چهلمین سالگرد تشکیل دولت ملی دکتر شاپور بختیار

چهل سال از شانزدهم دیماه ۱۳۵۷ می‌گذرد؛ روزی که با تشکیل دولت ملی دکتر شاپور بختیار ملت ایران بر سر دوراهه‌ ی: پشتیبانی از نخست‌وزیر قانونی و همراهی با وی که برای بخشیدن حیات دوباره به مشروطیت و ایجاد شرایط ورود آرام به جامعه‌ای که برای گذار از دیکتاتوری و خودکامگی به سوی دموکراسی بپاخاسته بود، یا سپردن عنانِ اختیار خویش به روح‌الله خمینی و رفتن بسوی آینده‌‌ای تیره و خوفناک که بیعتِ با امام برایش رقم می‌زد، قرار گرفت.

برنامه دولت بختیار همه‌ی خواست‌های قیامی را که برای حصول آزادی و رفاه از دوسال پیش آغاز شده بود تضمین می‌کرد و نیز، تحققِ آرمان‌ها و اهدافی را که نیروهای ملی در طی یک‌ ربع قرن دیکتاتوری و خودکامگیِ بعد از کودتای ضدملی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در انتظارش بودند میسر می‌نمود و بالاخص زمینه‌های پاسداری از دستاوردهای ارزنده‌ی انقلاب مشروطه را از نو فراهم می‌ساخت.

هرچند اجرای موفقیت‌آمیز آن‌ برنامه‌ بیش از هر چیز به مساعدت همکاران سیاسی بختیار نیاز داشت که به اهتمام وی بار دیگر در سال ۱۳۵۶بنام اتحاد نیروهای جبهه ‌ی ملی سازمان یافته بودند و در سی تیر ۱۳۵۷ از نو با همان عنوان پیشین جبهه ملی به فعالیت سیاسی ادامه دادند، امری که علی‌رغم پشتیبانی قاطع دکتر غلامحسین صدیقی، به دلیل تعهد نابجا و غیرمسئولانه ‌ای که دکتر سنجابی در پاریس به خمینی داده بود، صورت نپذیرفت.

امّا دکتر شاپور بختیار مصمم‌تر از آن بود که عدم همکاری اکثر یاران سابق و حتی حملات شدید همان‌ها به وی، بتواند در اعتقاد استوارش به اصول دموکراسی و حقوق انسانی که از روزگار نوجوانی داشت و در مسیر پیکار با دیکتاتوری و نازیسم و بالاخص در عصر افتخار‌آمیز نهضت ملی مصدق و در نهضت مقاومت ملی پس از کودتا استحکام یافته بود، خلل وارد کند و از عزم او برای ایستادگی در سنگر قانون اساسی کاسته او را از ادامه‌ی مسئولیت بسیار خطیری که به عهده گرفته بود بازدارد.

در شرایط سخت و آشفته‌ آن دیماه، بختیار هشدار می‌داد که مکتب مصدق یا حاکمیت ملی، یعنی زیربنای سیاسی جبهه ملی ایران که بدون هیچ تغییری همواره در رأس برنامه‌های آن اعلام شده بود، با مکتب حکومت بر طبق شریعت و پیروی از روح‌الله خمینی یا همان «جمهوری» اسلامی منافات دارد. شوربختانه، کسانی که به هشدارهای مستدلِ گوشزد بختیار توجه نداشتند و از او روی برتافتند، در حقیقت نه تنها وی و معدودی از یاران خود را تنها می‌گذاشتند، بلکه همه‌ی درهای آینده را به روی خود و جبهه ملی نیز می‌بستند.

در آن اوضاع، بخشِ اکثریت در جوامع صنفی و سیاسی، ادبی و فرهنگی، علمی و مدنی، روزنامه نگاری و انتشاراتی و کارمندان رادیو و تلویزیون نیز، به مدت سی‌وهفت روز فرصتی مغتنم یافته بودند تا هوشمندانه و با آگاهی به اهمیت مسئولیتی که رابطه‌ بین حقوق و وظایف شهروندی در دموکراسی‌ تعیین می‌کند و همچنین با درک درست از موهبت آزادی‌های تحقق‌یافته، با پشتیبانی از دولت ملی و همکاری با آن در جهت ایجاد فضای آرام و عاری از تشنج و پایان‌دادن به اعتصابات فرساینده و مانعِ اصلیِ به کار انداختن چرخ‌های اقتصادی کشور، به تحکیم آزادی‌های بازگشته پرداخته، پایه‌های دموکراسی را در برابر خطرهای عظیمی که هنوز آن را تهدید می‌کرد استوار سازند.

در دیماه ۱۳۵۷، اگر مردم ساده کوچه و بازار در اثر سالهای طولانی خوکامگی، سانسور و خفقان یا از نهضت ملی ایران و دسیسه‌های ابوالقاسم کاشانی علیه نماد آزادی و استقلال ایران دکتر مصدق بی‌اطلاع بودند یا آنها را از یادبرده بودند، گناهی نداشتند. اما شخصیت‌های ملیِ مشتهر به میهن‌دوستی، آزادیخواهی و خدمت به ملت و همراهی با مصدق حق نداشتند روز ۲۹ مرداد ۱۳۳۲ را که در آن ابوالقاسم کاشانی، این خمینی پیش از خمینی، و مظفر بقایی همراهِ عُمال کودتا به تماشای خانه ویران‌شده‌ ی رهبر نهضت ملی ایران رفته بودند، به خاطر نیاورند و نیز زمانی که اجامر حزب‌الله در تظاهرات خیابانی عکس‌های مصدق را بزیر کشیدند، باز هم به عواقب دنباله ‌روی از خمینی نیاندیشند.

اشاره به رویدادها و حوادث تعیین کننده و سرنوشت‌ساز، هرچند ناخوشایند برای عناصری از نیروهای مخالفِ امروزی با نظام جمهوری اسلامی که در آن وقایع تأثیر مستقیم داشته‌اند، به منظور روشن کردن اذهان عمومی و کمک به تشخیص سره از ناسره در آن بخش بزرگ از نسل‌های بعد از دیماه ۵۷ ، که به دلیل اِعمال سانسور مطلق دستگاه تبلیغاتی رژیم جمهوری اسلامی در مورد شاپور بختیار، و همچنین به علت سکوت بخشی از یاران سابق او یا وارونه جلوه دادن واقعیاتِ زمان نسخت‌وزیری وی، و نیز در جهت آگاهی بخشیدن درباره‌ی اقدامات ارزنده و خدمات شگرفی که در مدتی بسیار کوتاه برای تحقق خواست‌های ملت ایران و کوشش برای جلوگیری از افتادن میهن در غرقاب جمهوری اسلامی کرد، از جریان ماجراها اطلاع چندانی ندارند، لازم است.

فعالیت بر علیه فرانکو و به نفع جمهوری اسپانیا که بنا به رأی مردم برقرار شده بود، از سال ۱۹۳۶ میلادی (۱۳۱۵ ه. ش.) در سازمان دانشجویان وابسته به حقوق بشر فرانسه، شرکت داوطلبانه در ارتش فرانسه برای جنگ علیه تجاوز آلمان نازی و عضویت در نهضت مقاومت ملی فرانسه برای مبارزه علیه اشغالگران نازی، حضور مستمر و خستگی‌ناپذیر شاپور بختیار در همه‌ی ادوار پر فراز و نشیب جبهه ملی ایران و همچنین فعالیت او در حزب ایران، پیوستن به نهضت مقاومت ملی به دعوت آیت‌الله زنجانی در روز دوّم شهریور ۱۳۳۲ یعنی چهار روز بعد از کودتا، شرکت در صف مقدم مبارزه‌ با دیکتاتوری و خودکامگی ﻣﺤﻣد‌رضا شاه، اعتقاد راسخ به دموکراسی، ایستادگی در سنگر حفاظت از قانون اساسی مشروطه با قبول مسئولیت در دشوارترین اوضاع میهن با پذیرش ناهنجاری‌ها و خطراتی که از سوی دوست و دشمن، متوجه او بود، و بالاخره، قرار گرفتن در صف مقدم مبارزات بی‌امان با رژیم برخاسته از انقلاب ویرانگر ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و فداکردن جان در این راه، دکتر شاپور بختیار را به مقام قهرمان ملی رسانید.

