رادیو زمانه- ابوالفضل آزاد: شهرزاد میرقلی‌خان روزی در رابطه با فعالیت‌های اقتصادی سپاه بوده است. او اطلاعاتی مرتبط با فساد حاکم در سپاه و سازمان اطلاعات سپاه دارد. این مطلب در مورد همه آنچه است که باید در رابطه با افشاگری‌های اخیر میرقلی‌خان بدانید.

محمد سرافراز – شهرزاد میرقلی خان

شهرزاد میرقلی‌خان، ۴۱ ساله است. در تاریخ ۲۹ نوامبر ۲۰۰۴، شهرزاد ۲۸ ساله به همراه همسر سابقش، محمود سیف، در هتلی در وین به اتهام خرید سه هزار دوربین دید در شب برای جمهوری اسلامی دستگیر شد. او در دادگاه‌هایی در اتریش و در آمریکا محاکمه و سپس در آمریکا ۵ سال زندانی شد.

در اوت ۲۰۱۲ پس از آزادی از زندان‌های ایالات متحده، میرقلی‌خان به پرس‌تی‌وی و پس از اینکه محمد سرافراز رئیس سازمان صداوسیما شد به این رسانه رفت. در هر دو رسانه او مسندهای مدیریتی و نظارتی داشت. اکنون شهرزاد میرقلی‌خان در یک سری ویدئو گفته‌ به دلیل فشار‌های سازمان حفاظت اطلاعات سپاه و رئیس این سازمان – حسین طائب – در سال ۱۳۹۴ ناچار به ترک ایران شده و آماده است تا از فساد این نهاد و ارتباط آن با مجتبی خامنه‌ای – فرزند رهبر جمهوری اسلامی – پرده بردارد.

داستان زندگی شهرزاد میرقلی‌خان، اینکه کیست، چه ربطی به سازمان‌های امنیتی ایران دارد، چه ربطی به آمریکا دارد، و چرا به اینجا رسیده که افشاگری‌های ویدئویی می‌کند تبدیل به همتافته‌ای از پرسش‌ها شده است. این مطلب به نوشته‌های خود شهرزاد میرقلی‌خان و تولیدات چندرسانه‌ای[۱] او نگاه می‌کند و زندگی زنی را بازنمایی می‌کند که برخاسته از سیستم مردسالار جمهوری اسلامی و با مشکلات ویژه آن برای زنان وارد کارهای مجرمانه بین‌المللی شده است.[۲]

میرقلی‌خان چه در سبد دارد؟

متولد ۱۳۵۶، شهرزاد میرقلی‌خان فرزند یک خانواده مذهبی و سنتی اما تحصیلکرده است که به واسطه ازدواج دومش با مردی به نام محمود سیف – (که نام دیگر او محسن سجادی‌نیاست[۳]) به دستگاه امنیتی و اقتصادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مرتبط می‌شود.  محمود سیف به گفته میرقلی‌خان اکنون در زندان‌های جمهوری اسلامی است. اتهام‌های علیه او مشخص نیستند.

محمود سیف به گفته میرقلی‌خان کارش این بوده که با ثبت چندین شرکت اقتصادی و حساب بانکی در کشورهای مختلف از جمله امارات متحده عربی، سوریه، چین و برخی کشورهای اروپایی از جمله اسپانیا برای سپاه و سپاه قدس تسلیحات نظامی و کالاهای مورد نیازشان را خریداری کند.

شرکتی که میرقلی‌خان در رابطه با محمود سیف از آن نام می‌آورد هلدینگ «تجارت الماس مبین» است که شامل چندین شرکت کوچک و بزرگ می‌شده. شرکت‌های مرتبط با محمود سیف و خود او را وزارت دارایی دولت ایالات متحده برای خرید تسلیحات نظامی و دستگاه‌های جعل اسکناس به لیست تحریم‌های اقتصادی اضافه کرده است.


رضا گلپور چمرکوهی و شهرزاد میرقلی‌خان در دیدار سال ۱۳۹

میرقلی‌خان به زبان‌های فارسی و انگلیسی تسلط دارد و عربی‌اش هم خوب است. او در سطوح مختلف از ارتباط‌ها و کارهای محمود سیف – که انگلیسی ‌اش خوب نبوده – خبر داشته و چند سالی هم با او شرکت مشترکی با نام ثبت شده Twin’s Group داشته است. در کتاب میرقلی‌خان آمده که فعالیت‌های مشترک اقتصادی او و سیف در زمینه واردات بیلبوردهای تبلیغاتی و ال‌سی‌دی و سایر کالاهای مرتبط با رسانه‌ های چند رسانه‌ای و تبلیغات بوده و در زمینه واردات دستگاه ‌های پزشکی هم فعالیت کرده‌اند.

 Twin’s groupدر ایران و امارات ثبت بوده و شهرزاد میرقلی‌خان و محمود سیف در ارتباط با این شرکت برای ایران دستگاه‌های پزشکی غربالگری برای سرطان به ایران وارد می‌کردند که به نظر میرقلی‌خان “حداقل کاری بوده که برای زنان ایران خوب بوده است.”

آنچه او در سبد دارد اطلاعات است. خودش می‌گوید از قِبَل “خوابیدن کنار محمود سیف” به اندازه کافی اطلاعات دارد که بتواند فساد بخش اقتصادی سپاه پاسداران را افشا کند.


شهرزاد میرقلی‌خان و کتابی که سال ۲۰۱۶ با عنوان “شهرزاد: یک داستان واقعی” نوشته است

اطلاعاتی که او دارد در مورد مجموعه‌ ای از سپاهیان بازنشسته، بازخرید شده و یا کسانی از نزدیکان سپاه است که در امارات متحده عربی زندگی و تجارت می‌کردند و با شهرزاد میرقلی‌خان و همسرش روابط تجاری و دوستی داشتند. او به طنز این گروه را “حاجی‌ماجی‌ها” نام‌گذاری کرده است. افراد این شبکه لزوما همه در کار خریداری کالاهای مرتبط با نظامی‌گری نبودند. تاکید افشاگری اما بر بخش نظامی فعالیت‌های اقتصادی سپاه است. می‌گوید “حالا که سپاه تروریست شده” کافی است که شهرزاد میرقلی‌خان کامپیوتر را بر دارد و چند ایمیل به مقامات کشورهای مختلف بزند تا “نام بانک‌ها”، “نام شرکت‌ها”، “مدل ماشین‌های ضدشورش” را به آنها بدهد و آنها بفهمند که چه کسی فروخته و چه کسی خریداری کرده است.


محمود سیف و شهرزاد میرقلی‌خان

مدارک او شامل فعالیت‌های محمود سیف در سوریه و ازدواج او با یک زن سوری هم هست. در کتاب سال ۲۰۱۶‌اش میرقلی‌خان به این ازدواج اشاره می‌کند. در ویدئوهایی هم که در دو هفته اخیر منتشر کرده توجه را جلب می‌کند به اینکه حقایقی در مورد سوریه می‌داند.

تاکنون اما افشاگری‌های او در حد آوردن نام‌ها و دادن کد‌ها بوده است. هنوز مشخص نیست که دقیقا چه اطلاعاتی دارد اما او وعده داده که در کتاب دومش فعالیت‌های محمود سیف و ارتباط‌های او را آشکار کند.

ورود رئیس سابق صداوسیما به ماجرا

شهرزاد میرقلی‌خان بیش از یک سال پیش در چهار ژانویه ۲۰۱۸ ویدئویی در یوتیوب منتشر کرد که در آن سازمان اطلاعات سپاه را تهدید کرد که علیه آنها و محمود سیف افشاگری خواهد کرد. او در چند نوبت ویدئوهای مشابه در سال گذشته منتشر کرده است. اما آنچه توجه رسانه ‌ای به او را در هفته گذشته بیشتر کرد، ورود محمد سرافراز، رئیس سابق صداوسیما به ماجرا و همچنین انتشار ویدئوهایی جدیدی است که در آنها میرقلی‌خان رهبر جمهوری اسلامی را خطاب قرار می ‌دهد و می‌گوید که در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ با مجتبی -آقازاده او – دیدار کرده است.

