متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته در ادامه میآید:
از زندان اوین به روزنامه ایران
با درود و احترام
جناب محترم سردبیر روزنامهی ایران
چندی بیش در مورخ ۲۷ دی ۱۳۹۷، روزنامه شماره ۶۹۷۷ مطلبی را مطالعه نمودیم که برایمان بسی سئوال برانگیز بود. آنطور که ذکر شده محکومین امنیتی (سیاسی) فاقد هرگونه مشکلات هستند و از لحاظ تماس تلفنی، ملاقات با خانواده و استفاده از امکانات پزشکی در بهترین وضعیت قرار دارند.
میخواهیم از شما سئوالی بپرسیم؛
آیا هیچگاه خودتان از نزدیک شاهد وضعیت زندانیان سیاسی بودهاید؟ آیا از اینکه شرایط آنها ایدهآل که نه همچون سایر زندانیان جرائم عادی هست مطمئنید؟ شده تا به حال با یک نفر از این زندانیان به قول خودتان امنیتی صحبت کنید؟ اگر نه پس چطور میتوانید با اطمینان خاطر چنین خبری را انتشار دهید؟!
ما دو تن از زندانیان اوین که در حال حاضر در حبس به سر میبریم از همینجا اعلام میکنیم که تمام این ادعاها بیپایه و اساس و کذب میباشد. میپرسید چرا؟ برایتان میگوییم.
بند نسوان زندان اوین سالهای زیادی بود که تلفن نداشت و تنها راه ارتباطی زندانیان با خانوادهشان هفتهای ۲۰ دقیقه ملاقات بود. در حالی که بقیه زندانیان جرائم عادی از ۸ صبح تا هنگام غروب حق مکالمه تلفنی داشتند. بر طبق مرام نامه سازمان زندانها، تبعیض بین زندانیان مجاز نبوده و در صورت وقوع، تخلف محسوب میشود.
بعد از تلاشهای پیاپی و پیگیریهای متوالی سرانجام تلفن به داخل بند آمد، لازم به ذکر است این کوششها شامل ۲۰ روز اعتصاب غذای بعضی از عزیزان میشود. هنگام ورود ما به زندان تلفن از ساعت ۱۰ صبح الی ۳ بعدازظهر در دسترس بود. با وجود تلاشهایی که کردیم و درخواستهایی که به دادستان، رئیس زندان و … دادیم تا با توجه به رشد جمعیت ساعات تلفن را بیشتر کنند و یا حداقل به جای یک تلفن دو تلفن در اختیار ما قرار دهند، اما نه تنها کوششهای ما بی سرانجام ماند بلکه حالا هر نفر به جای ۶۰ دقیقه تلفن در هفته ۳۰ دقیقه صاحب شده، یعنی ۳ روز در هفته به مدت ۱۰دقیقه.
ما که هیچ، شما حساب آنهایی را بکنید که همسر، فرزند و خانواده شان در خارج از کشور هستند، چطور میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
نکته دوم که ذکر کرده بودید ملاقات بود، اگر شما به ۱ ساعت دیدار بعد از ۱۰ ماه بی خبری از همسر میگویید ملاقات پس ما دیگر حرفی نداریم. اگر شما میگویید برای همه پس باید برای همه باشد، نه اینکه مای نوعی خانواده مان را ببینم اما هم بندیهایمان بی هیچ علتی نتوانند. چرا که ما نام این عمل را مطلقا تبعیض میگذاریم.
و در آخر اعزام های پزشکی را مطرح کرده بودید، یکی یک سال تمام برای اعزامش به دندان پزشکی پیگیری های متوالی میکند، آن دیگری هم که میفرستادند هم دیگر نمیفرستند، بار دیگر چند نفر برای به سرانجام رسیدن کارشان به ناچار دست به اعتصاب غذا میزنند تا محض خاطر خدا کسی پیدا شود و به مشکلاتشان رسیدگی کند. ما که فکر نمیکنیم هیچ آدم عاقلی پیدا شود که بدون هیچ مشکلی حاضر به اعتصاب غذا شود و به بدن خود آسیب برساند، شما این کار را میکردید؟!
و جدای از تمام آنچه گفته شد مسائلی هست که فکر میکنیم گفتنش خالی از لطف نباشد. به طور مثال طبق قانون زندانها به هر زندانی هر دو ماه یکبار به مدت ۳ الی ۵ روز مرخصی اعطا میشود؛ در حالی که این نکته در مورد زندانیان اوین صادق نبوده و در اینجا هستند کسانی که بعد از گذشت ۱۰ سال از حبس خود و داشتن شرایط مرخصی هنوز به مرخصی نرفتند.
یا در خصوص جیره که زندان موظف است به هر زندانی مقدار کافی مایحتاج برای سلامت او فراهم کند، باید بگوییم چنین نبوده و در حال حاضر هر ماه که میگذرد، جیره ما ناقص و ناقصتر میشود. حتما شما درباره نیازهای بدن هر انسان علیالخصوص فیزیولوژی بانوان آگاهی دارید. پس میدانید کمبود خیلی چیزها چه پیامدهایی میتواند داشته باشد. حال ما که به زندان افتادهایم و راهی برای کسب درآمد نداریم پس به ناچار باید به همان اندک چیز اکتفا کنیم.
مسائل و نکتهها بسیار است اما بیشتر از این وقت جنابعالی را نمیگیریم.
با سپاس از شما
یاسمن آریانی و صبا کردافشاری / بهمن ۹۷ / بند زنان زندان اوین
راجع به نویسندگان این نامه گفتنی است، صبا کرد افشار و یاسمن آریانی در تاریخ ۱۱ مردادماه سال جاری، در جریان “اعتراضات مردادماه در تهران، در اعتراض به شرایط رو به افول اقتصادی و فساد” همراه با حدود ۵۰ تن دیگر از معترضین توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شدند. این دو شهروند در اواخر مهرماه سال جاری حدود دو ماه پس از بازداشت به بند زنان زندان اوین منتقل شده و توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام “اخلال در نظم عمومی” هر کدام به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند.