل متحد برای حفظ صلح یاری رساند.
٣-پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود، بر دیگران حق تقدم دارند.
ماده ٢٧
١- هر کسی حق دارد آزادانه ارزشهای فرهنگی جامعه خود را، در جامعه خود، ارج نهد و در حفظ آنها بکوشد و از هنرها و بویژه از پیشرفت های علمی و منافع آن بهره مند گردد.
٢-هر کسی حق حفظ و برخورداری از منافع مادی و معنوی حاصل از اثر علمی، ادبی، یا هنری را که خلق کرده است، دارد.
ماده ٢٨
هرشخصی حق دارد خواستار برقراری نظمی در عرصه اجتماعی و بین المللی باشد که در آن حقوق و آزادیهای مطرح شده در این “اعلامیه” به تمامی تأمین و اجرا گردند.
ماده ٢٩
١- هر فردی در برابر آن جامعه ای که در آن رشد آزادانه و هم جانبه او میسر می گردد، مسئول است.
٢-هرکس در اعمال حقوق و بهره گیری از آزادیهای خود فقط تابع محدودیتهایی قانونی است که صرفا برای شناسایی و مراعات حقوق و آزادیهای دیگران و برای رعایت مبانی اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی در جامعه ای دموکراتیک وضع شده اند.
٣-این حقوق و آزادیها در هیچ موردی نباید بر خلاف هدفها و اصول ملل متحد اعمال شوند.
ماده ٣٠
هیچیک از مقررات اعلامیه حاضر نباید چنان تفسیر شوند که برای هیچ دولت، جمعیت یا فردی متضمن حقی برای انجام عملی به قصد از میان بردن حقوق و آزادی های مندرج در این” اعلامیه ” گردد.
ب – منشور حقوق و آزادیهای کانادا (Charterof Rights & Freedoms Canadian)
منشورحقوق و آزادیهای کانادا، یا در واقع “منشور حقوق شهروندی کانادا”؛ مایه افتخار همه شهروندان است.
این منشور که بر اساس مبانی اعلامیه جهانی حقوق بشر تدوین شده است، اولین بخش قانون اساسی سال ۱۹۸۲ کانادا را تشکیل میدهد. منشور حقوق و آزادیهای کانادا تضمینکنندهٔ حقوق سیاسی معین برای شهروندان کانادایی در برابر سیاستهاو اقدامات دولت است.
این منشور در۱۷ آوریل 1982، به همراه بقیه بخشهای قانون اساسی – در زمان نخست وزیری پیر تردو در اتاوا – به توشیح ملکه الیزابت دوم رسید و به قانون تبدیلشد. منشور تضمین کننده آزادی تفکر، مذهب، مطبوعات و گردهمایی های مسالمت آمیز می باشد.
هرسال در هفدهم ماه آوریل؛ سالگرد تولد این منشور در کانادا جشن گرفته می شود. درآوریل گذشته جاستین تردو به مناسبت سی و پنجمین سالگرد تولد منشور پیام تبریکی برای همه کانادایی ها فرستاد و از نقش این منشور در ساختن کشوری دموکراتیک که شهروندان، با هر گونه تفاوتی، همه با هم برابرند و برای یکدیگر فرصت های پیشرفت ایجاد می کنند یاد کرد.
تردومنشور را مدافع هویت کانادایی ها دانست که بر اساس آن کانادائی ها می توانند نظرات خود را ابرازدارند و تفاوت هایشان را جشن بگیرند. تردو می گوید: کانادایی ها هیچ وظیفه ای مهمتر از حمایت از آزادی های یکدیگر ندارند، مضمون اصلی منشور، حقوق ما ، آزادی ها و-بالاتر از همه – مسئولیت جمعی ما در دفاع از آزادیهای مندرج در منشور است.
منشوردر ۳۴ بخش حقوق اساسی شهروندان کانادا را – در بخش های: حقوق اساسی، حقوق دموکراتیک، حقوق قانونی، حقوق جابجایی، حقوق برابری، حقوق زبان ها، حقوق تحصیلی اقلیت های زبانی، و سایر حقوق – آورده است.
بخش آخر منشور( بخش ۳۴ )، بیان می دارد که ” بخش اول قانون اساسی ۱۹۸۲ کانادا، شامل ۳۴ بخش این قانون می باشد، وجمعا بنام “منشور حقوق و آزادی های کانادا” خوانده می شود.
روزدهم دسامبر، روز جهانی حقوق بشر را جشن می گیریم و به عنوان یک کانادائی، به “منشور حقوق و آزادیهای کانادا ” که برگرفته از “اعلامیه جهانی حقوق بشر” است افتخار می کنیم.
References: www.un.org/en/udhrbook/pdf/udhr_booklet_en_web.pdf
Kei Esmaeilpour, Civic Association of Iranian-Canadians (www.civicic.com)