مرور چند سند از اسنادی که سرافراز برای میرقلی‌خان باز پس آورده است:

میرقلی‌خان تصویری ویدئویی از محمد سرافراز را منتشر کرده که در فرودگاهی  به او چندین پوشه می‌دهد. او در ویدئویی دیگر می‌گوید که این پوشه‌ها مربوط به آرشیو مدارک اوست که در زمان زندان در آمریکا در سلول خود جمع کرده بوده و آن را مقامات اطلاعات سپاه از ماشین او در ایران در مرداد ماه ۱۳۹۴ دزدیده بودند. او می‌گوید اسنادی که سرافراز برای او آورده، از جمله مجموعه ‌ای از مدارک مکاتبات با سفارت‌های خارجی و مقامات آمریکایی و ایرانی است. برخی از آنها را میرقلی‌خان مقابل دوربین یوتیوبش می‌خواند – از جمله نامه ‌ای برای هیلاری کلینتون – وزیر خارجه وقت.

حسین طائب

حسین طائب: سوژه اصلی افشاگری‌های شهرزاد

حسین طائب بعد از محمود سیف، سوژه اصلی افشاگری‌های میرقلی‌خان است. سازمان اطلاعات سپاه و کسانی که میرقلی‌خان آنها را “معاونان حسین طائب” می‌خواند در سال ۱۳۹۴ زندگی را برای خانم میرقلی‌خان و خانواده ‌اش “جهنم” می‌کنند.

دلیل فشارهای سازمان اطلاعات سپاه به نظر میرقلی‌خان پژوهش‌های او در مقام بازرس ویژه رئیس صداوسیماست. سرافراز پس از رسیدن به ریاست صداوسیما میرقلی‌خان را به عنوان “بازرس ویژه” خود منصوب می‌کند. در تابستان ۱۳۹۴ و ۲۰ روز پس از این که او بازرس ویژه می‌شود سه سر نخ از فساد مالی در سه پروژه را به سرافراز معرفی می‌کند: پروژه‌های “دیتا سنتر، نودال و پیام‌رسان سروش.”

میرقلی‌خان می‌گوید که به سرافراز هشدار می‌دهد که آخر این پروژه‌ها می‌رسد به معاونت فنی و  سپاه و از او می‌خواهد که او را از پیگیری معاف کند. سرافراز مخالفت می‌کند و هردوی آنها اکنون می‌گویند که هزینه پیگیری این فسادها را می‌دهند.

شهرزاد میرقلی‌خان برای کسب تکلیف و حصول امنیت در مورد نقش خودش برای پیگیری این فسادها با مجتبی خامنه ‌ای در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ دیدار می‌کند و با این پاسخ مواجه می‌شود که در حوزه فساد اقتصادی “ما وکیل و وصی همه” نیستیم. میرقلی‌خان می‌گوید که در نتیجه این دیدار متوجه می‌شود که با اینکه مجتبی خامنه‌ای محمد سرافراز را “برادر” خود می‌خواند اما او حامی دخالت‌های سازمان اطلاعات سپاه و حسین طائب در بخش‌های اقتصادی صداوسیماست.


شهرزاد میرقلی‌خان در دوران همکاری با رسانه‌های جمهوری اسلامی

پس از دیدار با مجتبی خامنه ‌ای و تکمیل شدن پژوهش‌هایش در مورد فساد در صداوسیما، تهدید‌های امنیتی علیه میرقلی‌خان افزایش می‌یابد و به سرقت اسناد دوران زندانش در آمریکا در مرداد ۱۳۹۴ می‌انجامد. او ویدئوی پس از این سرقت را منتشر کرده است:

فساد در صداوسیما همچنین شامل مداخله حسین طائب در مزایده آگهی‌های تبلیغاتی صداوسیماست. در مورد این دومی محمد سرافراز شهادت داده است. سرافراز و و شهرزاد میرقلی‌خان با حضور در برنامه آنلاین”اتاق شیشه‌ای” که گرداننده آن عبدالرضا داوری -مشاور رسانه‌ای احمدی‌نژاد است – در مورد اعمال نفوذ اطلاعات سپاه در اقتصاد صداوسیما شهادت می‌دهند.

