کیهان لندن: پایگاه خبری نشنال اینترست، ۲۹ ماه مه ۲۰۱۹ (هشتم خرداد)، در گزارشی با شرح وضعیت کنونی جمهوری اسلامی تحت تحریمها و فشارهای حداکثری آمریکا به بیان دیدگاههای شاهزاده رضا پهلوی در مورد آینده ایران، انتقال قدرت و ملزومات مشارکت نظامیها برای تغییر رژیم در ایران پرداخته است.
آمریکا در چند هفته اخیر فشارها بر جمهوری اسلامی ایران را افزایش داده و تحریم. ها را شدیدتر کرده است اینهمه بخشی از فشار حداکثری برای مقابله با اقدامات خرابکارانهی حکومت ایران در منطقه است.
ایالات متحده با افزودن افراد و نهادهای مختلف به لیست سیاه و همچنین افزایش تحریمهای نفتی و عدم تمدید معافیتها برای خریداران نفت ایران این پیام را به آنها داده که یا باید قید تجارت با ایران را بزنند یا منتظر عواقب آن باشند.
اما پایان کار چیست؟ دونالد ترامپ مدام تکرار میکند که پشت میز مذاکره مینشیند و آماده گفتگو و امضای یک توافق جدید با آیتاللهها بجای برجام است اما این اتفاقات زمانی روی خواهد داد که آیتاللهها نیز موافق باشند تحت فشار اقتصادی و سیاسی پشت میز مذاکره بنشینند.
فشارهای آمریکا میتواند نتیجه دیگری را هم در پی داشته باشد و آن سرنگونی رژیم ایران است. این رویداد پرسش مهمی را قابل طرح میکند که اگر آمریکا موفق به تغییر بنیادی در ایران شود پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد؟
نشنال اینترست در ادامه به نقش برجسته شاهزاده رضا پهلوی اشاره میکند و با اشاره به اینکه او شاخصترین رهبر اپوزیسیون سکولاردموکرات ضد جمهوری اسلامی است اشاره میکند که که وی چند سال بیشتر با تاج و تخت فاصله نداشت که در سال ۱۹۷۹ در ایران انقلاب شد و او و خانوادهاش کشور را ترک کردند.
حالا در حدود نیم قرن گذشته و شاهزاده ایرانی از قدرت خود در تبعید استفاده میکند تا آشکار و صریح مخالفت خود را علیه حکومت روحانیون در ایران نشان دهد و بتواند راهی برای بازگشت به سرزمین مادری پیدا کند.
امروز رضا پهلوی در میان گروههای مختلف ایرانیان مهاجر از محبوبیت برخوردار است و همچنین پس از اعتراضاتی که از سال ۲۰۱۷ در ایران آغاز شد معترضان در خیابانها در حمایت از خاندان وی شعار سر میدهند و نام او را صدا میکنند. در این میان اگرچه سیاستگذاران و کارشناسان آمریکایی او را میشناسند اما کمتر به یکدیگر رجوع کرده و آمریکاییان با دیدگاههای وی چندان آشنا نیستند. از همین رو رضا پهلوی و حامیان او در تلاشاند این وضعیت را تغییر دهند.
افزایش تنشها در روابط ایران و آمریکا سرفصلی برای تلاش مضاعف رضا پهلوی برای تشریح دیدگاههای مختلف فکری خود دربارهی آینده و جایگاه ایران شده است. او با سیاستمداران و گروههای مختلف به ملاقات پرداخته و در چارچوب جلساتی که در اتاقهای فکر برگزار شده به سخنرانی و شفاف ساختن مسائل مربوط به ایران پرداخته است.
شاهزاده پهلوی معتقد است آمریکا دو گزینه دارد: حفظ وضعیت موجود که در خوشبینانهترین حالت فشارها به تغییر رفتار در حکومت فعلی ایران منجر میشود و یا اینکه بدون هیچ ابهامی فشارها را با حمایت از مردم برای تغییر رژیم ایران وارد کند.
رضا پهلوی معتقد است مسیری که آمریکا انتخاب میکند بر چند مسئله تاثیرگذار خواهد بود از جمله پرونده اتمی و موقعیت ایران در خاورمیانه. در این میان مطالبات مردم ایران بسیار مهم است. به اعتقاد وی مطالبات مردم پس از جنبش سبز در سال ۲۰۰۹ بسیار تغییر کرده است.