شاپور بختیار اهمیت قانون اساسی مشروطه و تأکید بر اجرای صحیح آن را در گوهر متبلور در اصل ۲۶ متمم آن قانون یعنی: قوای مملکت ناشی از ملت است، می‌دید و همواره آن را برای تعیین مسیر دوران گذار جامعه از جمهوری اسلامی به اوضاعی که، شرایط انتخابات آزاد به منظور تشکیل مجلس مؤسسان امکان تدوین قانون اساسی جدید را فراهم سازد، معتبر می‌دانست.

در قرن اخیر که به سالهای پایانی خود می‌رسد، ملت و کشور ایران شاهد دو دوران نسبتاً طولانی استبدادی و دیکتاتوریِ سلطنت پادشاهان پهلوی بوده ‌است و در حال حاضر نیز بی‌شک سخت‌ترین روزگار چند قرن اخیر، بلکه همه‌ی دوران‌های تاریخ گذشته‌ی خود را تحت چهل سال سیطره‌ی جمهوری اسلامی می‌گذراند.

در اوضاع نابسامان کنونی که از یکسو جمهوری اسلامی ملت ستمدیده‌‌ی ایران را به خاک سیاه نشانده و با سقوط محتوم خود میهن عزیز را نیز بسوی پرتگاه نیستی سوق می‌دهد و بسرعت به آخرین لحظات فروپاشی رسیده است و از دیگرسو تمامیت ارضی کشور توسط ایادی وطن‌فروش و وابستگان و جیره‌خواران رنگارنگ بیگانه ملت و موجودیت میهن با خطر جدی روبروست و در حالیکه برخی عناصر فرصت‌طلب با استعانت از دشمنان کشور برای ایجاد جو آشوب و بلوا و محیط مغشوش به منظور تجدید دیکتاتوری قبل از تشکیل دولت ملی دکتر شاپور بختیار نشسته‌ اند، علی‌رغم همه‌ی کاستی‌های موجود در طیف نیروهای ملی و دموکرات، تنها و تنها اتحاد اصولی ملیون، نیروهای دمکرات‌ و آزادی‌خواهان ایران گرد شعارها و اصولِ: حاکمیت ملی، عدم دخالت دین در ارکان حکومت و حفظ تمامیت ارضی کشور امکان بیرون ‌آمدن از ورطه‌ی کنونی و حرکت بسوی ساختن جامعه‌ی آزاد و مستقل آینده می‌باشد.

در این برههٔ حساس از تاریخ میهن، نهضت مقاومت ملی ایران که با تحمل فقدان جبران‌ناپذیر بنیان‌گذار سازمان و علی‌رغم فراز و نشیب‌های حاصل از آن کمبود، در بیش از یکربع قرن کوشش دایمی برای زنده نگهداشتن دکترین و خط‌مشی سیاسی و اصولی که شاپور بختیار اعلام داشته ‌بود، همواره آمادگی خود را برای یک‌چنین اتحادی اعلام داشته، اکنون نیز بر ضرورت آن اتحاد پافشاری می کند و بیش از هر زمان بر حدت این ضرورت تأکید می‌ورزد.

به امید تحقق اتحاد بزرگ ملی در راه آزادی میهن و بهروزی ملت ایران

ایران هرگز نخواهد مرد

یکشنبه، شانزدهم دیماه ۱۳۹۷ / ششم ژانویه ۲۰۱۹

نهضت مقاومت ملی ایران

www.namir.info