آنها می‌گویند که حسین طائب، جمال‌الدین‌ آبرومند – معاون هماهنگی سپاه، و چند نفر دیگر که در حلقه‌های اقتصادی نزدیک به اطلاعات سپاه هستند می‌خواستند در خریداری امتیاز آگهی‌های بازرگانی صداوسیما سرمایه‌گذاری کنند اما حاضر نبودند در مزایده قانونی بازنده باشند و با ارعاب و استفاده از روابط خود نتیجه مزایده را تغییر داده‌اند.

این مزایده‌ها زمستان ۱۳۹۴ برگزار می‌شود. برنده قانونی مزایده با دخالت حسین طائب انصراف می‌دهد که منجر به کسب درآمد کمتری برای سازمان صداوسیما می‌شود.

شهرزاد میرقلی‌خان می‌گوید که در زمستان ۱۳۹۴ فشارهای امنیتی‌های اطلاعات سپاه به او افزایش می‌یابد و نهایت او را بار دیگر به بازجویی می‌برند (در تابستان ۹۴ هم او بازجویی شده بوده). در این بازجویی آخر از او می‌پرسند “آیا دکتر سرافراز را دوست داری؟” او پاسخ می‌دهد که سرافراز را بسیار دوست دارد. به او می‌گویند که اگر او را دوست داری ایران را برای همیشه همین فردا ترک کن.

شهرزاد میرقلی‌خان چرا و از که خشمگین است؟

در ویدئوهایش او از “حق پایمال شده اش” می‌گوید و در نامه به رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای، می‌پرسد: “چه کسی به جز شما می‌تواند حق پایمال شده اینجانب و فرزندانم را در این زمینه احیا کند؟”

این حق‌خواهی برای این است که به گفته خود او پنج سال از زندگی‌اش، بین ۳۰ تا ۳۵ سالگی‌، در زندان‌های آمریکا و به دور از فرزندانش در حالی سپری شده که محمود سیف – دلال سپاه – مشغول بهره ‌بردن از ثمره تجارت‌هایی بوده که برای سپاه پاسداران کرده است.

این حق‌خواهی همچنین برای این است که حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران و شخص حسین طائب با ماتریس پیچیده ‌ای از ادعاها به میرقلی‌خان فشار آورده ‌اند، به او اتهام جاسوسی برای آمریکا زده ‌اند تا ایران را بار دیگر در دی ۱۳۹۴ به مقصد عمان ترک کند.

ویدئوی شهرزاد میرقلی‌خان خطاب به رهبر جمهوری اسلامی را ببینید:

شهرزاد میرقلی‌خان که به عنوان مادر تنها مسئول مخارج زندگی دو فرزند است در تمام دوران زندگی‌اش کار کرده است. پس از اینکه فعالیت‌های اقتصادی او در دبی به واسطه همکاری با محمود سیف مختل می‌شود و ناچار می‌شود پس از پنج سال زندانی بودن در آمریکا در سال ۲۰۱۲ به ایران بازگردد خودش می‌گوید که وزارت اطلاعات وقت به او دو گزینه می‌دهد: “هتل اوین” یا “کار برای پرس تی‌وی.”

در نهایت با حمایت‌های محمد سرافراز که او را “ابرمرد” می‌خواند توانسته است که شغلی مدیریتی در دستگاه صداوسیما داشته باشد. او مناسبات فساد سیستمی را به واسطه زندگی و کار با محمود سیف می‌شناخته و در مقام بازرس ویژه سرنخ‌های ارتباط فساد سیستمی با سپاه را یافته و دنبال کرده است. بیشترین حقوقی که او از سازمان صداوسیما دریافت کرده ماهی هفت میلیون تومان به همراه ماشینی سازمانی بوده است. اما سازمان اطلاعات سپاه این آرامش و زندگی مستقل اقتصادی را از او گرفته و بار دیگر او را آواره کشوری دیگر کرده است. در زمان بازجویی توسط سازمان اطلاعات سپاه او به بازجویان می‌گوید که اگر می‌خواهید زندگی من را نابود کنید بگویید. او در ادامه به بازجوها می‌گوید یک “پیشنهاد ازدواج” در عمان دارد.