در آن جنبش، میرحسین موسوی و مهدی کروبی با سابقه انقلابی که داشتند اپوزیسیون داخل حکومت بودند و در پی اصلاح نظام اما اکنون ایرانیها بطور گسترده به دنبال تغییرات بنیادی در حکومت هستند و این خواسته را در اعتراضات اخیر ضد رژیم بطور شفاف بیان کردهاند.
رضا پهلوی یادآوری میکند که آمریکا در مبارزه علیه رژیم ایران تنهاست. اروپا برای ایستادن در مقابل آیتاللهها از یکسو بسیار ضعیف و ترسو است و از سوی دیگر نگاه تجاری دارد و روسیه هم شریک استراتژیک جمهوری اسلامی است. اما او معتقد است آمریکا مردم ایران را در کنار خود دارد. آنها فشار و سختی تحریمها را زمانی تحمل میکنند که متوجه شوند آمریکا یک استراتژی بلندمدت برای حمایت از خواستهای آنها و تغییرات بنیادی و اساسی در ایران دارد.
رضا پهلوی معتقد است بزرگترین چالش برای اپوزیسیون ایران، ترس مردم از نداشتن آلترناتیو است. برای حل این موضوع اپوزیسیون باید نقشهی راهی برای انتقال قدرت سیاسی در دست داشته و یک نهاد برای پیشبینی مشکلات آینده ایران پس از انتقال قدرت همراه با پیشنهاد و برنامه برای رفع آن مشکلات داشته باشد که به نظر میرسد «پروژه ققنوس ایران» با همین هدف توسط رضا پهلوی و حامیان او پایهگذاری شده است. درواقع این پروژه برای آماده کردن اپوزیسیون در ایران پس از رفتن رژیم ایران تاسیس شده است.
رضا پهلوی همچنین معتقد است بدنه ارتش و سپاه از وضعیت موجود راضی نیستند و میتوانند در تغییر رژیم همکاری کنند. اما این در شرایطی ممکن است که یک «استراتژی خروج» شفاف به آنها داده شود که بدانند دقیقاً قرار است چکار کنند و همچنین برخی منافع آنها در رژیم بعدی حفظ شود.
برای عملی شدن این هدف رضا پهلوی مطرح میکند که آمریکا باید تمرکز خود را روی اهداف مشخصی از جمله مصادره اموال مسئولان جمهوری اسلامی و ممنوعیت سفر مقامهای حکومتی بگذارد. وی استدلال میکند اگر آمریکا این کار را انجام دهد، درواقع پیام میدهد که متوجه شده «آدمهای بد» در این نظام چه کسانی هستند و مسیری را برای منتقدان درون رژیم باز میکند و همزمان سبب اختلاف میان مقامها و نهادهای نظام از جمله سپاه پاسداران میشود.
معضل دیگر در مورد ایران، پرونده هستهای است. اگرچه رضا پهلوی هنوز در مورد رویکرد حکومت آینده ایران برای قدرت هستهای شدن اظهار نظر نکرده اما گفته در کوتاهمدت چنین سرمایهگذاریهایی بسیار ابلهانه است و سبب اتلاف منابع خواهد شد. منابع کشور باید برای نیازهای اصلی ایران در بخش عمرانی و توسعه و بهبود وضعیت اقتصادی صرف شود که شدیداً به آنها نیاز دارد.
او اساساً معتقد به مبارزه مدنی برای مقابله با رژیم ایران است و به شدت مبارزه مسلحانه از سوی مردم عادی در برابر نظام را رد میکند. رضا پهلوی معتقد است برای رسیدن به هدف باید از ابزار مبارزات بدون خشونت و کنترل شده بهره برد و با این روش رهبری جدید کشور را به قدرت رساند. او به عنوان شاهزاده خود را یک وکیل صادق و چهرهای معتبر میبیند که میتواند مسئولیتی را که اکنون برعهده اوست، به نهادهای پس از فروپاشی حکومت مذهبی واگذار کند. برخی احساس میکنند که اگر در آینده از او خواسته شود نقشی در حکومت بر عهده بگیرد، احتمالا چندان از این ایده بدش نخواهد آمد.
در حال حاضر همه اینها حدس و گمان است و پیام رضا پهلوی نیز به آمریکا این است که باید دیدگاهاش را در مورد ایران از اساس تغییر دهد. به عقیدهی رضا پهلوی، آمریکا باید در این مورد جدی باشد و اگر چنین جدیتی علنی شود او اطمینان دارد که ایالات متحده در «خیابان»های ایران به اندازه کافی دوست و متحد پیدا خواهد کرد.
*منبع: نشنال
اینترست
*نویسنده: ایلان برمان
*ترجمه
و تنظیم از کیهان لندن