در کتاب اولش شهرزاد میرقلی‌خان یک لیست از بدها و خوب‌ها دارد. نفر اول در لیست بدها، محمود سیف[۴] است که بدون اینکه به او بگوید او را درگیر معامله ‌ای تسلیحاتی کرده و موجبات این را فراهم آورده که نامش در لیست پلیس بین‌الملل قرار بگیرد. بدهای بعدی کسانی هستند که در زمان زندان به او و خانواده‌اش کمک نکردند از جمله دولت ایالات متحده آمریکا، اتریش، امارات متحده عربی و دولت محمود احمدی نژاد. در میان خوب‌ها سلطان قابوس و محمد سرافراز هستند که قدر او را دانسته‌اند و به او کمک‌های لازم را کرده‌اند.

فضای ذهنی و زندگی شخصی شهرزاد میرقلی‌خان

برای درک فضای ذهنی شهرزاد میرقلی‌خان و اجراگری زنانه خاص او که هم طناز است و هم پر از خشم و این اجراگری را رسانه نزدیک به سپاه  – مشرق نیوز- “فضاسازی مسموم همراه با عشوه گری موذیانه” می‌خواند، من اولین کتاب میرقلی‌خان را خواندم. کتاب به زبان انگلیسی در سال ۲۰۱۶ با عنوان “شهرزاد: یک داستان واقعی” منتشر شده است.

شهرزاد میرقلی‌خان به روایت خودش پیش از آشنایی با محمود سیف زنی بوده که در سن ۱۸ سالگی ازدواج کرده و از همسرش رضا نادری[۵] و پدر دو دختر دو قلویش به این دلیل جدا شده که او معتاد بوده است. او پس از طلاق در مجموعه ‌ای از شغل‌ها از شمع‌سازی تا کیترینگ فعالیت کرده و محمود سیف را “حاجی طوری” توصیف می‌کند که خواستگار او بوده و دست از سرش بر نمی‌ داشته است.

زندگی او با محمود سیف – که میرقلی‌خان در نتیجه آن می‌فهمد که در واقع زن صیغه‌ای اوست و او همسر و زندگی دیگری دارد تصویری از یک داستان پرخشونت است. رابطه ‌ای پر تنش که با عشق، تجارت، سفر، قهر و آشتی، سکس و سقط جنین پیوند می‌خورد. در این داستان زندگی میرقلی‌خان، دو فرزندش، اقامتش در امارات متحده عربی و درس و کارش به رابطه با محمود سیف وابسته است. محمود سیف مرد زن‌باره‌ای است که هر کاری برای تجارت‌هایش می‌کند و چندین بار هم میرقلی‌خان به روایت خودش او را ترک می‌کند و مجدد به او “رجوع” می‌کند – به گفته میرقلی‌خان جاذبه جنسی بین او و سیف حتی در جدایی دردسرساز بوده و موجب دو حاملگی ناخواسته شده است.

میرقلی‌خان در مجموع هفت سال با محمود سیف در امارات متحده عربی و چند سال هم در ایران زندگی می‌کند. در این سال‌ها گاهی سیف غیب می‌شده و مخارج زندگی به عهده شهرزاد می‌افتاده است. محمود سیف در این سال‌ها با زنان دیگری هم ازدواج می‌کند.

میرقلی‌خان که در اوایل دهه سوم زندگی‌اش زن دوم محمود سیف شده است تا ۲۸ سالگی دنبال راهی برای حفظ استقلال زندگی اقتصادی خودش و دو دخترش از سیف است. در دبی مجموعه‌ ای از کارها را می‌کند: برنامه‌گزار کنسرت‌ها و جشن‌های ایرانیان می‌شود، شرکت تبلیغاتی می‌زند، به دانشگاه می‌رود (با اینکه نمی‌گوید چه درس خوانده اما می‌گوید تحصیلاتش مرتبط با رسانه است) و به عنوان شریک مستقل با سیف قرارداد کار می‌بندد. این میان، در دوران‌های قهر و آشتی با سیف با مردان دیگر هم ارتباط داشته و یک بار هم با مردی به نام شریف قرارداد صوری ازدواج می‌بندد که در امارات اقامتش به خطر نیافتد.

چیزی که در روایتگری او در کتاب اولش عمده است دردسرهای زندگی مادری است تنها که باید از پس مخارج زندگی دوقلوهایش بر بیاید. آنچه موجب می‌شود با وجود رابطه‌ ای پر از تنش و خشونت پس از قهر و آشتی‌های بسیار باز به روابط تجاری و احساسی با محمود سیف بازگردد هم همین است.

او در مورد منفعت‌های احتمالی مالی زندگی در کنار محمود سیف چیزی در کتابش نمی‌نویسد اما در کتابش، شهرزاد میرقلی‌خان خود و دخترانش را بی‌پناه در این دنیا می‌بیند که قدرت‌های مختلف از سپاه پاسداران گرفته تا پلیس فدرال ایالات متحده آمریکا می‌خواهند از آنها استفاده کند.

او به ۷۷ کشور برای گرفتن پناهندگی سیاسی نامه می‌نویسد اما نهایت مقامات وزارت خارجه جمهوری اسلامی از طریق مادرش به او این پیام را می‌دهند که بچه‌هایت که ایران هستند. او این را تهدید می‌پندارد که بچه‌هایش را در صورت پناهندگی به او نخواهند داد.

رابطه شهرزاد میرقلی‌خان با آمریکا چیست؟

میرقلی‌خان از اینکه به واسطه دستگیری در اتریش در سال ۲۰۰۴ نامش در لیست پلیس بین‌المللی رفته به شدت ناراضی است. او مجبور شده تمام فعالیت‌های بازرگانی‌ای را که در حوزه تبلیغات رسانه‌ای در امارات متحده عربی داشته متوقف کند. عزم کرده بوده که نگذارد نامش در آن لیست باقی بماند. وکیل می‌گیرد و در دادگاه محاکمه ‌اش در اتریش شرکت می‌کند. اما آمریکا هم درخواست استرداد او را هم به مقامات امارات متحده عربی و هم به پلیس بین‌الملل (اینترپل) فرستاده بوده است.

برای همین او ناچار می‌شود که زندگی و تجارتش را در دبی رها کند و به همراه محمود سیف راهی ایران شود. با سکونت در ایران، محمود سیف پاسپورت میرقلی‌خان را از او می‌گیرد. بیشتر مشاجرات آنها بر سر گرفتن این پاسپورت است. میرقلی‌خانی او را تهدید می‌کند که اگر پاسپورتش را ندهد با قاچاقچی ایران را ترک می‌کند.

میرقلی‌خان بین ادامه زندگی با محمود سیف و آمریکایی‌ها، آمریکایی‌ها را انتخاب می‌کند. خود او در کتابش می‌گوید: “می دانستم که اگر به آمریکایی‌ها نزدیک شوم، مسعود (نام مستعار محمود در کتاب) شرش کم می‌شود.”

او با اینکه می‌دانسته دستگیر می‌شود به قبرس می‌رود و به سفارت آمریکا در قبرس می‌رود و در می‌زند و خودش را معرفی می‌کند. اما رابطه او با آمریکایی‌ها هم پر از تنش است. آمریکایی‌ها ابتدا به او حدود چهار ماه زندان پیشنهاد می‌کنند در ازای ماه هایی که برای تحقیقات در زندان بوده است. در نهایت زیر قول خود می‌زنند و ۲۹ ماه زندان پیشنهاد می‌کنند. برای همین هم به روایت میرقلی‌خانی آنها به دنبال استفاده از او بوده ‌اند و او به آنها اطلاعات نمی‌دهد و خودش از خودش در دادگاه‌های آمریکا دفاع می‌کند.

تاکنون نام‌ چه افرادی مطرح شده؟

به غیر از محمود سیف که به کرات از او نام می‌برد، شهرزاد میرقلی‌خان از اسماعیل وفایی هم به عنوان یکی دیگر از تجار مستقر در دبی و در ارتباط با سپاه نام می‌برد. او از شخصیت‌های سیاسی‌ ای مانند مجتبی خامنه‌ای، حسین طائب، محمود احمدی‌نژاد، محسن رضایی و محمدباقر قالیباف هم نام می‌برد.

او می‌گوید که محمدباقر قالیباف با محمود سیف مدام در رابطه بوده و به او توصیه‌هایی می‌کرده است. در مورد محسن رضایی این را مطرح می‌کند که به خانه مشترک میرقلی‌خان و سیف در دبی رفته است و “وضعیت آنها” را دیده است.

خانم میرقلی‌خان از محمود احمدی‌نژاد به طور ویژه شکایت دارد. معتقد است برای آزادی او تلاش کافی نکرده و با اینکه مادر او مایل بوده با احمدی‌نژاد برای آماده کردن مناسبات آزادی دخترش دیدار کند، احمدی‌نژاد نپذیرفته.

رضا گلپور چمرکوهی، بازوی رسانه‌ای امنیتی سپاه در سایت عماریون هم در ویدئوهای خام میرقلی‌خان هست. رضا گلپور چمرکوهی در سال ۱۳۹۴ به عمان رفته تا در مورد پرونده محمود سیف از میرقلی‌خان پرسش‌هایی را بپرسد و تصویر این گفت‌وگو را الان میرقلی‌خان منتشر کرده است. مرداد ۱۳۹۵ رضا گلپور نتیجه پژوهش‌هایش را در سایت عماریون منتشر می‌کند و این موضوع را افشا می‌کند که محسن سجادی نیا همان محمود سیف، فرزند امان الله، متولد خرداد ۱۳۴۳ است. گلپور مجموعه ‌ای از شرکت‌های زیرمجموعه هلدینگ الماس را هم افشا می‌کند. گلپور در بهمن ماه سال ۱۳۹۵  توسط نیروهای امنیتی اطلاعات سپاه بازداشت می‌شود. ابتدا به او اتهام جاسوسی برای اسرائیل می‌زنند.

در مردادماه سال گذشته قاضی صلواتی گلپور را در نهایت به ۲۸ سال زندان محکوم می‌کند که از آن ۱۵ سالش قابل اجراست و او اکنون مشغول سپری کردن محکومیتش است.

میرقلی‌خان نگران وضعیت گلپور هم هست. او معتقد است که دستگیری گلپور به دلیل پیگیری پرونده شوهر سابق او محمود سیف بوده است. او در توییتر خطاب به خامنه‌ای می‌نویسد:

خود گلپور هم  از زندان با داوری تماس گرفته و به او گفته که اطلاعات سپاه او را برای افشاگری در رابطه با پرونده محمود سیف بازداشت کرده  است: چگونه ممکن است که یک فرد دارای دو شناسنامه، دو پاسپورت و دو هویت به نام های محمود سیف و محسن سجادی نیا باشد؟»[۴]


میرقلی‌خان در نهایت به دنبال چیست؟

اهداف او از این افشاگری‌های جدید مشخص نیست. گروهی از تحلیلگران گمان می‌کنند شاید این افشاگری‌ها در ارتباط با دعواهای تیم احمدی‌نژاد با اطلاعات سپاه باشد و نزدیکی سرافراز به این تیم را دلیل آورده‌اند.

خود میرقلی‌خان در کتابش، در ویدئوهایش  و نیز در توییتر می‌گوید که دل خوشی از دولت محمود احمدی‌نژاد ندارد و معتقد است که برای آزادی او از زندان‌های ایالات متحده تلاش کافی نکرده‌اند. او در توییتر هم نوشته است که اهداف سیاسی او با احمدی‌نژاد یکی نیست.

پس شهرزاد میرقلی‌خان چه می‌خواهد؟بمانیم در محدوده اطلاعاتی که خود او درز داده:

مجموعه درخواست‌های او از امنیتی‌ها درست بعد از آزادی از زندان‌های ایالات متحده آمریکا آغاز می‌شود. در سال ۲۰۱۲ در نامه ‌ای تهدیدآمیز به وزارت اطلاعات وقت می‌خواهد که ملکی که پدرش به او کمک کرده با محمود سیف بخرد و مجموعه ‌ای از پول هایی که محمود سیف به او بدهی داشته را از او بگیرند و اگر نگیرند افشاگری می‌کند.

وزارت اطلاعات وقت او را برای بازجویی می‌خواند و از او تعهد می‌گیرند که هیچ چیزی از پرونده زندانی بودن در آمریکا را عمومی نکند، از محمود سیف شکایت نکند، و از دولت آمریکا هم شکایت نکند.

درخواست‌های او تاکنون بیشتر مربوط به منافع مالی و امنیت خود و فرزندانش است.

او همچنین ممنون محمد سرافراز است که او را خیلی “دوست دارد” و معتقد است به او فرصت داده که کارهای خوب کند. بخشی از تهدیدهای او برای افشاگری هم در فیس‌بوک و هم در توئیتر مربوط به امنیت محمد سرافراز است و می‌گوید که امنیت این فرد برای او مهم است. میرقلی‌خان می‌گوید که اطلاعات سپاه به او اتهام زده که با سرافراز روابط جنسی دارد. او این اتهام را رد می‌کند و سرافراز را مردی “محترم و مؤمن” می‌خواند.

در آخرین ویدئوهایش، میرقلی‌خان، درخواست‌هایی دارد و منفعت عمومی را هم مطرح می‌کند – مانند مبارزه با فساد. اما شاخص اندازه گیری‌شده ‌ای برای این درخواست‌ها ندارد و حرف‌هایش در حد تهدیدهایی سردرگم باقی می‌مانند.

سردرگمی‌ ای در زبان عاملیت خشم او گاهی نمود هیستریک پیدا می‌کند. گاهی می‌خندد و گاهی اشک در چشمانش حدقه می‌زند. اجراگری پر عشوه او زبان انتخابی اوست که از خشمش می‌آید. خشمی که تبدیل به یک ضرورت بقا برای او شده است – بقا و مقاومت در برابر فرهنگ مردسالار نظامی متکی به دستگاه‌ های امنیتی. این نظام همچنین می‌کوشد او را خُرد کند.


پانویس:

[۱]  منابع این گزارش ویدئوها و محتواهایی است که شهرزاد میرقلی‌خان در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده به اضافه کتابی که او در سال ۲۰۱۶ با عنوان “شهرزاد: یک داستان واقعی” منتشر کرده است.

[۲]راستی‌آزمایی از روایت‌های میرقلی‌خان حداقل در این مقطع کار دشواری است. بنابراین منبع همه اطلاعاتی که در این مطلب آمده – مگر خلاف آن ذکر شده باشد – تولیدات خود شهرزاد میرقلی‌خان است.

[۳]  محمود سیف را میرقلی‌خان در کتابش با نام مستعار مسعود فیض معرفی می‌کند. در یکی از ویدئوهایش او می‌گوید که محمود سیف اکنون نام حقیقی دیگری در ایران دارد و با نام محسن سجادی‌نیا زندگی می‌کند و دستگیر شده و در زندان است. او حدس می‌زند که این زندان برای او “هتل” است و حتما دسترسی به تلفن همراه دارد و پول‌هایش را هم به اندازه کافی از ایران خارج کرده است.


[۴]رضا گلپور، بازوی رسانه‌ای امنیتی‌های در سایت عماریون که اکنون زندان است، در مرداد ۱۳۹۵ پس از گفت‌و‌گو با میرقلی‌خان این موضوع را افشا کرده بود که محسن سجادی‌نیا همان محمود سیف است.

۵]  این نام ممکن است که مستعار باشد. در کتابش شهرزاد میرقلی‌خان نام شوهر اولش را رضا نوشته است. نام خانوادگی کودکانش را نادری ذکر کرده است. در ویدئوهایش او به صورت مکرر کودکان خود را “یتیم”می‌خواند. مشخص نیست که آیا همسر اول او زنده است یا نه.